[[ویلهلم وونت]] به مفهوم «در خود فرو رفتنفرورفتن» تاکیدتأکید داشت: بررسی احوالات درونی فرد. با در خودفرورفتن، فرد باید به دقت و به صورت عینی توصیف شوند تا وونت آن اطلاعات را علمی تلقی کند.<ref>Fuchs, A. H. ; Milar, K.J. (2003). "Psychology as a science". ''Handbook of Psychology''. '''1''' (The history of psychology): 1–26. [[Doi (identifier)|doi]]:10.1002/0471264385.wei0101.</ref>. با اینکه خدمات وونت را به هیچ وجه نمیتوان ناچیز تلقی کرد،کرد، روانشناسان مدرن متدهای او را خیلی شخصی قلمداد میکنند و ترجیح میدهند پروسههای عینیتری برای بررسی فرآیندفرایند شناختی انسان داشته باشند.
[[هرمان ابینگ هاوس]] مطالعات شناختیای انجام داد که خصوصاخصوصاً نقش و ظرفیت حافظهیحافظهٔ انسان را بررسی میکرد. ابینگهاوس آزمایش خودش را طراحی کرد که در آن ۲۰۰۰ واژ بی معنیبیمعنی ساخته بود. سپس او توان خودش را برای آموختن این واژگان بی معنیبیمعنی میآزمود. او عمداعمداً واژگان به معنی را انتخاب کرده بود تا تاثیرتأثیر تجربهیتجربهٔ پیشین را روی این موضوع که کلمات میتوانند سمبل چه مفاهیمی باشند و بدین سبب یادآوری آنها سادهتر باشد حذف کند.<ref>Zangwill, O.L. (2004). ''The Oxford companion to the mind''. New York: Oxford University Press. p. 276.</ref>. ابینگهاوس مشاهده کرد که یک سری متغیرها هستند که ممکن است توان او را در یادگیری و به یادآوردن واژگان بیمعنی تحت تاثیرتأثیر قرار دهند. یکی از دلایلی که او بدان اشاره کرد این بود که زمان بین دریافت لیست واژگان و خواندن و به یادآوردن آنها بود. ابینگهاوس اولین کسی بود که نمودار یادگیری و نمودار فراموشی را رسم کرد.<ref>Brink, T. L. 2008. "Memory." Unit 7 in ''Psychology: A Student Friendly Approach''. p. 126.</ref>. کارهای او به شدت روی بررسیهای جایگذاریهای متعاقب و اثرات آن روی حافظه تاثیرتأثیر داشته استداشتهاست.
[[ماری ویتون کالکینز]] یک روانشناس پیشرو و تاثیرگذارتأثیرگذار امریکاییآمریکایی بود. کارهای او همچنین روی موضوع حافظه تمرکز داشت. نظریهینظریهٔ معروف «اثر تاخیرتأخیر» را میتوان از نتایج بررسیهای او دانست.<ref>Madigan, S. ; O'Hara, R. (1992). "Short-term memory at the turn of the century: Mary Whiton Calkin's memory research". ''American Psychologist''. '''47'''(2): 170–174. [[Doi (identifier)|doi]]:10.1037/0003-066X.47.2.170.</ref>. اثر تاخیرتأخیر این است که فرد بیشتر احتمال دارد چیزی را به یاد بیاورد که بین یک سری از چیزها در آخر به فرد نشان داده میشود. نظریهینظریهٔ کالکینز خیلی به بررسی ابینگهاوس که پیشتر از آن یاد شد نزدیک است.<ref>Matlin, Margaret (2009). ''Cognition''. Hoboken, NJ: John Wiley & Sons, Inc. p. 5.</ref>.
[[ویلیام جیمز]] یکی دیگر از اشخاص مطرح در تاریخ علم شناختی است. جیمز از تاکیدتأکید وونت روی در خودفرورفتن و استفاده از محرک بیمعنی خیلی ناراضی بود. او به جای آن روی تجربهیتجربهٔ یادگیری انسان در زندگی روزمره و اهمیت آن در بررسی شناخت تمرکز کرد. مهمترین خدمت جیمز در بررسی علم شناختی کتاب او به عنوان اصول روانشناسی بود که به طوربهطور عمده قسمتهای مختلف شناخت مانند دریافتها، حافظه، استدلال و توجه را مورد بررسی قرار میدهد.<ref>Matlin, Margaret (2009). ''Cognition''. Hoboken, NJ: John Wiley & Sons, Inc. p. 5.</ref>.
[[رنه دکارت]] فیلسوف قرن هفدهم بود که گفت: «من شناخت دارم، پس وجود دارم» که بدین معنا است که «من میاندیشم، پس هستم». او یک رویکرد فلسفی برای بررسی شناخت و ذهن در تعمقات خود پیش گرفت و میخواست دیگران نیز با او تعمق کنند تا بتوانند به نتایج مشابه او، ولی با قوهیقوهٔ شناخت آزاد خود برسند.<ref>"René Descartes". ''Internet Encyclopedia of Philosophy''. Retrieved 2 April 2020.</ref>. ▼
▲[[رنه دکارت]] فیلسوف قرن هفدهم بود که گفت: «من شناخت دارم، پس وجود دارم» که بدین معنا است که «من میاندیشم، پس هستم». او یک رویکرد فلسفی برای بررسی شناخت و ذهن در تعمقات خود پیش گرفت و میخواست دیگران نیز با او تعمق کنند تا بتوانند به نتایج مشابه او، ولی با قوهی شناخت آزاد خود برسند<ref>"René Descartes". ''Internet Encyclopedia of Philosophy''. Retrieved 2 April 2020.</ref>.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
* [http://www.amazon.com/gp/reader/0470087641/ref=sib_dp_pt#reader-link شناخت] {{نشان زبان | en}}