شرقشناسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) جز ویرایش جزئی |
جز اضافهای به متن با ذکر منبع معتبر |
||
خط ۸:
اگر نقطه شروع شرقشناسی را اواخر قرن ۱۸در نظر بگیریم؛ شرقشناسی معنای امروزه خود را پیدا کردهاست. شرقشناسی باید به عنوان یک نهاد وبت شده و دارای تشخص مورد بررسی قرار گرفته گیرد که با شرق سرو کار دارد. سرو کار داشتن با شرق به معنای نظر دادن دربارهٔ موضوع آن و به رسمیت بخشیدن به نظرات گوناگون و تنظیم و داوری کردن دربارهٔ آن است. در پایان شرقشناسی نوعی سبک غربی در ارتباط با ایجاد بنیادهای سلطه و تجدیدساختار کردن و امریت و اقتدار است. نگرش وی از شرقشناسی استحصال رابطه نوین بین شرق و غرب است. شرقشناسی غربی یعنی انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی بر مبنای قدرت و غلبه کردن سیاسی و عقیدتی غرب بر شرق است؛ که نوعی اراده معطوف به قدرت نیچهای است.<ref name=":0"/><ref name=":1">{{یادکرد وب|عنوان=SID.ir {{!}} شرقشناسی ادوارد سعید و جایگاه اسلام در مقابل غرب|نشانی=https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=116693|وبگاه=www.sid.ir|بازبینی=2020-01-24}}</ref>
همچنین سید حسن تقیزاده تعریفی از مستشرقین مغرب زمین (شرقشناسان غرب) ارائه میدهد که به نظر میآید طی آن تعریف جامعی از شرقشناسی نیز داده است: "مستشرقین مغرب زمین (یعنی اروپا و آمریکا) آن طبقه از علمائی هستند که فنّ آنها تحقیق و مطالعه و تتبع علمی در آداب (بهمعنی اعم) ملل شرقی از زبان و تاریخ و ادیان و عادات و عقاید و اساطیر و آثار مکتوب و منقوش آنهاست و همه عمر آنها بهوفور به بحث و تدقیق و جمع معلومات و اطلاعات در این رشته و استنباط نکات مخفیه و کشف جهات دقیق آن و تکمیل و ترقی و توسعه دادن و بسط علوم مربوطهی به این قسمت از شئون بشری در نژادها و اُمَم شرقی صرف میشود."<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=تقیزاده |نام۱=سید حسن |عنوان=مجمع مستشرقین |ژورنال=یغما |تاریخ=آبان 1333 |شماره=8 پیاپی 76 |صفحه=347}}</ref>
== شرقشناسی و استعمار ==
یکی از مهمترین اثرات منفی و مخرّب استعمار، نابود کردن یا ضعیف کردن فرهنگ و زبان ملل تحت استعمار خویش است. بلایی که بیشتر کشورهای آسیایی و مخصوصاً خاورمیانه گرفتار آن بودهاند. این موضوع باعث شد توجه اهل علم و خصوصاً دانشمندان کشورهای مستعمره به خویش جلب شود. اگرچه افراد زیادی به این کورد مثل تأثیر استعمار بر حوزه ادبیات توجه نشان دادند اما ادوارد سعید، نویسنده کتاب «شرقشناسی» بزرگترین و موثّرترین گام را در این زمینه برداشته است. وی به تشریح آثار مستشرقان و نیز برخی رمان نویسان و نقش آنها در بی فرهنگ نشان دادن مردم سرزمینهای تحت استعمار پرداخت و نظریه ادبی پسااستعماری را مطرح کرد و مخالفان و موافقان زیادی را با خود بر خود برانگیخت. او در مقالههای زیادی که نوشت، نشان داد که هر چند استعمار نظامی و سیاسی و حضور کشورهای قدرتمند در کشورهای ضعیف در ظاهر به پایان رسیده اما این تضعیف و استعمار در قالب آثار ادبی و بهوجود آوردن نگرشهای منفی نسبت به ملل جهان سوم همچنان زنده است و به حیات خود ادامه میدهد.<ref name=":2">{{Cite journal|last=کتبی|first=مرتضی|date=1993-05-22|title=نقش شرقشناسی در استعمار غربی|url=http://qjss.atu.ac.ir/article_5141.html|journal=فصلنامه علوم اجتماعی|volume=2|issue=3.4|pages=215–235|issn=1735-1162}}</ref>
|