گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Telluride (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 151.244.166.254 (بحث) به آخرین تغییری که Gm110m انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸:
 
== پیشینه ==
تنها سه روز پس از وقوع [[انقلاب ۱۳۵۷]] و باوجود آن که دولت ایالات متحده دولت جدید ایران را به رسمیت شناخته بود، در صبح روز ۲۵ بهمن ماه، یک گروه مسلح احتمالاً از هواداران سازمان مارکسیست انقلابی موسوم به [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]] یا یک گروه مسلح مارکسیست دیگر به سفارت آمریکا در [[خیابان تخت جمشید]] یورش بردند. سفیر وقت آمریکا [[ویلیام سالیوان]] به تفنگداران دریایی محافظ سفارتخانه دستور داد تا تنها به منظور حفظ جان خود تیراندازی کنند و برای پراکنده کردن چریک‌هایی که اقدام به بالا رفتن از دیوارها کرده بودند، از گاز اشک‌آور استفاده نمایند. با وخیم تر شدن اوضاع، سالیوان با دولت موقت تماس حاصل کرده و از آن‌ها کمک خواست. کارکنان سفارت سپس همگی خود را در اتاق گنبدی شکل مخابره خبر حبس کرده و اقدام به از بین بردن اسناد کردند. پس از آنکهآن که مهاجمان، کارکنان سفارت را به مرگ و آتش زدن اتاق مخابره خبر تهدید کردند، به دستور سالیوان، آنان همگی تسلیم شدند. با اینحالاین حال امتناع [[روح‌الله خمینی]] رهبر انقلاب ۱۳۵۷، از تأیید اقدام مذکور،یادشده، [[ابراهیم یزدی]] وزیر امور خارجه دولت موقت را قادر ساخت تا به نمایندگی از دولتش، به این تنش پایان دهد. پس از گذشت دو ساعت، نیروهای کمیته انقلاب به همراه یزدی وارد درگیری شده و موفق شدند چریک‌ها را به ترک سفارت ترغیب کنند، به این ترتیب در ساعت دوازده ظهر آن روز، کنترل سفارت آمریکا به دست مقامات دولت موقت افتاد.<ref>Houghton, Page 77</ref><ref>میلانی، ص۲۹۶</ref> همان روز، [[روزنامه اطلاعات]]، در صفحه اول خود ذیل تیتر «سفارت آمریکا سقوط کرد» نوشت: «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریک‌ها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی می‌کردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریک‌ها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند.»<ref>[http://www.zamaaneh.com/revolution/2009/02/post_234.html حمله چریک‌های فدایی به سفارت آمریکا] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20090322022806/http://www.zamaaneh.com/revolution/2009/02/post_234.html |date=۲۲ مارس ۲۰۰۹}}، رادیو زمانه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷</ref> یزدی ضمن عذرخواهی از سالیوان این واقعه را حاصل عوامل کنترل نشده انقلاب دانست و به او اطمینان داد که امنیت آن‌ها از آن به بعد تضمین خواهد شد.<ref>Amirahmadi ,Page 152</ref>
 
دولت موقت [[مهدی بازرگان]] به این دلیل توسط خمینی انتصاب شده بود که روحانیون هوادار او از مهارت مدیریتی لازم برای اداره دولت بی‌بهره بودند و روحانیون میانه‌رو و ملّیون نیز با مداخله آنان در سیاست مخالفت می‌ورزیدند. دولت موقت، ائتلافی از ملی گرایان مذهبی و سکولار بود که به رغم برخوردار بودن از برخی امتیازات مهم، نتوانست زمینه پیشرفت [[ناسیونالیسم ایرانی]] را به عنوان یک عامل سیاسی عمده در ایران پس از انقلاب فراهم کرده و از اوج‌گیری بنیادگرایی شیعه جلوگیری کند.<ref>میلانی، ص۲۶۲–۲۶۳</ref> در آن برهه زمانی که محبوبیت افراد به میزان «انقلابی بودن» و نه لزوماً منطقی بودن طرح‌های آنان برای آینده بستگی داشت، دولت موقت نسبت به خواست اجتماع، بی‌تفاوت یا حتی مخالف و از برقراری ارتباط با طبقات پایین اجتماع عاجز بود. هم‌زمان خمینی که از پایگاه مردمی بالایی برخوردار بود، زیرکانه به تقویت هواداران خویش در سازمان روحانیت و گسترش نهادهای تازه تأسیس انقلابی و دیوان‌سالاری دولتی اقدام کرد. اقدامی که نوعی دولت در دولت محسوب می‌شد.<ref>میلانی، ص۲۶۴–۲۷۵</ref>