فرادات: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳:
به گزارش [[آریان (مورخ)|لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون]] مورخ یونانی زمانی که اسکندر به ولایت [[هیرکانیا|هیرکانیا]] رفت قشون خود را سه قسمت کرد؛ قسمتی که از همه زیاد تر بود با خود به زادراکرات برد و قسمت دیگر را با کراتر به مملکت تپوری ها(تپوری های ساکن در هیرکانیا) برد و قسمت سوم را به سرداری اری گیوس مامور بود که با بار و بنه و خارجی ها حرکت کند.<ref>حسن پیرنیا، ''تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1344</ref>
پس از اینکه اسکندر از معابر هیرکانیا گذشت وارد زادراکرات (ساری یا استراباد) شد در اینجا کراتر به او رسید . در این هنگام ارته باذ با سه پسر خود که نامشان سوفن و آریو برزن و ارسام بود نزد اسکندر آمد. فرادات فرمانده تپوری ها و نمایندگان یونانی های اجیر هم با اینها آمدند. اسکندر ارته باذ را به احترام پذیرفت و فرادات را فرمانده تپورها و والی تپورستان ابقا کرد.<ref>حسن پیرنیا، ''تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1344</ref>
 
پس از آنکه اسکندر وارد شهر آروس گردید و کراتر و اریگسوس را در اینجا یافت. آنها فرادات حاکم تپوری ها را همراه آورده بودند. اسکندر این اسیر را خوب پذیرفت. پس از آن آن مناپیس را که در زمان اُخُس فرار کرده و به دربار فلیپ پناهنده شده بود والی [[جرجان|هیرکانیا]] کرد و فرادات را به حکومت [[طبرستان|تپورستان]] ابقا داشت.<ref>حسن پیرنیا، ''تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1345</ref>
 
اسکندر پس از دست یابی به سرزمین [[مردم آمارد|آمارد]] ولایت آمارد را به [[طبرستان|تپورستان]] که والی آن فرادات بود ضمیمه کرد.<ref>حسن پیرنیا، ''تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1346</ref>
== جستارهای وابسته ==