ناصر عبداللهی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏ناصریا: تمیزکاری و اصلاح جملات
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
←‏درگذشت: تصحیح املایی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۹۳:
ظهر همان روز ناصر که برای بازگرداندن همسرش به محله پدر همسرش رفته بوده، گویی وارد کارزاری شده که برخی از نزدیکانش منتظرش بودند و به سرکردگی دایی‌های همسرش مورد حمله قرار می‌گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.
 
بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش منتقل و در حیاط خانه و روی تخت رها می‌شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از رخداد یاد شده، به خانه می‌آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی‌کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می‌کند. وی به سمت پدرش رفته و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر می‌شود. از او داستان را می‌پرسد و ناصر در پاسخ می‌گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده می‌شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می‌رود.
 
از همان روز، جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستان‌های [[بندرعباس]] و [[تهران]] آغاز می‌شود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر می‌شود.
ناصر عبداللهی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد.
خانواده عبدالهیعبداللهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیت‌ها از بازگویی این ماجرا تا همیشه منع می‌شود. احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیه‌های فراوانی را در رسانه ها باعث شد تا گمانه زنی ها بیشتر و بیشتر شوند:
 
«نزدیک یک سال است که فهمیده‌ایم او {ناصر} به قتل رسیده است در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت‌ کردن از علی (ع) ساده است، اما ناصر عبدالهی در جایی از امیرالمومنین صحبت کرد که سخت بود.»