این حماسهحماسۀ عظیم جی.آر.آر. تالکین، «ارباب حلقهها»، که اشتباهاً «تریلوژی سهگانه» خوانده میشود،میشود؛ توسط ناشران برای صرفه جوییصرفهجویی و راحتی تبدیل به ۳ جلد شد و هر جلد ۲ کتابش را در بر میگرفت. در طی سالها این سه جلد، [[ارباب حلقهها: یاران حلقه (کتاب)|یاران حلقه]] (۱۹۵۴)، دو برج (۱۹۵۵)، و بازگشت شاه (۱۹۵۵) هم به صورت تکی چاپ شدند و هم یک جلد کامل، و بیش از ۵۰ میلیون کپی از آنها به فروش رفته و به ۲۵ زبان ترجمه شده است،است؛ و در لیست برترین کتابهای جهان بی.بی.سی ارباب حلقهها به عنوان برترین کتاب [[قرن بیستم|سدۀ بیستم]] انتخاب شدهاست. در روزگاران پیشین، الفهایاِلفهای صنعتگر «حلقههای قدرت» را ساختند، و سائورون شاه تاریکی، همزمان «حلقهحلقۀ یگانه» را ساخت، و قدرت خودش را در آن دمید تا بتواند بر بقیهبقیۀ حلقهها حکومت کند. اما در طی جنگ «آخرین اتحاد الفها – آدمیاناِلفها–آدمیان» در برابر سپاه سائورون، سائورون شکست خورد و حلقه به پسر پادشاه آدمیان رسید. او به جای نابود کردن حلقه آن را برای خودش نگه داشت و بعدها کشته شد، و حلقه بدست موجودی به نام گالوم افتاد…افتاد ... . از آن سو سائورون همواره به دنبال حلقه بود، تا جسم و اقتدارش را باز یابد، اما حلقه گم شده بود. پس از گذر مدت بسیاری به صورت اتفاقی حلقه به دست یک «هابیت» رسید: «بیلبو بگینز». در برج سیاه «موردور»، قدرت سائورون هردم افزایش مییافت. اما او به حلقهحلقۀ یگانه نیاز داشت تا آن را کامل کند. در تولد صدوصد و یازده سالگی بیلبو، وی ناپدید شد و برای برادرزادهبرادرزادۀ جوانش فرودو، حلقهحلقۀ قدرت را باقی گذاشت، و سفری خطرناک، چراکه پس از رفتن او همه چیز عوض شد و سارونسائورون جای حلقه را فهمید. فرودو میبایست [[سرزمین میانه]] را درنوردد و به اعماق سایههای موردور سفر کند و با انداختن حلقه به آتش شکافهای هلاکت آن را نابود سازد.
«ارباب حلقهها» ماجرای سفر بزرگ فرودو و یاران حلقه است: گندالف جادوگر، سام، مری و پیپین هابیت، گیملی دورف، لگولاس الف، بورومیر اهل گاندور، و آراگون پسر آراتون (پادشاه آدمیان).
فیلمهای یاران حلقه (۲۰۰۱۲۰۰۱م.)، دو برج (۲۰۰۲۲۰۰۲م.) و بازگشت پادشاه (۲۰۰۳۲۰۰۳م.) به کارگردانی پیتر جکسون از روی کتابهای ارباب حلقهها ساخته شدهاند.
=== هابیت ===
«در سوراخی داخل زمین، یک هابیت زندگی میکرد.» این چند کلمه، که در یک ورق هنگام تصحیح ورقهای دانش آموزان،دانشآموزان، با خطی ناخوانا نوشته شد، تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای قرنسدۀ بیستم شد. در ابتدا در بریتانیا در ۱۹۳۷ به چاپ رسید و یک سال بعد در آمریکا. کتاب «هابیت» جی.آر.آر. تالکین تاکنون به بیش از ۲۵ زبان زندهزندۀ دنیا برگردانده شدهاست. «بیلبو بگینز» توسط گندالف جادوگر و سیزده دورف به سردستگی تورین سپربلوط نوهنوۀ ترور پادشاه زیر کوه وادار میشود که زندگی بی دردسربیدردسر و راحتش را در خانه هابیتیخانۀ اشهابیتیاش ترک کند و به آنها برای بازپسگیری قلمرو اِرِبور (آخرین حکومت بزرگ دورفها) از چنگال اژدها اسماگ که حدود شصت سال بود که بر روی گنجینهگنجینۀ عظیم اربور خوابیده بود کمک کند، در حقیقت آنها بیلبو را برای دزدیدن گوهر پادشاهی، «آرکنستون» از دست اسماگ میخواستند، حال در این راه ماجراهای بسیاری رخ میدهد. هابیت پس از ارباب حلقهها نوشته شده، اما ماجرای هابیت پیش از ارباب حلقهها رخ دادهاست.
فیلمهای سفر غیرمنتظره (۲۰۱۲)، برهوت اسماگ (۲۰۱۳) و نبرد پنج سپاه (۲۰۱۴) به کارگردانی پیتر جکسون از روی کتابهای هابیت ساخته شدهاند.
=== سیلماریلیون ===
ماجراهای پیش از ارباب حلقه هاحلقهها و هابیت را مطرح میکند. به چگونگی افرینشآفرینش جهان و ورود اینو هااینوها به انآن اشاره میکند. همچنین شکلشکلگیری گیری قدرتهایقدرتهای بزرگ جهان که یکی از آنهاآنها قدرت تاریکی بود اشاره میشودمیشود و اینکه ملکور چگونه دست به ظلم و ستم میزندمیزند. همچنین ماجرای پیدایش الفاِلفها، ها و انسانهاآدمیان و موجودات دیگر را روایت میکندمیکند.
فیانور بزرگترین الفاِلف زمانه در هنر و معرفت بود. نیز همو بود که سیلماریلها را ساخت، جواهرات مقدس؛ و آنها را با پرتو دو درخت والینور آکند: دو درختی که بعدها میوه و شکوفهشان خورشید و ماه شد. اما ملکور، اولیننخستین فرمانروای تاریکی، آنها را دزدید و به دنبال آن مجموعهای از تراژدیهای مختلف اتفاق افتاد.
محور اصلی «سیلماریلیون» حول این سه سیلماریل میگردد، و نیز داستاهای بسیار دیگری نیز دربردارد:
«آینولینداله: افسانهافسانۀ خلقت»، «والاکوئنتا: درباب ماهیت قدرتهایقدرتهای خدایی»، «آکالابت: زوال مردمان نومهنومۀ نور» و «از حلقههای قدرت و عصر سوم: که با ارباب حلقهها در ارتباط است».
تالکین بیشتر عمرش را بر روی داستانها و افسانههایی سپری کرد که بعدها «سیلماریلیون» را تشکیل دادند و نیز او این مجموعهمجموعۀ عظیم داستانهایش را بهترین کارهایش خواندهاست. از سال ۱۹۱۷ این داستانها شروع شدند، پیش از آنکه حتی هابیت آغاز شود. وقایع شگفتانگیز دنیای خلق شده تالکین، نقشی بزرگ در شکلگیری کتابهای «هابیت» و «ارباب حلقهها» داشت. با این حال، این داستانها تا سال ۱۹۷۷ (چهار سال پس از مرگ تالکین) منتشر نشدند. تا آنکه پسر او «کریستوفر» نوشتههای پراکنده پدر را جمعآوری کرد و کتابی منظم از آنها تهیه نمود. چیزی که بیش از همه حماسهحماسۀ «ارباب حلقههاحلقههای» ی تالکین را عظمت بخشیده، عمق بخشیدن به داستان با گوشهگوشۀ چشمی به تاریخچهتاریخچۀ سرزمین میانه است. «سیلماریلیون» به گذشتهگذشتۀ این دنیا میرود، به دورهدورۀ اول! و این تاریخچه را باز میکند و تاریخ دقیق این دنیای عظیم را بازگو مینماید. «سیلماریلیون» به ما داستانهای روزگاران پیشین، دورهدورۀ اول، داستان ساخت آردا، دنیا و قدرتهایی میگوید که آن را ساختند. داستان نبرد [[خیر و شر]] در سرزمین میانه و جنگ با لردلُرد سیاه «مورگوت»، کسی که سارون تنها یکی از خدمتکارانش بود. داستان آمدن الفهااِلفها ساخته شدن جواهرات مقدسشان،مقدسشان، سیلماریلها، که مورگوت آنها را دزدید و به دنبال آن مجموعهای از تراژدیهای مختلف اتفاق افتاد و مرگ و نیستی، خیانت، پیروزی، امید و یاس، به همراه داشت. از تراژدی عاشقانه برن و لوتین، داستان فرزندان نفرین شده هورین، خیانت مائگلین و سقوط شهر صخرههای پنهان، گوندولین. سیلماریلیون داستان آمدن آدمیان را بازمیگوید و رزمهایشان را و اینکه چگونه سرنوشت آدمیان و الفها به هم گره خورد و نومه نوریها را خلق کرد. نتیجه این داستانها، هم در لحن و هم در سبک نگارشی، بسیار متفاوت از «هابیت» یا «ارباب حلقهها» است، تا حدی که برخی از طرفداران تالکین آن را سخت مییابند، اما کسانی که به درکی عمیق از آن دست یابند میدانند که ارزش آن بسیار فراتر از «ارباب حلقهها» است، چرا که بستری است برای خلق آن.