منوچهر زیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تغییر تایتل
خط ۵۷:
پس از پایان فتوحات محمود در هندوستان، منوچهر به دربار غزنوی نزدیک‌تر شد. او «ابوسعید شولکی»، از بزرگان گرگان، را نزد سلطان فرستاد و دختر او را [[خواستگاری]] کرد. سلطان محمود پذیرفت و شولکی پس از رساندن خبر به منوچهر، بار دیگر همراه قاضی گرگان به دربار غزنوی بازگشت. منوچهر هدایایی برای سلطان فرستاد و به هر یک از درباریان درگاه او پیشکشی هدیه داد و در پاسخ محمود هم خلعت‌هایی به سرداران و سپاهیان منوچهر بخشید و مال بسیاری برایش فرستاد<ref>{{پک|مهرآبادی|۱۳۸۱|ک=سرگذشت علویان طبرستان و آل زیار|ص=۱۳۴}}</ref> و نهایتاً این که در ۴۰۹ هجری، دختر محمود را در [[هرات]] برای منوچهر عقد کردند. [[ابوالفضل بیهقی|بیهقی]] که در آن زمان نوجوانی شانزده ساله بود، در ''[[تاریخ بیهقی]]'' شرح داده که کاروان جهیزیهٔ دختر محمود از [[نیشابور]] گذشته و با استقبال و پذیرایی مردم آن شهر روانهٔ گرگان شدند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل زیار|ص=۱۲۹}}</ref> [[ابوالقاسم سهمی]] در ''[[تاریخ جرجان]]'' نقل کرده‌است که این دختر را به [[استراباد]] برده‌اند و عاقبت در آنجا درگذشته. فرستادن قاصد و نامه بین دو دربار زیاری و غزنوی کماکان ادامه داشت و من‌جمله «سعد بن منصور» از سوی منوچهر در ۴۱۱ هجری به هرات رفته‌است.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل زیار|ص=۱۲۹}}</ref>
 
=== دشمنیرقابت با بوییان ===
[[پرونده:Al-e-Ziyar.svg|260px|بندانگشتی|راست|قلمرو زیاریان در زمان فلک‌المعالی منوچهر شامل جرجان، طبرستان، قومس و دیلم می‌شد]]
منوچهر زیاری در دوران نسبتاً طولانی حکومت خود احتمالاً هیچ‌گاه از پایتخت خود به قصد اردوکشی خارج نشد و در چند لشکرکشی تنها سپاهیانش را فرستاد.