وحشی‌گری پلیس در آمریکا: تفاوت میان نسخه‌ها

[[File:Bloody Sunday-Alabama police attack.jpeg|left|thumb|۷ مارس ۱۹۶۵: حمله پلیس آلاباما به راهپیمایان سلما به مونتگمری در "[[راهپیمایی‌های سلما به مونتگمری|یکشنبه خونین]]"]]

خشونت پلیس، شامل استفاده از نیروی بیش از حد یا غیر ضروری توسط پرسنل، هنگام برخورد با مظنونین و غیرنظامیان است. این اصطلاح همچنین در مورد سوء استفاده توسط پرسنل تصحیح شده در مراکز مجازات‌های شهری، ایالتی و فدرال از جمله زندان‌های نظامی اطلاق می‌شود. حوادث بسیار مشهور دربارهدربارهٔ سوء رفتار پلیس، نه تنها بر قربانیان سوءاستفاده بلکه بر درک عمومی ادارات پلیس درگیر در این حادثه تأثیرات منفی دارد. از سال ۲۰۰۲، شدّت و طول مدت چنین تأثیراتی به ندرت مورد بررسی قرار گرفته‌است.<ref>{{Cite journal|last=Weitzer|first=Ronald|date=September–October 2002|url=|volume=30|issue=5|pages=397–408|doi=10.1016/S0047-2352(02)00150-2|title=Incidents of police misconduct and public opinion|journal=Journal of Criminal Justice}}</ref>

در آمریکا در هر سه ثانیه یک نفر بازداشت می‌شود و به تخمین اداره پلیس فدرال (اف بی آیاف‌بی‌آی)، تعداد بازداشت‌ها در سال ۲۰۱۸ به ده میلیون و سیصد هزار مورد رسید.<ref name="کشته شدن جورج فلوید: چرا ماموران پلیس آمریکا به ندرت به خاطر قتل محکوم می‌شوند" />

سالانه ده‌ها سیاهپوست در ایالات مختلف توسط پلیس به ناحق کشته می‌شوند. نسبت تعداد کشته شدگان سفیدپوست توسط پلیس نسبت به سیاه پوستان در آمریکا ۱ به ۱۳ است. صدها مقاله در انتقاد از این وضع نوشته شده و هزاران ساعت در تلویزیون و رادیو و مراجع قانونی در باره این وقایع اسف بار و وجود نژاد پرستینژادپرستی در نیروی پلیس آمریکا بحث شده استشده‌است.<ref name="چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا">{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-52920175 |عنوان =چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا | ناشر =بی‌بی‌سی فارسی |تاریخ = |تاریخ بازدید =۱۸ خرداد ۱۳۹۹}}</ref>

با وجود این، چرخه شوم کشته شدن سیاهپوست غالباغالباً بی گناه به دست پلیس، اعتراضات مردم، اخراج افسران پلیس مجرم، دادگاهی شدن اما تبرئه آن‌ها در اکثر موارد، و نآرامی‌های مجدد بدون اخذ نتیجه‌ای ملموسی ادامه داشته استداشته‌است. ایجاد برابری و اجرای عدالت یکسان در مورد نژادهای مختلف از موضوعات دایم مورد بحث در آمریکاست. برای بسیاری از مردم به خصوص در خارج از ایالات متحده، این وضعیت در کشوری مثل آمریکا با سابقه طولانی حکومت قانون، توجیه پذیر نیست. بسیاری فقط به تبعیض نژادی و فاصله طبقاتی اشاره می‌کنند در حالی که گروهی دیگر نژادپرست سیستماتیک نیروی پلیس را مقصر می‌دانند. بعضی خود سیاهپوستان را مقصر می‌دانند که نسبت جرم و جنایت در میان آن‌ها ده برابر سفیدپوستان است و گروهی دیگر نظام سرمایه‌داری را مقصر می‌دانند.<ref name="چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا" />

در جامعه‌شناسی جرم و جنایت به این توازن شکننده و بحران نژادی در آمریکا و نقش پلیس نگاه کلی‌تری انداخته می‌شود. واقعیت این است که اختلاف نژادی تنگاتنگ با اختلاف طبقاتی نقش موثریمؤثری در این بحران ایفا می‌کند. چهارصد سال زندگی بردگی باعث زوال رابطه انسانی بین بردگان و اربابان سابق شده استشده‌است که هرچند وجه قانونی آن ترمیم شده ولی وجه روانی آن هنوز بر روابط نژادی سنگینی می‌کند. باید توجه داشت که حتی تا اواسط قرن بیستم سیاهسیاه‌پوست پوست عملاعملاً شهروند کامل شناخته نمی‌شد و حتی در ایالاتی نظیر ایالت محل اقامت من، ویرجینیا، ازدواج بین دو نژاد جرم محسوب می‌شد. این میراث شوم به زودی از بین رفتنی نیست، به خصوص با توجه به این که ته نشست فقیر‌ترینفقیرترین اقشارقشرها نژادی به طوربه‌طور دایم خودرا بازتولید می‌کند و از میان آن‌ها است که باندهای مسلح و افراد ضدقانون رشد پیدا می‌کنند. از آن گذشته اصولااصولاً اقشارقشرها پائینی جامعه خود نیاز به داشتن قشر و گروهی پایین‌تر از خود دارند و حتی در مسایل زناشویی این امر به خوبی در روابط زن و مرد طبقه پایین آشکار است.

در این میان سیاهپوستان مفری برای تحقیر کسانی می‌شوند که خود شبانه روز تحقیر شده‌اند. افراد پلیس به خصوص از این لحاظ قابل بررسی هستند. شغل پلیسی از کم درآمدترین و خطرناک‌ترین مشاغل در آمریکاست. بر اساس یک ضرب‌المثل آمریکایی، جنایتکار و پلیس پشت و روی یک سکه‌اند.<ref name="چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا" />

براساس اصلی به نام «مصونیت صلاحیتی» یا «صلاحیت برخورداری از مصونیت»، اگر مأموران دولتی هنگام اجرای مأموریت «مرتکب اقدامی معقول اما شامل خطا در تفسیر موازین قطعی حقوقی» شوند تحت پیگرد [[کیفری]] قرار نمی‌گیرند مگر اینکه عمداً مرتکب این اقدام شده باشند. در این موارد، قربانیان و خانواده‌های آنان تنها می‌توانند مأموران پلیس را در محاکم [[حقوقی]] تحت پیگرد قرار دهند.<ref name="کشته شدن جورج فلوید: چرا ماموران پلیس آمریکا به ندرت به خاطر قتل محکوم می‌شوند" />

فعلان مدنی در ایالات متحده خواستار بازنگری قانون مصونیت پلیس شده‌اند.<ref name="کشته شدن جورج فلوید: چرا ماموران پلیس آمریکا به ندرت به خاطر قتل محکوم می‌شوند" />

برخی از اعضای کنگره حمایت خود را از طرحی اعلام کرده‌اند که مانع از آن می‌شود که اسلحه نظامی دراختیار مراکز پلیس قرار گیرد. طرح‌های دیگری نیز برای تغییر در شرایط کنونی به کنگره پیشنهاد شده‌است.<ref name="کشته شدن جورج فلوید: چرا ماموران پلیس آمریکا به ندرت به خاطر قتل محکوم می‌شوند">{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://www.bbc.com/persian/world-52937835 |عنوان =کشته شدن جورج فلوید: چرا مامورانمأموران پلیس آمریکا به ندرت به خاطر قتل محکوم می‌شوند | ناشر =بی‌بی‌سی فارسی |تاریخ = |تاریخ بازدید =۱۸ خرداد ۱۳۹۹}}</ref>

بنا بر مقاله‌ای درروزنامه نیویورک تایمز، یکی از علل عمده تبرئه شدن افسران پلیس خاطی این است که هیئت منصفه و دادستان و قاضی به این امر عنایت دارند و سختی تصمیم‌گیری آنی افسر پلیس را در برخورد با فرد مظنون در رای خود به حساب می‌آورند.می‌آورند؛ ولی همین تبرئه شدن به نوبه خود باعث برافروختن آتش تظاهرات سیاهپوستان و اقلیت‌های دیگر و متهم کردن کل نظام به نژادپرستی است. اختیارات قانونی وسیع نیروی پلیس نیز خود از علل تجاوز به حقوق افراد مظنون است. قانون، با توجه به پیچیدگی جامعه و حضور اقلیت‌های ناراضی و آزادی خرید اسلحه و حتی سلاح‌های جنگی مثل کلاشنیکف و "ای آر-۵۰" که صرفاصرفاً استفاده نظامی دارند، برای نیروی پلیس اختیاراتی قائل می‌شود که در کمتر کشور لیبرال دموکراتی نظیر دارد.<ref name="چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا" />

ساخت سیاسی نیروی پلیس نیز در این میان از لحاظ مصون بودن به انتقادات مردم و تداوم روش‌های گذشته باوجود غلط بودن آن موثرمؤثر است. در ایالات متحده اتحادیه‌های مختلف کارگری و کارمندی از قدرت بالایی برخوردارند. بنا بر یک روال قدیمی، معمولامعمولاً اتحادیه‌های کارگری و آموزگاران و هنرمندان و نویسندگان امثال آن‌ها متمایل به احزاب و جریانات لیبرال هستند حال آن که اتحادیه کامیونداران و پلیس و پزشکان و امثال آن‌ها به جریانات محافظه کار نزدیک‌ترند.

این وضعیت خاص باعث می‌شود که مثلامثلاً اتحادیه پلیس از وزن سیاسی بالایی برخوردار باشد و به همان مقیاس، از فشار افکار اجتماعی و نظارت افراد سیویل مصون. برای نمونه، باب کرول، رییسرئیس قدرتمند اتحادیه پلیس مینیاپولیس، شهری که قتل جورج فلوید در آنجا اتفاق افتاد، به تمایلات نژادپرستانه شهرت دارد. هم او، بنا بر تحقیق مجله " «مادر جونز"» از فعالان جناح راست حزب جمهوریخواه است که در کنار دونالد ترامپ در سفرهای او به این ایالت ظاهر می‌شود.<ref name="چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا" />

فدراسیون پلیس در یک اقدام جمع آوریجمع‌آوری وجوه برای کمپین ترامپ فقط با فروش تی‌شرت با سینه نوشتِ "«پلیس در خدمت ترامپ"» صدهزار دلار جمع آوریجمع‌آوری کرد. او اکثرااکثراً از زبان ناسزا و توهین در مقابل مردم سیاه پوستسیاه‌پوست استفاده می‌کند. بنا بر گزارش محلی "«استار تریبیون"» حداقل ۲۰ مورد شکایت از او شده استشده‌است که به لحاظ نفوذ سیاسی او راه به جایی نبرده استنبرده‌است. باید توجه کرد که سیاهپوستان ۲۰ درصد جمعیت این ایالت را تشکیل می‌دهند در حالی که تعداد کشته شدگان آن‌ها به دست پلیس ۶۰ در صد تعداد کل کشته شدگان است.<ref name="چرخه خشونت هایخشونت‌های نژادی پلیس آمریکا" />