جان لانگشاو آستین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۰ منبع و علامت‌زدن ۱ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0.1
جز ویرایش و تصحیح
خط ۸:
|death_place=[[آکسفورد]]
|alma_mater=[[Balliol College, Oxford]]
|school_tradition=[[فلسفه زبان روزمره]]/[[فلسفه زبان‌شناسیزبان]]، [[فلسفه تحلیلی]]
|main_interests=[[فلسفه زبان]]، [[فلسفه ذهن]]، [[فلسفه اخلاق]]، [[فلسفه ادراک]]
|influences=[[گیلبرت رایل]]، [[ویتگنشتاین]] دوم، [[جرج ادوارد مور]]
|influenced=[[جان سرل]]، [[استنلی کاول]]، [[جودیت باتلر]]
|notable_ideas=[[کنش گفتاری]]، [[performative utterance]]
}}
'''جان لانگشاو آستین''' {{به انگلیسی|John Langshaw Austin}} ([[۱۹۱۱ (میلادی)|۱۹۱۱]] - [[۱۹۶۰ (میلادی)|۱۹۶۰]])، یکفیلسوفی فیلسوف انگلیسی،انگلیسی و چهرهٔ برجستهٔ مکتب فلسفی [[فلسفه زبان روزمره|زبان روزمره]] و بنیان‌گذار نظریهٔنگرهٔ [[کنش گفتاری]] بود.
 
او در مدرسهٔ شروزبوری [[فیلولوژی کلاسیک]] را فرا گرفت و از سال ۱۹۲۹ در [[دانشگاه آکسفورد]] به تحصیل [[فلسفهٔ یونان باستان]] به‌ویژه [[ارسطو]] پرداخت. از سال ۱۹۳۳ آستین به‌عنوان مدرس در دانشگاه آکسفورد مشغول به کار شد و به فلسفهٔ [[افلاطون]]، [[لایبنیتس]] و [[ایمانوئل کانت]] پرداخت. پس از [[جنگ جهانی دوم]] سمینارهایی موسوم به «شنبه صبح» را برگزار کردکرد، که در آنجاآن بیش از همه در موردباره نظریه‌هاینگره‌های [[ویتگنشتاین]]، [[فرگه]] و [[نوآم چامسکی]] بحث می‌شد.
 
آستین در ۴۸ سالگی بر اثر [[سرطان ریه]] درگذشت.
 
== نظریهنگره کنش گفتاری ==
نظریهٔنگرهٔ کنش گفتاری آستین در کتابی به‌نام "چگونه کلمات چگونه کار انجام می‌دهند؟می‌کنند؟" منتشر شد، که عبارت از مجموعه مقالات تدریسی او در آکسفورد بود، منتشر شدبود. نظریهٔنگرهٔ آستین با تحلیل انواع مختلف کارهایی کهآغاز بامی‌شود، کلماتکه می‌توانیم انجامبا دهیم،کلمات آغاز می‌شودبکنیم. دیر زمانی استاست، فیلسوفان بر این باورندباور اند، که زبان به کار گرفته می‌شودمی‌شود، تا جهان را بازنمایی کند،بازنماید، یعنی نشان دهد که چه هست و چه نیست. به همین دلیل، مفهوم حقیقت، مفهومی مرکزی در [[فلسفهٔ زبان]] بوده‌است. اما آستین، مثلمانند ویتگنشتاین متأخر، مصمم استاست، تا بسیاری از کارهای دیگری را که با کلمات می‌توانیم انجام دهیم، نشان دهد. ما تنها چیزها را آن‌گونه که هستند بازنمایی نمی‌کنیم، بلکه پرسش می‌کنیم، فرمان می‌دهیم، لطیفه می‌گوییم، وعده می‌دهیم، پیشنهاد می‌کنیم، پند می‌دهیم، تشویق و تهدید می‌نماییم و همهٔ این‌ها با استفاده از کلمات انجام می‌شود.
 
آستین در ادامه، تمایز سه‌گانه‌ای میان اشکال مختلف [[کنش گفتاری|کنش‌های گفتاری]] رسم می‌کند. در شکل نخست، کلمات معنای روشن و متعارفی دارند. این جمله که «گربه روی فرش نشسته‌است» به یک گربه، یک فرش و ربط میان آنها، که نشستن یکی روی دیگری است، اشاره می‌کند. معنای متعارف آن چیزی است که در یک کنش گفتاری خاص گفته می‌شود. آستین به این کنش، نام فنی [[کنش بیانی]] می‌دهد. در شکل دوم، فرد با گفتن کلمات خاصی، به‌واقع، موجب وقوع عملی می‌شود— مثلاً فرد با گفتن «بله» به هنگام عقد، پیمانی را می‌پذیرد، با گفتن «می‌شود این کار را انجام دهید؟» خواسته‌ای را مطرح می‌کند و با گفتن «انجامش بده» فرمان به انجام کاری می‌دهد. آستین این کنش‌های گفتاری را [[کنش غیربیانی]] می‌نامد. نهایتاً در شکل سوم، در پی گفتن چیزی، اغلب عملی انجام می‌شود، مثلاً با گفتن «بله»، فردی ازدواج می‌کند، و با گفتن «من این جنس را با قیمت مناسب‌تری نسبت به مغازهٔ روبه‌رو به شما می‌فروشم»، خریداری به خرید جنسی قانع می‌شود و… آستین به این کنش‌ها، [[کنش فراعبارتی]] می‌گوید.