شناخت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Smilewhisperer (بحث | مشارکت‌ها)
←‏نظریه پردازان آغازین: پاراگرافی راجع به ابینگ هاوس اضافه شد.
Smilewhisperer (بحث | مشارکت‌ها)
←‏نظریه پردازان آغازین: قسمت کالکینز اضافه شد.
خط ۱۹:
 
[[هرمان ابینگ هاوس]] مطالعات شناختی‌ای انجام داد که خصوصا نقش و ظرفیت حافظه‌ی انسان را بررسی می‌کرد. ابینگ‌هاوس آزمایش خودش را طراحی کرد که در آن ۲۰۰۰ واژ بی معنی ساخته بود. سپس او توان خودش را برای آموختن این واژگان بی معنی می‌آزمود. او عمدا واژگان به معنی را انتخاب کرده بود تا تاثیر تجربه‌ی پیشین را روی این موضوع که کلمات می‌توانند سمبل چه مفاهیمی باشند و بدین سبب یادآوری آنها ساده‌تر باشد حذف کند<ref>Zangwill, O.L. (2004). ''The Oxford companion to the mind''. New York: Oxford University Press. p. 276.</ref>. ابینگ‌هاوس مشاهده کرد که یک سری متغیرها هستند که ممکن است توان او را در یادگیری و به یادآوردن واژگان بی‌معنی تحت تاثیر قرار دهند. یکی از دلایلی که او بدان اشاره کرد این بود که زمان بین دریافت لیست واژگان و خواندن و به یادآوردن آنها بود. ابینگ‌هاوس اولین کسی بود که نمودار یادگیری و نمودار فراموشی را رسم کرد<ref>Brink, T. L. 2008. "Memory." Unit 7 in ''Psychology: A Student Friendly Approach''. p. 126.</ref>. کارهای او به شدت روی بررسی‌های جایگذاری‌های متعاقب و اثرات آن روی حافظه تاثیر داشته است.
 
[[ماری ویتون کالکینز]] یک روان‌شناس پیشرو و تاثیرگذار امریکایی بود. کارهای او همچنین روی موضوع حافظه تمرکز داشت. نظریه‌ی معروف «اثر تاخیر» را می‌توان از نتایج بررسی‌های او دانست<ref>Madigan, S.; O'Hara, R. (1992). "Short-term memory at the turn of the century: Mary Whiton Calkin's memory research". ''American Psychologist''. '''47'''(2): 170–174. [[Doi (identifier)|doi]]:10.1037/0003-066X.47.2.170.</ref>. اثر تاخیر این است که فرد بیشتر احتمال دارد چیزی را به یاد بیاورد که بین یک سری از چیزها در آخر به فرد نشان داده می‌شود. نظریه‌ی کالکینز خیلی به بررسی ابینگ‌هاوس که پیشتر از آن یاد شد نزدیک است<ref>Matlin, Margaret (2009). ''Cognition''. Hoboken, NJ: John Wiley & Sons, Inc. p. 5.</ref>.