کالیگولا پس از رسیدن به مقام امپراتوری چند ماه اولینخست بسیار خوب و عالی بود، اما بعدرفته رفته جنون و حس مزایای قدرت بر او وارد شده و سلامت عقل خود را از دست داد. یکی از وقایعی که توسط [[تاریخنگار]] [[روم]]ی، [[سیوتاتیوس]] (۶۹–۱۰۴ میلادی) ثبت شده، این است که کالیگولا به ارتش بسیار زیاد آموزشدیده، مسلح، وسیع و قدرتمند و گارد محافظ آموزشدیده و قدرتمند خود دستور داد در ساحل دریا صدف حلزون جمع کنند. او به اسب مورد علاقهٔ خود لقب [[کنسول]] (عنوان مسئولان ردهبالا و قدرتمند در اداره روم) دادهبود و برای اسبش کاخی باشکوه ساخته بود و احترام و سجده بر اسب خود را واجب دانسته بود.
شایعشایعه بشدتای گستردهبه شدت قوی در همه امپراتوری روم بخصوص در کاخ سلطنتی پیچیده بود که او با هر سه [[خواهر]] خود [[آمیزش جنسی در انسان|رابطهٔ جنسی و عاشقانه]] داشت،دارد، این شایعشایعه ها برای این بود که کالیگولا به خواهران خود افتخارات و احترامات عمومیدرجات بسیار بزرگ و ثروت عالی داده بود و آنها را با وجود داشتن شوهر درهمچنان نزدهنزد خود در کنار اتاق خود نگهداشته بود.