حاجی میرزا آقاسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ویرایش لید و بندها + افزودن پنج منبع جدید + ویرایش با لحن دانشنامه + حذف دو برچسب |
|||
خط ۱:
{{Infobox Officeholder
| name = حاج میرزا آقاسی
سطر ۶ ⟵ ۴:
| nickname = حاجی میرزا آقاسی
| image = Hajj Mirza Aghasi.jpg|250px
| caption =
| office1 = [[فهرست وزیران اعظم ایران#قاجاریان (۱۲۱۰–۱۳۴۴ ه.ق)|صدراعظم ایران]]
| monarch1 = [[محمدشاه]]
سطر ۱۴ ⟵ ۱۲:
| successor1 = [[امیرکبیر]]
| office2 = معلم شاهزاده محمد
| primeminister2 =
| term_start2 =
| term_end2 =
| predecessor2 =
| successor2 =
| office3 =
| primeminister3 =
| term_start3 =
| term_end3 =
| predecessor3 =
| successor3 =
| birth_date = ۱۱۶۲ یا ۱۱۶۳ خورشیدی
| birth_place = [[ماکو]]
| death_date = مرداد ۱۲۲۸
| death_place = [[کربلا (شهر)|کربلا]]
| nationality =
| residence =
| alma_mater =
| party =
| otherparty =
| spouse =
| children =
| occupation = سیاستمدار
| profession =
| cabinet =
| religion = [[اسلام]]
| signature =
| awards =
| website =
| footnotes =
}}
'''
حاجی میرزا آقاسی از طایفه بیاتی ایروان بود و تولدش را به سال ۱۷۸۱ میلادی نوشتهاند.<ref>{{پک|ناطق|۱۳۶۸|ک=ایران در راهیابی فرهنگی|ص=۱۲}}</ref> او در ۱۴ سالگی برای تحصیل ایروان را ترک کرد و راهی عتبات در عراق شد. آنجا با درویشی به نام عبدالصمد همدانی آشنا شد و وی را به مرادی خود انتخاب کرد و به سلک درویشان نور علیشاهی پیوست. در سال ۱۸۰۰ میلادی پس از کشته شدن مرادش در حمله وهابیان به کربلا، خانواده استادش را برداشت و به ایران بازگشت و در همدان و سپس تبریز ساکن شد. ممکن است کشته شدن مرادش در یک جنگ مذهبی، در مخالفت او با اهل دین و شکیباییاش در برابر اقلیتهای مذهبی تأثیرگذار بوده باشد.<ref>{{پک|ناطق|۱۳۶۸|ک=ایران در راهیابی فرهنگی|ص=۱۳}}</ref> اندکی بعد آوازهاش در تبریز پیچید و وارد بارگاه میرزا بزرگ قائممقام شد. پس از مرگ میرزا بزرگ، تبریز را ترک کرد اما چند سال بعد مجدداً توسط عباس میرزا فراخوانده شد و نایبالسلطنه او را به تربیت فرزندانش گمارد. آنجا با محمدمیرزا (محمدشاه آینده) آشنا شد و میان آن دو رابطه مریدی و مرادی شکل گرفت، به گونهای که آنها را «دو درویش» لقب دادند.<ref>{{پک|ناطق|۱۳۶۸|ک=ایران در راهیابی فرهنگی|ص=۱۳}}</ref>
سطر ۵۹ ⟵ ۵۷:
راستش اینکه بساط دولت حاجی (میرزا آقاسی) از پای بست ویران بود. کج اندیشی و غلط کاریهایش، دولت را ناتوان کرد. در بیشتر ولایات آشوب بر پا کرد. دستگاه مالیه را به کلی ور شکسته کرد. دشمنی بزرگان دولت با او حساب جدایی داشت. اگر چه او خودش آدمکش نبود، مدار حکومتش بر سنت ظلم میگشت و عمّال او بیداد میکردند. خاصه فوج خوی و ماکو که به پشتیبانی وی دلگرم بودند و «از برای روز بد آنها را پیراهن خود میدانست»، انواع ستم و تعدی بر مردم روا میداشتند. حتی از شر آنان در خود دارالخلافه «غروب که میشد هیچ بچه و زنی جرأت بیرون شدن از خانه نداشت». مردم را راهی نبود که عرضحالی بکنند و اگر به «هیئت اجتماع میخواستند تظلمی کنند… به انواع و اقسام تهمتها مبتلا میشدند. حاجی به جز فحش کار دیگر نداشت». این تدبیر بزرگ او بود در فن سیاست…<ref>فریدون آدمیت، مقالات تاریخی، انتشارات دماوند، تهران: ۱۳۶۲، چاپ دوم، برگ ۷۰</ref>
دیدگاهی دیگر که دربارهٔ وی وجود دارد او را از منظری دیگر میبیند: «در این دوره شگفتانگیز و از یاد رفته که پادشاهی ۱۴ ساله محمدشاه (۱۸۳۴–۱۸۴۸/ ۱۲۵۰–۱۲۶۴ ق) را در بر میگیرد، ایرانیان از آزادی کامل اعتقاد برخوردار بودند. چنانکه صدها فرقه صوفی سر برآوردند و شاه و وزیرش حاجی میرزا آقاسی خود جلوهای از حکومت درویشان بودند. حتی نماینده انگلیس «کولوئل استوارت» با اینکه در این دوره رابطه این دولت با ایران بریده بود و به دشمنی کشیده بود در خاطرات خود آزادیهای فردی و اجتماعی حکام بر این دوره را اعجابانگیز خواند».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران|نام خانوادگی=ناطق|نام=هما|ناشر=انتشارات خاوران|سال=1375|شابک=|مکان=پاریس|صفحات=153-154}}</ref> کلنل استوارت در خاطرات خود میگوید: «آزادی بیان در ایران بیمانند است و توده مردم هر چه میخواهند میگویند».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=journal of redidence in northern persia|نام خانوادگی=Stuart|نام=Lieut|ناشر=|سال=1854|شابک=|مکان=London|صفحات=235}}</ref> سارتیژ سفیر فرانسه که گزارش میکند: «در ایران کشتن و شکنجه … عملاً لغو شدهاست».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ایران در راهیابی فرهنگی|نام خانوادگی=ناطق|نام=هما|ناشر=انتشارات خاوران|سال=1368|شابک=|مکان=پاریس|صفحات=21-36}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=رفتارشناسی سیاسی مناسبات محمدشاه و حاج میرزا آقاسی در صحنه سیاست ایران|نشانی=http://ensani.ir/fa/article/9614/%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86|وبگاه=پرتال جامع علوم انسانی|بازبینی=2020-09-22|کد زبان=fa}}</ref>
== نامه حاجی به مسیو کلمباری ==
سطر ۷۳ ⟵ ۷۱:
دیگر دلیلی که موجب شد بدگویی در مورد وی رواج کامل یابد رونق کار باب در زمان وی است؛ و از او به دلیل اینکه از همان ابتدا غائله باب را ساکت نکرده مخصوصا در نزد روحانیان انتقاد شدهاست. برعکس امیرکبیر که خود با علما ارتباط فراگیری داشت، دستخطی به برادرش میرزا حسن خان فرستاد تا از روحانیان فتوای قتل باب را بگیرد مورد تمجید گروه روحانیون بعد از خود قرار گرفت.
همچنین گروهی دیگر از پژوهندگان استقلال ایران در زمان وی را ستودهاند همچنانکه: دکتر موسی نجفی- موسی حقانی در روزنامه کیهان مینویسند: با توجه به ضعف حکومت مرکزی بعد از ترکمنچای، حفظ نسبی استقلال ایران در زمان محمد شاه و حاجی آقاسی را باید مثبت ارزیابی کرد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=صدراعظم یا مرشد اعظم؟!|نشانی=http://www.iichs.ir/News-5189/صدراعظم-یا-مرشد-اعظم؟!/?id=5189|وبگاه=www.iichs.ir|تاریخ=1396-09-16|بازبینی=2020-09-22|نام خانوادگی=www.dsi.co.ir}}</ref>
وی در ادامه مینویسد:
«بعد از قائم مقام، صدارت به حاج میرزا آقاسی رسید. او آدمی تندخو و به ظاهر صوفی منش بود. در زمان وی، امتیاز مشخص و عمده ای به اروپاییان داده نشد و اصولاً قضاوت راجع به او، دشوار است؛ فقط تا این حد میتوان گفت که وی نه مانند آقاخان نوری فردی خائن و وابسته بود و نه مانند قائم مقام و امیرکبیر نبوغ سیاسی فراوان داشت. از کارهای مهم دوران حاج میرزا آقاسی، اصلاح شبکه آبیاری و کندن قنات بوده که به هر حال نوعی اصلاح و آبادانی را برای ایران به همراه داشتهاست. یکی از عواملی که باعث میشود نتوان یک جانبه دربارهٔ محمدشاه و حاج میرزا آقاسی صریح قضاوت کرد، این است که ایرانی که به دست اینان افتاد، ایران بعد از ترکمنچای بود که به هر صورت دولتمردان را سخت در محظور و فشار نگه میداشته و قدرت و سرعت عمل سیاسی را از آنان سلب میکردهاست.»<ref>روزنامه کیهان مورخه ۷ اسفند ۱۳۸۵</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=روستای سرسبز بین تهران و شمیران را چه کسی آباد کرد؟|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/475446/روستای-سرسبز-بین-تهران-و-شمیران-را-چه-کسی-آباد-کرد|وبگاه=همشهری آنلاین|تاریخ=2020-01-04|بازبینی=2020-09-22|کد زبان=fa}}</ref>
== منابع ==
|