گوساله: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:ویکیسازی اطلاعات بیشتر |
جز ربات: ویرایش جزئی |
||
خط ۱۱:
[[پرونده:Cow with calf dsc06514.jpg|thumb|left|250px|یک گوساله در حال مکیدن شیر از پستان مادرش.]]
زبانزدهای (ضربالمثلهای) بسیاری در زبان فارسی دربارهٔ گوساله وجود دارد که برخی از آنها را در اینجا میآوریم:
* تا گوساله گاو شود دل مادرش آب شود (یا: دل صاحبش آب شود).
* گاومان دو گوساله زاییدهاست.
* گوساله بسته را میزنند.
* گوساله به روزگار، گاوی گردد.
* گوساله به زور میخ میجهد (یعنی حکم عرض دارد که قائم به غیر است).
* گوساله به نردبان و اشتر به قفس.
* گوساله گو نمیشود (این مثل در ملایر معمول است).
* گوساله مادر حسن (تعبیر مثلی به معنی ابله)
* گوساله من پیر شد و گاو نشد.
* گوساله هرچند مِه، گاوتر.
خط ۲۶:
{{ویکیگفتاورد}}
* [http://aftab.ir/articles/science_education/agriculture_fishery/c3c1200488210p1.php چگونگی پرورش گوساله]
== پانویس ==
خط ۳۲:
== منابع ==
* فرهنگ فارسی دهخدا
* پرورش گوسالههای شیری، ترجمه مسعود هاشمی، فرهنگ جامع، ۱۳۷۰.
|