تاریخ اقتصادی چین (۱۹۴۹ تاکنون): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
گسترش مقاله ویرایش و تصحیح |
||
خط ۲۲:
در آن زمان همزمان در هر شهری میشد گسترهٔ بسیار نامتقارنی از نهادهای اقتصادی را یافت؛ این واحدها ممکن بود در حد یک واحد کوچک صنایع دستی باشند که به زحمت برای اعضایشان کسب معاش میکردند تا واحدهای مدرنی که توسط دولت اداره میشدند و کارگرانشان دستمزدهای ثابت به همراه بیمهٔ درمانی رایگان، پاداش و دیگر مزایا دریافت میکردند.
بخش کشاورزی متنوع بود. خانوارها محصولاتی را که در کشت آنها تخصص یافته بودند مصرف کرده و بخش کمی از آنها را در بازارهای محلی میفروختند. روستاهای حومهای مرفه نیز در تولید سبزیجات، گوشت قرمز، ماکیان و تخم مرغ تخصص داشتند و آنها را در بازارهای آزادی که اطراف شهرها بودند به فروش میرساندند. در علفزارهای [[مغولستان داخلی]] هم گروههای گلهدار به پرورش دام پرداخته و روستاهای فقیر غله را با سختی زیاد در مناطق خشک و کوهستانی استانهای [[شاآنشی]] و [[گانسو]] میکاشتند.
اقتصاد چین با وجود محدودیتها و مزاحمتها هیچ گاه ایستا و راکد نبود. تولید بین سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۹ تا حد قابل توجهی رشد داشت و پس از آن با سرعت بیشتری افزایش پیدا کرد. اما تولید پیش از دههٔ ۱۹۶۰ تا حد زیادی وابسته به [[رشد جمعیت]] بود در نتیجه ظرفیت تولیدی توان تولید مازاد بر مصرف کالاهای اساسی بویژه در بخش کشاورزی را نداشت. برای مثال تولید غلات در سال ۱۹۷۹ حدود دو برابر
== سیاستهای اقتصادی، ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۹ ==
رهبران [[حزب کمونیست چین]] پس از آنکه در سال ۱۹۴۹ میلادی حکومت را در دست گرفتند، هدف اساسی و طولانیمدت خود را تغییر چین به کشوری با اقتصاد مدرن، نیرومند و سوسیالیست اعلام کردند. این اهداف در زبان اقتصادی به معنای [[صنعتیسازی]]، افزایش [[استاندارد زندگی|استانداردهای زندگی]]، کاهش تفاوتهای درآمدی و تولید تجهیزات نظامی مدرن بود. رهبری چین با گذشت سالیان سعی کرد به این اهداف وفادار بماند اما سیاستهای اقتصادی که برای رسیدن به این اهداف اتخاذ شدند در مواقع خاص و در واکنش به تغییرات بزرگ اقتصادی، سیاست داخله، سیاست بینالملل و پیشرفتهای اقتصادی به شدت تغییر پیدا کردند.
در این هنگام باورهای رهبران حزب موجب بروز نقاط تمایز روشنی میان ایشان شد به این شکل که برخی از آنها بر این عقیده بودند که اهداف سوسیالیستی نظیر برابرسازی درآمدها و رشد آگاهیهای سیاسی مردم باید نسبت به پیشرفت مادی در اولویت باشد و برخی دیگر معتقد بودند صنعتیسازی و نوسازی کلی اقتصاد پیشنیازهای دستیابی به یک نظم سوسیالیستی موفق هستند. در میان رهبرانی که فکر میکردند سیاست باید در اولویت قرار گیرد، افرادی چون [[مائو تسهتونگ]]، [[لین بیائو]] و اعضای [[گروه چهار]] وجود داشتند. رهبرانی که بیشتر بر اصلاحات اقتصادی عملی تأکید داشتند [[لیو شائوچی]]، [[جئو ئن لای]] و [[دنگ شیائوپینگ]] بودند. تغییر رویکردها در سیاستگذاریهای چین بیشتر وابسته به همین دو نگاه بوده است و تسلط همین نگاهها بر حکومت باعث جابجایی افراد در ساختار سیاسی این کشور شده است. اما یکی از شاخصههای مهم در سیاستهای اقتصادی و مدل اقتصادی زیربنایی آن در چین این بوده که علیرغم دورانهای سیاستگذاری مختلف در چین، هر چند تغییرات مهمی نسبت به دورهٔ قبل مشاهده میشد، اما ساختار اقتصادی موجود تا حد زیادی باقی میماند. در نتیجه شکل مدل اقتصادی و سیاستهایی که معرف آن بودند در هر دوره از تاریخ چین بازتابی از تأکیدات سیاستهای جاری و بنیانهای ساختاری است که در دورههای پیشین ایجاد شده بودند.
▲اقتصاد چین با وجود محدودیتها و مزاحمتها هیچ گاه ایستا و راکد نبود. تولید بین سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۹ تا حد قابل توجهی رشد داشت و پس از آن با سرعت بیشتری افزایش پیدا کرد. اما تولید پیش از دههٔ ۱۹۶۰ تا حد زیادی وابسته به رشد جمعیت بود در نتیجه ظرفیت تولیدی توان تولید مازاد بر مصرف کالاهای اساسی بویژه در بخش کشاورزی را نداشت. برای مثال تولید غلات در سال ۱۹۷۹ حدود دو برابر آنچیزی بود که در ۱۹۵۲ برداشت میشد اما در این دوره جمعیت هم دو برابر شده بود. از این رو حتی در سالهای پرمحصول هم مازاد مصرف کمی باقی میماند. گذشته از این، منابع کمی برای سرمایهگذاری در کالاهای سرمایهای نظیر ماشینآلات، کارخانجات، معادن، راهآهن و دیگر اقلام مولد اختصاص مییافت. کمبود سرمایهگذاری باعث شد بهرهوری هر کارگر پایین باقی بماند و به همین دلیل اقتصاد چین توانایی تولید مازاد بر مصرف نداشت.
== منابع ==
* {{یادکرد-ویکی
|پیوند=https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Economic_history_of_China_(1949%E2%80%93present)&oldid=980710555
|عنوان=Economic history of China (1949–present)
|زبان=انگلیسی
|بازیابی=۹ اکتبر ۲۰۲۰}}
{{پانویس|۲|چپچین=بله}}
|