تخارها از اقوام [[آریایی]] بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی [[کوچا]] و [[تورفان]] در شمال شرقی سرزمینی که بعدها [[ترکستان شرقی]] یا ترکستان چین خوانده شد، به سر میبردند.[1][2]
در میانههای سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات [[هونهاهونها]] ناگزیر به نواحی غربیتر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم [[یوئهچی]] و [[ووسون]] نام بردهاند که از برابر هونهاهونها گریخته، و به نواحی [[فرغانه]] راندهاند و اندکی پس از ۱۶۰ قپ.م. از [[سیحون]] (سیردریا) گذشتند و به قلمرو [[دولت یونانی باختر|دولت یونانیِیونانی باختر]] سرازیر شدند.<ref>بیوار (A. D. H. Bivar)، تاریخ سرزمینهای خاوری ایران (The History of Eastern Iran)، ص. ۱۲۲</ref><ref>[[ریچارد نلسون فرای]] (Richard Nelson Frye)، ویراستار: [[احسان یارشاطر]]، تاریخ ایران کمبریج (The Cambridge History of Iran)، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، ص. ۱۸۱</ref> و میان سالهایسالهای ۱۴۰ تا ۱۳۰ قپ.م. دولت یونانی باختر را برانداختند.<ref>گروسه (R. Grousset)، شاهنشاهی استپها (L’Empire des steppes)، پاریس، ۱۹۴۸</ref> [[استرابون]] از مردمی چادرنشین به نام «تخاروی (Tokharoi)» یاد کردهاست که در این تهاجم شرکت داشتهاند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابانگرد [[شاهنشاهی کوشان|دولت کوشانیان]] را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت.<ref>رقیه بهزادی، قومهایقومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، ۱۳۷۳ ش،ه.خ، ص. ۹</ref>
[[File:Andronovo culture.png|thumb|left|فرهنگهای باستانی شمال و غرب تاریم باسن]]
با انقراض کوشانیان به دست [[شاپور اول]] ساسانی (۲۴۰–۲۷۰ میلادی) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو [[ساسانیان]] افزوده شد.<ref>گیرشمن (R. Ghirshman)، ایران (Iran)، لندن، ۱۹۶۱، ص. ۲۹۲</ref> بنابر سنگنوشتهٔ شاپور اول ساسانی در [[کعبه زرتشت|کعبهٔ زرتشت]]، او حکومت تخارستان را به پسرش [[نرسی]] سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به «کوشانشاه» اداره میکردند،<ref>بیوار (A. D. H. Bivar)، تاریخ سرزمینهای خاوری ایران (The History of Eastern Iran)، ص. ۲۰۹</ref> تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هونهاهونها موسوم به [[هونهایهونهای کیداری]] به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آنها درآمد.<ref>همو، ص. ۲۱۲</ref> اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازهای از مهاجمان هون، معروف به [[هپتالی]] از جیحون گذشتند و [[کیداریها]] را به نواحی جنوبیتر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا [[مرو]] را شامل میشد.<ref>همانجا</ref> تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. [[خسرو یکم|خسرو اول انوشیروان]] با یاری [[خاقانات غربی ترک]] آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد.<ref>[[تاریخ طبری]]، ظهیرالدین نیشابوری، سلجوقنامه، تهران ۱۳۳۲ ش، 7 2/100</ref>
تخارستان در سال ۳۲ هجری قمری/۶۵۲ میلادی توسط سپاهیان [[عبدالله بن عامر بن کریز]] به جنگ و صلح گشوده، و بر قلمرو مسلمانان عرب افزوده شد.<ref>احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ ه. ق/۱۹۸۷ م.صص. ۵۷۱–۵۷۴</ref> از سدهٔ نهم میلادی به بعد (پس از آمدن قوم [[ترکتبار]] [[اویغور]] در سدهٔ نهم میلادی) از قوم تُخار و زبان تخاری دیگر اثری پیدا نشده و گمان میرود این زبان با هجوم اقوام ترک به منطقه منقرض شده باشد.<ref>[مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدنها در آسیای میانه، جلد سوم UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia))]</ref>