نامه تنسر به گشنسب: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزیی
خط ۲۶:
| پیش از =
}}
'''''نامهٔ تَنْسَرْ به گُشْنَسْبْ''''' رسالهٔ کوچکی به‌زبان [[فارسی میانه]] بود که [[ابن مقفع]] آن را به [[زبان عربی|عربی]] ترجمه‌کرد، و سپس به‌دست [[ابن اسفندیار]] به [[فارسی نو]] ترجمه گردید و در کتاب ''[[تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)|تاریخ طبرستان]]'' گنجانده‌شد. اکنون اصل فارسی میانه و ترجمهٔ عربی آن در دست نیست. این نامه را [[تنسر]]، [[هیربدان هیربد]] در دورهٔ [[اردشیر بابکان]]، در پاسخ به [[گشنسب]]، پادشاه [[طبرستان]] و [[پدشخوارگر|پَذَشْخوارْگَرْ]] و [[گیلان]] و [[دیلمان]] و [[رویان]] و [[دماوند]] نوشته‌است. دلیل نگارش نامه، نگرانیِ گشنسب نسبت به برخی از فعالیت‌های اردشیر بابکان، پادشاه تازهٔ ایران بوده که سبب خودداری گشنسب از فرمانبرداری پادشاه شد، و ازهمین‌رو، تنسر درصدد بود تا به پرسش‌ها و نگرانی‌های گشنسب پاسخ گوید.
 
نویسندهٔ نامه، [[تنسر]] یا توسر روحانی [[زرتشتی]] در اواخرِ عصرِ اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان بوده‌است. کهن‌ترین نوشته‌ای که در آن به تنسر و فعالیت‌هایش اشاره می‌شود، متن فارسی میانهٔ ''[[دینکرد]]'' است که وی را، «هیربد» یا «هیربدان هیربد» در دورهٔ اردشیر بابکان می‌داند. از دیگر منابعی که به تنسر اشاره دارند، می‌توان از [[علی بن حسین مسعودی|ابوالحسن علی بن حسین مسعودی]] در [[مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر|''مُروجُ‌الذَهَب و معادن‌الجوهر'']]، و در کتاب دیگر خود، ''[[التنبیه و الاشراف]]''، [[ابوعلی مسکویه|ابوعلی احمد بن محمّد مسکویه]] در [[تجارب‌الامم|''تَجارِب‌ُالأُمَمْ'']]، [[ابوریحان بیرونی]] در کتاب [[تحقیق ماللهند|''تحقیقُ مالِلْهِند'']]، و [[ابن بلخی|ابن‌بلخی]] در [[فارسنامه (ابن بلخی)|''فارسنامه'']] اشاره‌کرد.