هادریان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲:
| لقب =
| زادروز = [[۲۴ ژانویه]] [[۷۶ (میلادی)|۷۶]]
| زادگاه = ایتالیکا, [[هیسپانیا]] واقع در [[اسپانیا]]ی فعلی
| تاریخ درگذشت = [[۱۰ ژوئیه]] [[۱۳۸ (میلادی)|۱۳۸]] (۶۲ سال)
| محل درگذشت = [[بای]]
خط ۳۵:
'''پوبلیوس آئلیوس ترایانوس هادریانوس''' {{به لاتین|Publius Aelius Traianus Hadrianus}} (زاده [[۲۴ ژانویه]] [[۷۶ (میلادی)|۷۶]] - مرگ [[۱۰ ژوئیه]] [[۱۳۸ (میلادی)|۱۳۸]]) [[امپراتور روم]] از ۱۱۷ تا ۱۳۸ میلادی بود. وی در ''[[ایتالیکا]]''{{نشان|یک}}، ''[[هسپانیا بایتیکا]]''{{نشان|دو}} در خانواده ای ایتالیائی-اسپانیائی که اصل و نسبش به شهر ایتالیایی [[اتری (ابروتسو)|''اتری'']] در ''[[پیچه نوم]]''{{نشان|سه}} بازمی‌گشت و در اسپانیا سکونت گزیده بودندْ متولد گردید. پدرش مقام سناتوری داشت و عموزاده{{نشان|چهار}} (یا عمه زاده) امپراتور [[تراژان]] بود. وی با نوه خواهر{{نشان|پنج}} تراژان به نام ''[[ویبیا سابینا]]{{نشان|شش}}''ازدواج نمود _احتمالاً به سفارش همسر تراژان یعنی ''پومپیا پلوتینا''{{نشان|هفت}}. پلوتینا به همراه دوست صمیمی و مشاور تراژان به نام لوسیوس لیسینیوس سورا{{نشان|هشت}} نگرش مثبتی نسبت به هادریان داشتند. زمانی که تراژان در گذشت، بیوه اش ادعا نمود که تراژان لحظاتی قبل از مرگش هادریان را نامزد جانشینی خود نموده بود.
 
ارتش و [[سنای روم]] جانشینی هادریان را تأیید نمودند اما به زودی چهار تن از سناتورهای برجسته به‌طور غیرقانونی به مرگ محکوم شدند. آنان با هادریان مخالفت نموده یا ظاهراً جانشینی او را به چالش کشانده بودند، و سنا وی (هادریان) را مسئول اعدام آنان دانست و هرگز وی را مورد عفو قرار نداد. وی با به بوته فراموشی سپردنِ سیاست‌های توسعه طلبانهٔ {{نشان|نه}} تراژان و دستاوردهای مرزی وی در [[بین‌النهرینبین النهرین]]، [[امپراتوری آشور|آشور]]، ارمنستانِ روم، و بخش‌هایی از [[داکیه]] مخالفت و نارضایتی هرچه بیشتر نخبگان سیاسی را سبب شد. هادریان ترجیح داد بر گسترش مرزهایی ثابت و دفاعی، و متحد سازی مردمان پراکندهٔ امپراتوری سرمایه‌گذاری نماید. وی به خاطر احداث [[دیوار هادریان]] معروف است، دیواری که حدود شمالی [[بریتانیای روم|بریتانیا]] را مشخص کرد.
 
هادریان با شور و حرارت آرمان‌های امپریالیستی و علایق شخصی اش را تعقیب نمود. وی در معیت یک هیئت امپراتوری{{نشان|ده}} متشکل از کارشناسان{{نشان|یازده}} و مسئولان اجرایی{{نشان|سیزده}} تقریباً از تمامی ایالات امپراتوری بازدید نمود. وی آمادگی نظامی{{نشان|چهارده}} و انضباط{{نشان|پانزده}} را تشویق نمود؛ و مؤسسات گوناگون مدنی، مذهبی{{نشان|شانزده}} و پروژه‌های ساختمانی را طراحی کرده یا شخصاً مورد حمایت مالی{{نشان|هفده}} قرار داد. در خود شهر روم، وی [[پانتئون (معبد رومی)|پانتئون]] را بازسازی نمود و معبد بسیار عظیم [[معبد ونوس و روما|ونوس و روما]]{{نشان|هیجده}} را بنا نمود. در مصر شاید وی بوده که [[سراپیوم اسکندریه]]{{نشان|نوزده}} را بازسازی کرده‌است. او یک ستایندهٔ پُرحرارت [[یونان باستان]] بود و کوشید [[آتن]] را پایتخت فرهنگی امپراتوری قرار دهد و برای همین به ساخت شمار زیادی معبد مجلل در آنجا سفارش نمود. رابطهٔ نزدیک وی با یک نوجوان یونانی به نام [[آنتینوس]] و مرگ نابهنگام این پسرکْ سبب گردید هادریان دست به ابداع سنت شایعی در اواخر حکمرانی اش بزند. (رجوع شود به مقاله [[آنتینوس]]). وی [[شورش بارکوخبا]] در [[یهودا]] را سرکوب نمود، اما مابقی دوران حکمرانی اش در صلح سپری شد.
خط ۵۰:
نخستین منصب رسمی هادریان در مقام عضوی ازدادگاهی مدنی به نام ''decemviri stlitibus judicandis{{نشان|چهل و هفت}}'' بود، این دادگاهْ خود یکی از شش ادارهٔ مدنیِ ویجینتیسکسویری{{نشان|چهل و هشت}} بود که پائین‌ترین رتبه را در سلسله مراتب اداری امپراتوری داشت، و هادریان می‌توانست از طریق آن به منصبی بالاتر و حرفهٔ سناتوری جهش نماید. وی سپس به عنوان تریبون نظامی{{نشان|چهل و نه}} خدمت نمود؛ ابتدا با لژیون دوم آدیوتری{{نشان|پنجاه}} در سال ۹۵ و سپس با لژیون پنجم مقدونیه{{نشان|پنجاه و یک}}. در طول مدت خدمت دوم هادریان به عنوان تریبون، امپراتور [[نروا]]<nowiki/>ی پا به سن گذاشته و ضعیفْ تراژان را به عنوان وارث خود برگزید؛ هادریان اعزام شد تا اخبار را به تراژان برساند_ و به احتمال قوی خودْ یکی از چندین پیکی بود که به همین مأموریت برگزیده شده بودند.<ref>Anthony Birley, ''Restless Emperor'', p.{{nbsp}}37</ref> سپس هادریان به لژیون بیست و دوم پریمیجنیه{{نشان|پنجاه و دو}} منتقل شد و سومین منصب تریبونی اش را تجربه نمود.<ref>John D. Grainger, ''Nerva and the Roman Succession Crisis of AD 96–99''. Abingdon: Routledge, 2004, {{ISBN|0-415-34958-3}}, p. 109</ref> این سه تریبون به وی چند مزیت شغلی بخشیدند: بسیاری از فرزندان اشرافیِ خانواده‌های بزرگترِ سناتوری می‌توانستند با یک یا حداکثر دو تریبون نظامی به عنوان لازمهٔ منصب بالاتر خدمت نمایند.<ref>Thorsten Opper, ''The Emperor Hadrian''. British Museum Press, 2008, p.{{snds}}39</ref><ref>Jörg Fündling, ''Kommentar zur Vita Hadriani der Historia Augusta'' (= Antiquitas. Reihe 4: Beiträge zur Historia-Augusta-Forschung, Serie 3: Kommentare, Bände 4.1 und 4.2). Habelt, Bonn 2006, {{ISBN|3-7749-3390-1}}, p. &nbsp;351.</ref> گفته شده زمانی که نروا در ۹۸ درگذشت، هادریان در رساندن این خبر به تراژان شتاب (زرنگی){{نشان|پنجاه و سه}} کرد تا از پیک رسمی ای که توسط فرماندار _ رقیب وی به نام ''لوسیوس جولیوس اورسوس سرویانوس''{{نشان|صد و دو}}_ فرستاده شده بودْ پیشی گیرد.<ref>John D. Grainger, ''Nerva and the Roman Succession Crisis'', p. 109; Alan K. Bowman, Peter Garnsey, Dominic Rathbone, eds. ''The Cambridge Ancient History – XI''. Cambridge U. &nbsp;P. : 2000, {{ISBN|0-521-26335-2}}, p. &nbsp;133.</ref>
 
در ۱۰۱ هادریان به روم بازگشت، وی به عنوان ''کوایستور''{{نشان|پنجاه و چهار}} برگزیده شده بود، سپس ''کوایستور ایمپراتوریس ترایانی''{{نشان|پنجاه و پنج}} گردید، یعنی افسر رابط{{نشان|پنجاه و شش}} میان امپراتور و مجتمع [[سنای روم|سنا]]؛ و برای آنان فرامین و سخنان امپراتور را قرائت می‌نمود_ و شاید هم وی این فرامین را به نیابت از امپراتور کتابت می‌کرد. در منصب [[سایه‌نویس]] امپراتوری نیز وی جای لوسینیوس سورا _دوست نیرومند و [[شاه‌نشان|تاج بخش]] تراژان_ که به تازگی وفات یافته بود را گرفت.<ref>Anthony Birley, ''Restless Emperor'', p.{{nbsp}}54</ref> سِمت بعدی اش ''اب اکتیس سناتوس''{{نشان|پنجاه و هفت}} بود که مؤظف به ثبت و ضبط اسناد سنا (مانند یک منشی یا دبیر) بود.<ref>Boatwright, in Barrett, p. 158</ref> در طول جنگ اول [[داکیه]]{{نشان|پنجاه و هشت}}، هادریان به عنوان عضوی از همراهان شخصی تراژان وی را همراهی نمود، اما از سمت نظامی اش معاف گردید تا در ۱۰۵ به عنوان تریبون مردم{{نشان|پنجاه و نه}} به خدمت مشغول گردد. با پایان جنگ، وی احتمالاً به عنوان [[پرایتور]] نیز انتخاب شد.<ref>The text of ''Historia Augusta'' (''Vita Hadriani'', 3.8) is garbled, stating that Hadrian's election to the praetorship was contemporary "to the second consulate of Suburanus and Servianus" – two characters that had non-simultaneous second consulships – so Hadrian's election could be dated to 102 or 104, the later date being the most accepted</ref> در طول دومین جنگ داکیه، هادریان بار دیگر در خدمت شخصی تراژان بود، اما معاف گردید تا به عنوان [[لگاتوس]]{{نشان|شصت}} لژیون یکم مینروا{{نشان|شصت و یک}} خدمت نماید، سپس در ۱۰۷ به عنوان فرماندار [[پانونیا|پانونیه]] سُفلی{{نشان|شصت و سه}} برگزیده شد و مؤظف بود «[[سرم‌ها|سرمت‌ها]] را به عقب براند».<ref name="Bowman, 133">Bowman, p. 133</ref><ref>Anthony Everitt, 2013, Chapter XI: "holding back the Sarmatians" may simply have meant maintaining and patrolling the border.</ref>
 
اکنون در میانه دهه سوم زندگی اش، هادریان به یونان سفر نمود؛ به وی شهروندی [[آتن]] اعطا گردید و برای مدتی مختصر به سِمت ''اپونیموس آرخون''{{نشان|شصت و چهار}} برگزیده شد (در 112).<ref>The inscription in footnote 1</ref> آتنی‌ها همچنین به وی تندیسی حکّاکی شده را در تئاتر [[دیونیسوس]] هدیه دادند.<ref>The Athenian inscription confirms and expands the one in ''Historia Augusta''; see John Bodel, ed. , ''Epigraphic Evidence: Ancient History From Inscriptions''. Abingdon: Routledge, 2006, {{ISBN|0-415-11623-6}}, p. 89</ref> از این زمان تا جنگ‌های پارتی تراژان خبری از وی نیست. ممکن است که وی تا هنگام بازفراخوانده شدنش به هیئت امپراتوری_<ref name="Bowman, 133"/> زمانی که به عنوان لگاتوس{{نشان|شصت}} در لشکر کشی تراژان علیه [[پارت]]‌ها شرکت جست_ در یونان مانده باشد.<ref>Anthony Birley, ''Hadrian the Restless Emperor'', p.{{nbsp}}68</ref> زمانی که حاکم [[سوریه (استان روم)|سوریه]] برای مقابله با دردسری که بار دیگر در داکیه سر برآورده بودْ فرستاده شد، هادریان با اختیار فرماندهی مستقل به جانشینی وی برگزیده شد.<ref>Anthony Birley, ''Restless Emperor'', p.{{nbsp}}75</ref> تراژان جداً آسیب دید، و با کشتی عازم روم گردید در حالی که هادریان به عنوان فرماندهٔ [[دوفاکتودفاکتو]]<nowiki/>ی ارتش خاوری روم در سوریه باقی ماند.<ref>Karl Strobel: ''Kaiser Traian. Eine Epoche der Weltgeschichte''. Regensburg: 2010, p. 401.</ref> تراژان تا شهر ساحلی سلینوس{{نشان|شصت و شش}} (امروزه با عنوان [[غازی‌پاشا]]) در [[کیلیکیه]] دور شد و در۸ اوت در همان‌جا درگذشت؛ تا از وی به عنوان یکی از تحسین شده‌ترین، محبوبترین و برترین امپراتوران روم یاد شود.
 
=== رابطه با تراژان و خانواده اش ===
در حول و حوش دوران تصدی منصب کوایستوری{{نشان|شصت و هفت}}_در ۱۰۰ یا ۱۰۱_ هادریان با نوه خواهر{{نشان|پنج}} هفده یا هجده سالهٔ تراژان به نام [[ویبیا سابینا]] ازدواج نمود. خودِ تراژان به نظر می‌رسید که نسبت به این ازدواج رغبتی ندارد، و نیز بعدها ثابت شد که روابط این زوج با یکدیگر به گونه ای رسواکننده خراب است.<ref>Robert H. Allen, ''The Classical Origins of Modern Homophobia'', Jefferson: Mcfarland, 2006, {{ISBN|978-0-7864-2349-1}}, p.{{nbsp}}120</ref> ممکن است ازدواج توسط همسر امپراتور یعنی پومپیا پلوتینا ترتیب داده شده باشد. این بانوی فرهیخته{{نشان|شصت و نه}}و متنفذ در بسیاری از ارزش‌ها و علایق با هادریان اشتراک فکری داشت؛ از جمله ایدهٔ امپراتوری روم به عنوان [حکومتی] مشترک المنافع{{نشان|هفتاد}} با یک زیربنای فرهنگی هلنی (یونانی){{نشان|هفتاد و یک}}.<ref>Hidalgo de la Vega, Maria José: "Plotina, Sabina y Las Dos Faustinas: La Función de Las Augustas en La Politica Imperial". ''Studia historica, Historia antigua'', 18, 2000, pp. 191–224. Available at [http://campus.usal.es/~revistas_trabajo/index.php/0213-2052/article/viewFile/6224/6238]. Retrieved 11 January 2017</ref> اگر هادریان به عنوان جانشین تراژان منصوب می شدْ پلوتینا و [[خانواده گسترده]] اش می‌توانستند پرستیژ اجتماعی و نفوذ سیاسی شان را پس از مرگ تراژان نیز حفظ کنند.<ref>Plotina may have sought to avoid the fate of her contemporary, former empress [[Domitia Longina]], who had fallen into social and political oblivion: see François Chausson, "Variétés Généalogiques IV:Cohésion, Collusions, Collisions: Une Autre Dynastie Antonine", in Giorgio Bonamente, Hartwin Brandt, eds. , ''Historiae Augustae Colloquium Bambergense''. Bari: Edipuglia, 2007, {{ISBN|978-88-7228-492-6}}, p.143</ref> هادریان همچنین توانست روی پشتیبانی مادرهمسر خود ''[[سالونینا ماتیدیا]]'' که فرزندِ خواهرِ محبوب تراژان یعنی ''اولپیا مارچانا''{{نشان|هفتاد و دو}} بود حساب کند.<ref>Marasco, p. 375</ref><ref>Tracy Jennings, "A Man Among Gods: Evaluating the Significance of Hadrian's Acts of Deification." ''Journal of Undergraduate Research'': 54. Available at [http://www3.nd.edu/~ujournal/wp-content/uploads/Full-Print-Edition-with-cover_09-10.pdf#page=62] {{webarchive|url=https://web.archive.org/web/20170416045613/http://www3.nd.edu/~ujournal/wp-content/uploads/Full-Print-Edition-with-cover_09-10.pdf|date=16 April 2017}}. Accessed 15 April 2017</ref> زمانی که اولپیا مارچانا در ۱۱۲ درگذشت، تراژان وی را تقدیس{{نشان|بیست}} نمود و سالونینا ماتیدیا را عنوان [[آگوستوس (عنوان)|آگوستاآگوستوس]] بخشید.<ref>This made Hadrian the first senator in history to have an ''Augusta'' as his mother-in-law, something that his contemporaries could not fail to notice: see Christer Brun, "Matidia die Jüngere", IN Anne Kolb, ed. , ''Augustae. Machtbewusste Frauen am römischen Kaiserhof?: Herrschaftsstrukturen und Herrschaftspraxis II. Akten der Tagung in Zürich 18. -20. 9. 2008''. Berlin: Akademie Verlag, 2010, {{ISBN|978-3-05-004898-7}}, p.{{nbsp}}230</ref>
 
رابطهٔ شخصی هادریان با تراژان پیچیده بود و ممکن است سرد بوده باشد. هادریان ظاهراً می‌کوشید به واسطهٔ طرح دوستی ریختن با دوستان پسر تراژان (تراژان گرایش‌های [[همجنس‌گرایی|همجنس‌گرایانه]] داشت) نفوذی بر تراژان اعمال نماید، یا بر تصمیمات وی اثر بگذارد؛ و همین امر موجب بروز منازعاتی ناشناخته در حول و حوش ازدواج هادریان و سابینا شد.<ref>Thorsten Opper, ''Hadrian: Empire and Conflict''. Harvard University Press, 2008, p.170</ref><ref>David L. Balch, Carolyn Osiek, eds. , ''Early Christian Families in Context: An Interdisciplinary Dialogue''. Grand Rapids: Wm. B. Eerdmans Publishing, 2003, {{ISBN|0-8028-3986-X}}, p.{{nbsp}}301</ref> در اواخر حکمرانی تراژان، هادریان نتوانست منصب کنسولی ارشدی تصاحب کند و تنها در ۱۰۸ «کنسول جانشین»{{نشان|هفتاد و چهار}} گردید؛<ref>Anthony R Birley, ''Hadrian: The Restless Emperor'', p.{{nbsp}}54</ref> این امر به وی وضعی مساوی با دیگر اعضای اشرافیت سناتوری داد<ref>Alan K. Bowman, Peter Garnsey, Dominic Rathbone, eds. , ''The Cambridge Ancient History'', XI, p. 133</ref> اما هنوز امتیاز خاصّی که شایستهٔ یک وارث تاج و تخت باشد را نداشت.<ref>Mackay, Christopher. ''Ancient Rome: a Military and Political History''. Cambridge U. Press: 2007, {{ISBN|0-521-80918-5}}, p.{{nbsp}}229</ref> اگر تراژان اراده کرده بود، می‌توانست شاگرد خود (هادریان) را به مقام پاتریسی{{نشان|هفتاد و پنج}} و مزایای آن_ از جمله جهش به مقام کنسولی بدون داشتن تجربهٔ قبلی به عنوان تریبون_ ارتقاء دهد؛ اما چنین ننمود.<ref>Fündling, 335</ref> هرچند هادریان ظاهراً منصب تریبون مردم{{نشان|پنجاه و نه}} را عهده‌دار شد (در حالی که یکسال جوانتر از عرف معمول بود) وادار به ترک [[داکیه]] و تراژان گردید تا منصب را به عهده بگیرد؛ و تراژان نیز ممکن است همین را خواسته باشد که هادریان از وی دور گردد.<ref>Gabriele Marasco, ed. , ''Political Autobiographies and Memoirs in Antiquity: A Brill Companion''. Leiden: Brill, 2011, {{ISBN|978-90-04-18299-8}}, p.{{nbsp}}375</ref> [[تاریخ قیصرها|تاریخ آگوستا]] هدیهٔ تراژان به هادریان را حلقه الماسی توصیف می‌کند که تراژان شخصاً از [[نروا]] دریافت داشته بود، [هدیه ای که] «سبب تشجیع امیدهای هادریان برای عروج به تاج و تخت گردید».<ref>''Historia Augusta'', ''Life of Hadrian'', 3.7</ref><ref>In 23 BC [[Augustus]] handed a similar ring to his heir apparent, [[Marcus Vipsanius Agrippa|Agrippa]]: see Judith Lynn Sebesta, Larissa Bonfante, eds. , ''The World of Roman Costume''. University of Wisconsin Press, 1994, p. &nbsp;78</ref> در حالی که تراژان فعالانه پیشرفت‌های هادریان را تصدیق می‌نمود، این کار را با احتیاط انجام می‌داد.<ref>Fündling, 351</ref>
خط ۷۲:
 
امپراتور جدید وفاداری لژیون‌ها را با بخشیدن انعام سنتی{{نشان|هشتاد و چهار}}پاسخ گفت و سنا نیز بر تخت نشستن وی را تأیید نمود. کارناوال‌های گوناگون عمومی از سوی هادریان سازمان داده شدند، و «انتصاب الهی»{{نشان|هشتاد و پنج}} وی توسط خدایان را جشن گرفتند؛ خدایانی که اکنون تراژان نیز جزئی از آنان گشته بود، چرا که هادریان درخواست تقدیس{{نشان|بیست}} وی را داده بود.<ref>Egyptian papyri tell of one such ceremony between 117 and 118; see Michael Peppard, ''The Son of God in the Roman World: Divine Sonship in Its Social and Political Context''. Oxford U. Press, 2011, {{ISBN|978-0-19-975370-3}}, pp. 72f</ref>
[[پرونده:Hadrian Greek BM Sc1381.jpg|بندانگشتی|یک تندیس نامدار از هادریان در جامهٔ یونانی که در سال ۲۰۰۸ در معرض نمایش گذاشته شد و در [[عصردوره ویکتوریا]] با الگوی سر هادریان و بدنی ناشناس ساخته شد. این تندیس برای سالیان سال توسط تاریخ نگاران به عنوان سندی دال بر علاقهٔ هادریان به فرهنگ یونانی مورد استناد واقع شده بود. [[موزه بریتانیا]]]]
هادریان برای مدتی در شرق باقی ماند و شورش یهودیانی{{نشان|هشتاد و شش}} که در دوران حکمرانی تراژان به وقوع پیوسته بود را سرکوب نمود. وی حاکم (استاندار) [[یهودا]] یعنی ژنرال برجسته [[موروها|مورویی]] به نام [[لوسیوس کوئیتوس]] را از سِمت فرماندهی گارد حفاظت شخصی مورویی اش برکنار ساخت؛<ref>Royston Lambert, p. 34</ref><ref>Cizek, Eugen. L'éloge de Caius Avidius Nigrinus chez Tacite et le " complot " des consulaires. In: ''Bulletin de l'Association Guillaume Budé'', no. 3, octobre 1980. pp. 276–294. Retrieved 10 June 2015. Available at [http://www.persee.fr/web/revues/home/prescript/article/bude_0004-5527_1980_num_1_3_1078]</ref> سپس روانهٔ سرکوبی اغتشاشات{{نشان|هشتاد و هفت}} در حوضهٔ [[دانوب]] گردید. در روم، محافظ{{نشان|هشتاد و هشت}} دیروز هادریان و فرماندار پرایتوری امروزش یعنی ''آتیانوس'' ادعا نمود که توطئه{{نشان|هشتاد و نه}} ای که توسط ''لوسیوس کوئیتوس'' و سه سناتور برجستهٔ دیگر شامل ''لوسیوس پوبیلیوس سلسوس''{{نشان|نود}}''، اولوس کُرنلیوس پالما فرونتونیانوس''{{نشان|نود و یک}}، و ''گایوس آویدیوس نیگرینوس''{{نشان|نود و دو}} طراحی شده بود را کشف نموده‌است.<ref name="Elizabeth Speller">Elizabeth Speller.</ref> هیچگونه محاکمهٔ علنی{{نشان|نود و سه}} برای این چهار تن برگزار نگردید_ آنان محاکمهٔ غیابی{{نشان|نود و چهار}} گشتند، سپس دستگیر شده و معدوم شدند.<ref name="Elizabeth Speller"/> هادریان ادعا نمود که آتیانوس به ابتکار شخصی خودش عمل نموده‌است، و با امتیاز سناتوری و درجهٔ کنسولی وی را پاداش داد و تا سال ۱۲۰ به وی حقوق بازنشستگی اعطا نمود.<ref>It is likely that Hadrian found Attianus' ambition suspect. Attianus was likely dead, or executed, by the end of Hadrian's reign; see Françoise Des Boscs-Plateaux, Un parti hispanique à Rome?: ascension des élites hispaniques et pouvoir politique d'Auguste à Hadrien, 27 av. J. -C. -138 ap. J. -C. Madrid: Casa de Velázquez, 2005, {{ISBN|84-95555-80-8}}, p. 611</ref>{{نشان|نود و پنج}} هادریان به سنا اطمینان داد که از هم‌اکنون حق باستانی اش مبنی بر بازخواست{{نشان|نود و شش}} و محاکمهٔ [اعضای] خودش را محترم خواهد شمرد.
 
خط ۹۶:
 
=== یونان(۱۲۵–۱۲۴) ===
هادریان در طول پائیز ۱۲۴ به یونان رسید و در مراسم [[اسرار الوزینیا]] شرکت جُست. وی دِین{{نشان|صد و چهل و یک}}خاصی به [[آتن]] داشت، [شهری] که در گذشته به این امپراتور شهروندی{{نشان|صد و چهل و دو}} و مقام آرخونات{{نشان|شصت و چهار}}(archonate) را بخشیده بود. به درخواست آتنی‌ها، وی قانون اساسی{{نشان|صد و چهل و سه}}آنان را بازبینی و اصلاح نمود_ و در میان اقدامات دیگر، یک فولیِ{{نشان|صد و چهل و چهار}}(معادل یونانی قبیله) جدید بدان‌ها افزود که به نام خودش نام گذاری گردید.<ref>Anthony Birley, ''Restless Emperor'', pp. 175–7</ref> هادریان میانجی گریِ{{نشان|صد و چهل و پنج}}مثبت{{نشان|صد و چهل و شش}}و مداخله جویانه را با احتیاط و حزم{{نشان|صد و چهل و هفت}} ترکیب نمود. وی هرگونه میانجی گری در یک کشمکش محلی میان تولیدکنندگان [[روغن زیتون]] و انجمن و شورای آتن{{نشان|صد و چهل و هشت}} را رد نمود؛ [شورایی] که تولید به مقداری ثابت را به تولیدکنندگانِ روغن زیتون تحمیل نموده بود؛<ref>Kaja Harter-Uibopuu, "Hadrian and the Athenian Oil Law", in O.M. Van Nijf&nbsp;– R. &nbsp;Alston (ed.), ''Feeding the Ancient Greek city''. Groningen- Royal Holloway Studies on the Greek City after the Classical Age, vol. &nbsp;1, Louvain 2008, pp. 127–141</ref> با این وجود وی (هادریان) یارانه ای سلطنتی{{نشان|صد و چهل و نه}} برای منابع دانه{{نشان|صد و پنجاه}}آتنی‌ها اختصاص داد.<ref>Brenda Longfellow, ''Roman Imperialism and Civic Patronage: Form, Meaning and Ideology in Monumental Fountain Complexes''. Cambridge U. Press: 2011, {{ISBN|978-0-521-19493-8}}, p. 120</ref> هادریان دو بنیاد{{نشان|صد و پنجاه و یک}}برای اسپانسر{{نشان|صد و پنجاه و دو}}(حمایت مالی) بازی‌های عمومی، فستیوال‌ها و مسابقاتی که در دولت-شهر آتن برگزار می‌شدند را ایجاد نمود، تا اگر هیچ‌یک از شهروندانْ ثروت یا رغبت کافی برای اسپانسر آنان در قامت گیمناسیارخ{{نشان|صد و پنجاه و سه}} یا آگونوتِتس{{نشان|صد و پنجاه و چهار}}را نداشتْ این بنیاد خود اسپانسر [این بازی‌ها و مسابقات] را برعهده گیرد.<ref>Verhoogen Violette. Review of Graindor (Paul). ''Athènes sous Hadrien'', ''Revue belge de philologie et d'histoire'', 1935, vol. &nbsp;14, no. &nbsp;3, pp. &nbsp;926–931. Available at [http://www.persee.fr/web/revues/home/prescript/article/rbph_0035-0818_1935_num_14_3_1541_t1_0926_0000_2]. Retrieved 20 June 2015</ref> به‌طور کلی هادریان ترجیح داد که اشراف یونان از جمله مبلغین سنت پرستش امپراتوری{{نشان|صد و پنجاه و پنج}} بر روی اقدامات و کارهای ماندگارتری مانند [[آباره]]{{نشان|صد و پنجاه و شش}}ها و [[آب‌نما]]{{نشان|صد و پنجاه و هفت}}های عمومی تمرکز نمایند.<ref>Mark Golden, ''Greek Sport and Social Status'', University of Texas Press, 2009, {{ISBN|978-0-292-71869-2}}, p. 88</ref> آتن دو تا از این آب‌نماها را دریافت داشت، یکی هم به [[آرگوس (یونان)|آرگوس]] داده شد.<ref>Cynthia Kosso, Anne Scott, eds. , ''The Nature and Function of Water, Baths, Bathing, and Hygiene from Antiquity Through the Renaissance''. Leiden: Brill, 2009, {{ISBN|978-90-04-17357-6}}, pp. 216f</ref>
 
در طول زمستان وی به [[پلوپونز]] سفری نمود، مسیر دقیقش نامعلوم است اما از [[اپیداروس]] گذشت؛ [[پوسانیاس (جغرافی‌دان)|پوسانیاس]] معابدی که توسط هادریان در آنجا ساخته شدند، و نیز تندیس خودش _در فُرم برهنگی قهرمانانه{{نشان|صد و پنجاه و هشت}}_ که توسط شهروندان آنجا به افتخار این «احیاگر»{{نشان|صد و پنجاه و نه}}شان خلق شد را توصیف می‌کند.<ref>[[Alexia Petsalis-Diomidis]], ''Truly Beyond Wonders: Aelius Aristides and the Cult of Asklepios''. OUP: 2010, {{ISBN|978-0-19-956190-2}}, p. 171</ref> آنتینوس و هادریان ممکن است در این دوران عاشق یکدیگر بوده باشند؛ هادریان سخاوت خاصّی نسبت به [[مانتینیا]]{{نشان|صد و شصت}}نشان داد، [شهری] که دارای پیوندهای مؤثر باستانی، اساطیری و سیاسی با زادگاه آنتینوس یعنی [[بیتینی]] بود. وی معبد [[پوزئیدون]] مانتینیا را بازسازی نمود،<ref>Anthony Birley, ''Restless Emperor'', pp. 177–80</ref><ref>David S. Potter,''The Roman Empire at Bay, AD 180–395''. London: Routledge, 2014, {{ISBN|978-0-415-84054-5}}, p. 44</ref> و با توجّه به گفته‌های پوسانیاسْ نام اصیل و سنتی شهر را بدان بازگرداند. این [شهر] از زمان‌های هلنیستی، پس از پادشاه مقدونی [[آنتیگونوس سوم]]{{نشان|صد و شصت و یک}} به نام ''آنتیگونیا''{{نشان|صد و شصت و دو}}خوانده می‌شد. هادریان همچنین زیارتگاه‌های مقدّس آبه{{نشان|صد و شصت و سه}} و [[مگارا (شهر)|مگارا]] و هرایونِ آرگوس{{نشان|صد و شصت و چهار}} را بازسازی نمود.<ref name="Boatwright, p. 134">Boatwright, p. 134</ref><ref>K. W. Arafat, ''Pausanias' Greece: Ancient Artists and Roman Rulers''. Cambridge U. Press, 2004, {{ISBN|0-521-55340-7}}, pp. 162, 185</ref>
خط ۱۰۳:
 
=== بازگشت به ایتالیا و سفر به آفریقا ===
در راه بازگشت خود به ایتالیا، هادریان میانبری{{نشان|صد و شصت و نه}} به [[سیسیل]] زد. سکّه‌ها به بزرگداشت وی در قامت منجی [این] جزیره پرداختند.<ref name="AnthonyBirley-191">Anthony Birley, ''Restless Emperor'', pp. 191–200</ref> در راه بازگشت به روم، وی از [[پانتئون (معبد رومی)|پانتئونِ]] بازسازی شده و نیز [[ویلا آدریانا|ویلای تکمیل شده خود]] در نزدیکی [[تیولی (ایتالیا)|تیولی]] در میان تپه‌های سابین دیدن نمود. در ابتدای مارس ۱۲۷ هادریان سفری به سراسر ایتالیا انجام داد؛ از روی پیشکش‌ها و انعام هایی{{نشان|صد و هفتاد}} که بخشیدْ مشخص است که مسیر سفرش را مرمت نموده‌است.<ref name="AnthonyBirley-191"/> وی زیارتگاه [[کوپرا ماریتیما|کوپرا]] در کوپرا ماریتیما{{نشان|صد و هفتاد و یک}}را مرمت نمود، و زه کشیِ{{نشان|صد و هفتاد و دو}}دریاچه فوچینو{{نشان|صد و هفتاد و سه}}را بهبود داد. [اما] آنچه کمتر از این قبیل سخاوتمندی‌ها خوشایند بودْ تصمیم وی در سال ۱۲۷ مبنی بر تقسیم ایتالیا به چهار منطقه تحت ریاست لگاتوس{{نشان|شصت}}های سلطنتی با رتبهٔ کنسولی بود که در قامت فرماندار عمل می‌کردند. به آنان صلاحیت قضایی{{نشان|صد و هفتاد و چهار}}در سراسر ایتالیا، به جز خودِ روم، اعطا گردید؛ بنابراین رسیدگی به امور ایتالیا را از اختیار دادگاه‌های روم خارج می‌کرد.<ref>J. Declareuil, ''Rome the Law-Giver'', London: Routledge, 2013, {{ISBN|0-415-15613-0}}, p. 72</ref> اینکه ایتالیا عملاً به وضعیت یک گروهِ ایالتیِ صرف{{نشان|صد و هفتاد و پنج}} بدل گشتهْ به مذاق سنای روم خوش نیامد؛<ref>Clifford Ando, ''Imperial Ideology and Provincial Loyalty in the Roman Empire''. Berkeley: University of California Press, 2000, {{ISBN|978-0-520-22067-6}}</ref> و [این] ابتکار مدّت چندانی پس از حکمرانی هادریان عمر نکرد.<ref name="AnthonyBirley-191"/>
 
هادریان در طول این زمان احساس بیماری نمود؛ سرشت بیماری وی هرچه که بودهْ وی را از تدارک سفری به آفریقا در بهار ۱۲۸ بازنداشت. رسیدن وی [به آفریقا] با نشانهٔ میمون بارندگی همزمان گردید، که البته با [[خشک‌سالی|خشک سالی]] به پایان رسید. افزون بر نقش وی به عنوان خیر{{نشان|صد و هفتاد و شش}} و احیاگر{{نشان|صد و پنجاه و نه}}، وی وقتی را هم به بازرسی نظامیان اختصاص داد؛ سخنرانی وی برای آنان اکنون در دسترس است.<ref>Royston Lambert, pp. 71–2</ref> هادریان در تابستان ۱۲۸ به ایتالیا بازگشت اما اقامت وی کوتاه بود، چه وی تدارک سفری دیگر که قرار بود سه سال به طول بیانجامد را می‌دید.<ref>Anthony Birley, ''Restless Emperor'', pp. 213–4</ref>
خط ۱۲۵:
== جنگ سوّم روم و یهود ==
{{اصلی|شورش بارکوخبا}}
در [[یهودیه]] هادریان از [[اورشلیم]] دیدن نمود؛ [جائی که] هنوز ویرانه‌های [[نخستین جنگ یهود-روم]] در ۷۳–۶۶ در آن برجای مانده بودند. احتمالاً وی نقشه بازسازی اورشلیم به عنوان یک مستعمره رومی{{نشان|صد و نود و پنج}} را در سر داشت _همانطوری که [[وسپاسیان|وسپازیان]] با [[قیصریه دریایی|قیصریه ماریتیما]] کرده بود_ آنهم با مزایای افتخاری و مالی گوناگون. جمعیتِ غیر-رومی اجبار و تکلیفی برای عمل به سنن مذهبی رومی نداشتند اما [حداقل] از آنان انتظار می‌رفت که نظام سلطنتی روم را پشتیبانی کنند [و آنرا محترم شمارند]؛ همین [امر] در قیصریه نیز ثابت شده بود، جایی که برخی یهودیان در طول هر دو شورش ۶۶ و ۱۳۲ در ارتش روم به خدمت پرداختند.<ref>Giovanni Battista Bazzana, "The Bar Kokhba Revolt and Hadrian's religious policy", IN Marco Rizzi, ed. , '' Hadrian and the Christians''. Berlim: De Gruyter, 2010, {{ISBN|978-3-11-022470-2}}, pages 89/91</ref> حدس زده شده که هادریان قصد [[همگون‌سازی فرهنگی]] معبد یهودیان با سنت امپراتوری{{نشان|صد و چهل}} مدنی-مذهبی روم را داشت؛ چنین همگون سازی‌هایی در یونان و دیگر استان‌ها برای مدّتها امری معمولی و در مجموع موفقیّت آمیز بودند.<ref>Bazzana, 98</ref><ref>Cf a project devised earlier by Hellenized Jewish intellectuals such as [[Philo]]: see Rizzi, ''Hadrian and the Christians'', 4</ref> [[سامری‌ها]]<nowiki/>ی همجوار عملاً رسوم مذهبی خود را با [رسوم مذهبیِ] یونانی ادغام و همگون کرده بودند.<ref>Emmanuel Friedheim, "Some notes about the Samaritans and the Rabbinic Class at Crossroads" IN Menachem Mor, Friedrich V. Reiterer, eds. , '' Samaritans&nbsp;– Past and Present: Current Studies''. Berlin: De Gruyter, 2010, {{ISBN|978-3-11-019497-5}}, page 197</ref> [اما] یکتاپرستی خشن یهودی نشان داد که در برابر فریب و نیرنگ{{نشان|صد و نود و شش}} و تقاضاهای دربار روم مقاومت می‌کند.<ref>Peter Schäfer, ''Der Bar Kokhba-Aufstand''. Tübingen 1981, pages 29–50.</ref> یک شورش عظیم یهودی ضد یونانی و ضد رومی به وقوع پیوست که توسط ''شمعون بارکوخبا''{{نشان|صد و نود و هفت}} هدایت می‌شد. حکمران رومی ''تینیوس روفوس''{{نشان|دوهزار}} تقاضای یک ارتش را کرد تا مقاومت (شورش) را در هم بشکند؛ بارکوخبا هر یهودی که از پیوستن به دار و دسته اش اجتناب کرد را مورد تنبیه قرار داد.<ref>Chronicle of Jerome, s.v. Hadrian. See: [http://www.tertullian.org/fathers/jerome_chronicle_03_part2.htm] See also Yigael Yadin, ''Bar-Kokhba'', Random House New York 1971, pp. 22, 258</ref> بر طبق گفته‌های [[ژوستین شهید]] و [[اوسبیوسیوسیبوس قیصریقیصریه|اوسبیوسیوسیبوس]] این کار بیشتر علیه مسیحیان مرتد{{نشان|صد و نود و هشت}} انجام می‌شد، کسانی که با ادعاهای [[موعودگرایی]]{{نشان|صد و نود و نه}}بارکوخبا در ستیز بودند.<ref>Alexander Zephyr, ''Rabbi Akiva, Bar Kokhba Revolt, and the Ten Tribes of Israel''. Bloomington: iUniverse, 2013, {{ISBN|978-1-4917-1256-6}}</ref>
 
حدس تاریخ آگوستا اینست که شورش به سبب اقدام هادریان در منع عمل ختنه ([[بریت میلا]]) نضج گرفته بود؛<ref>{{cite book| last1 = Schäfer| first1 = Peter| author-link1 = Peter Schäfer| title = Judeophobia: Attitudes Toward the Jews in the Ancient World| url = https://books.google.com/books?id=8jIhYBwkO80C| publisher = Harvard University Press| publication-date = 1998| pages = 103–105| isbn = 978-0-674-04321-3| accessdate = 1 February 2014| quote = [...] Hadrian's ban on circumcision, allegedly imposed sometime between 128 and 132 CE [...]. The only proof for Hadrian's ban on circumcision is the short note in the ''Historia Augusta'': 'At this time also the Jews began war, because they were forbidden to mutilate their genitals (''quot vetabantur mutilare genitalia''). [...] The historical credibility of this remark is controversial [...] The earliest evidence for circumcision in Roman legislation is an edict by Antoninus Pius (138–161 CE), Hadrian's successor [...] [I]t is not utterly impossible that Hadrian [...] indeed considered circumcision as a 'barbarous mutilation' and tried to prohihit it. [...] However, this proposal cannot be more than a conjecture, and, of course, it does not solve the questions of when Hadrian issued the decree (before or during/after the Bar Kokhba war) and whether it was directed solely against Jews or also against other peoples.| date = June 2009}}</ref> وی به عنوان یک یونانی-گرا آنرا (ختنه) به مثابه نوعی معیوب سازی{{نشان|دویست}}می‌دید.<ref name=Mackay>Mackay, Christopher. ''Ancient Rome a Military and Political History'': 230</ref> پژوهشگری به نام ''پیتر شافر''{{نشان|دویست و یک}} تأکید دارد که با توجه به سرشت بحث برانگیزِ مشهودِ تاریخ آگوستا به عنوان یک منبعْ هیچگونه سند و مدرکی دال بر چنین ادعایی وجود ندارد؛ مسخرگی{{نشان|دویست و دو}}نویسندهٔ متن مذکور و نیز این حقیقت که قانونِ آن زمانِ روم مبنی بر «معیوب سازی آلت تناسلی»{{نشان|دویست و سه}} ظاهراً مشتمل بر امر کلی اخته سازی{{نشان|دویست و چهار}}بردگان توسط ارباب‌هایشان بوده‌است [نیز دلایل دیگری اند بر ردّ ادعای تاریخ آگوستا].<ref>Peter Schäfer, ''The Bar Kokhba War Reconsidered: New Perspectives on the Second Jewish Revolt Against Rome'' Mohr Siebeck, 2003 p. 68</ref><ref>Peter Schäfer, ''The History of the Jews in the Greco-Roman World: The Jews of Palestine from Alexander the Great to the Arab Conquest''. Routledge:2003, p. 146</ref><ref>[[Augustan History|Historia Augusta]], ''Hadrian''[http://penelope.uchicago.edu/Thayer/E/Roman/Texts/Historia_Augusta/Hadrian/1*.html#14.2 14.2]</ref> علل دیگری نیز ممکن است به وقوع شورش کمک کرده باشند؛ یک هیئت فرمانداری قُلدر مآب{{نشان|دویست و پنج}} و بی عاطفه به لحاظ فرهنگی، تنش‌های میان استعمارگران رومیِ فقیر و بدون زمینی که در راه بودند و از مزایای دریافت زمین [از سوی دولت روم] بهره‌مند بودند، [و در نهایت] عقاید موعودگرایانه بالقوه نیرومندی که مبتنی بودند بر پیشگویی [[ارمیا (پیامبر)|ارمیای نبی]] که اظهار می‌داشت معبدْ هفتاد سال پس از ویرانی اش بازسازی خواهد شد، چنان‌که [[هیکل سلیمان|معبد نخست]] پس از [[اسیران یهودی در بابل|اسارت بابلی]] بازسازی شد.<ref>Shaye Cohen, ''From the Maccabees to the Mishnah'', Third Edition. Louisville, KY: Westminster John Knox Press,2014, {{ISBN|978-0-664-23904-6}}, pp. 25–26</ref>
خط ۱۴۲:
* [[فیلهلنیسم]]
* [[آنتینوس]]
* [[تراژان]]{{درگاه|دگرباشان}}
{{Portal bar|زندگی‌نامه|دگرباشان|اسپانیا}}
 
== یادداشت‌ها ==