عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
07.Adler (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
۲ ویرایش 07.Adler (بحث) برگردانی شد: منابع نامعتبر اولیه و لحن نادانشنامه‌ای (توینکل)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
خط ۳۹:
[[پرونده:Palestine-2013-Jerusalem-Temple Mount-Dome of the Rock-Detail 01.jpg|270px|بندانگشتی|چپ|نمایی از [[قبة الصخره]]]]
[[پرونده:Bab El Bhar, Tunis.jpg|270px|بندانگشتی|چپ|[[باب‌البحر]] ورودی [[شهر باستانی تونس]] که توسط [[حسان بن نعمان غسانی]] در حکومت عبدالملک مروان ساخته شد.]]
 
==زندگی نامه==
عبدالملک بن مروان پنجمین حاکم اموی، در سال ۲۶ق (۶۴۷م) به دنیا آمد و در مدینه بزرگ شد. پدرش مروان بن حکم از خلفای اموی و مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها (ولید، سلیمان، یزید، و هشام) به حکومت رسیدند.<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۸۲-۸۹</ref>
==دوران خلافت==
وی پیش از خلافت پیوسته ملازم مسجد بود و قرآن مجید را بسیار تلاوت می‌کرد و بدین جهت وی را حمامه المسجد به معنای کبوتر مسجد می‌نامیدند. او پس از حاکم شدن همه ارزش‌های اسلامی و اخلاقی را کنار گذاشت.<ref>وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 73.</ref>و گفت: هذا فراق بینی و بینک و هذا آخرالعهد بک ؛این آغاز جدایی میان من و توست و این آخرین دیدار من با تو است.<ref>وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 73.</ref>
عبدالملک پس از کشتن [[عبدالله بن زبیر]] در مدینه خطبه‌ای خواند و در انتها چنین گفت: به خدا سوگند از این پس هر فردی که مرا به رعایت تقوای الهی دستور دهد، او را خواهم کشت.<ref> سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق،‌ ج۱،‌ ص۱۶۵</ref> عبدالملک در سال ۶۵ قمری، وقتی مروان بن حکم، پدرش، برای جنگ مرج راهط عازم مصر بود، نائب حکومت شد. مروان در رمضان همان سال از دنیا رفت و مردم دمشق با عبدالملک بیعت کردند. او در زمانی حکومت را در اختیار گرفت که خلافت اموی در آستانه سقوط بود.<ref>ابن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۶۰</ref>
==جنگ با دشمنان==
زمانی که عبدالملک در سال ۶۵ق به پادشاهی رسید، با چند تهدید مواجه شد :
*دعای خلافت توسط برخی از افراد بنی امیه مثل [[عمرو بن سعید بن عاص]]
*ناآرامی در [[شام]] (زُفر بن حارث در قرقیسیا و قیام جراجمه)
*دعای خلافت توسط [[عبدالله بن زبیر]] و نفوذ قدرت او در اکثر ممالک اسلامی
*قیام شیعیان در عراق و به مرکزیت [[کوفه]] و ادعای خلافت توسط [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید ثقفی]]
*قیام گروه‌های مختلف [[خوارج]]
*تسخیر قیروان توسط روم و بربر
*چشم طمع امپراتوری روم شرقی به ممالک اسلامی و حمله به مرزها
*شورش‌های پراکنده در نواحی مختلف از جمله [[خراسان]]
==مقابله با زبیریان==
زبیریان در مناطق مختلفی از جهان اسلام نفوذ کرده بودند و دارای قدرت بودند. منطقه عراق در دست [[مصعب بن زبیر]] و حجاز در اختیار [[عبدالله بن زبیر]] بود. سپس عبدالملک برای تسلط بر حجاز، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را برای سرکوب زبیریان فرستاد. [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجّاج]] با دوازده هزار نفر به طائف رفت و ابتدا کار، به صورت مذاکره با ابن‌زبیر پیش می‌رفت؛ اما [[ابن‌زبیر]] به هیچ وجه زیر بار نرفت. در این وقت [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجّاج]] با اجازه عبدالملک، شهر مکه مکرمه را محاصره کرد و بخشی از خانه خدا را با پرتاب سنگ منجنیق‌هایی که بر کوه [[ابوقبیس]] نصب کرده بود، ویران کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۷۷</ref>
محاصرۀ [[مکه]] هفت ماه به طول انجامید. مردم اندک اندک از دور [[عبدالله بن زبیر]] پراکنده شدند و ده هزار نفر از حجّاج امان گرفتند؛ از جمله: دو تن از پسران [[عبدالله بن زبیر]]، به نام‌های حبیب و حمزه هم فرار کردند. اما یکی از پسرانش به نام [[زبیر]] در کنار او کشته شد. [[عبدالله بن زبیر]] با عدّه‌ای از یارانش مقاومت کردند و در آخرین لحظات، جنگ بسیار سختی با شامیان کردند. [[ابن زبیر]] در حرم کشته شد و این چنین عبدالملک رقیب سرسخت خود را از صحنه قدرت از بین برد.
==مرگ==
عبدالملک به مدت ۲۱ سال حکومت کرد و سرانجام در چهاردهم شوال سال ۸۶ قمری در [[دمشق]]<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۸۲</ref> <ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص ۴۱۸</ref> <ref>بلاذرى، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۷ ، ص۲۶۹</ref>، مقر خلافت امویان به هلاکت رسید.
== جستارهای وابسته ==
* [[کاهنه]]