نوش‌آفرین آیرملو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۲۸:
 
== آشنایی و ازدواج با عباسعلی داداش بیگ سوادکوهی پدر رضاشاه ==
[[عباسعلی داداش‌بیگ|عباسعلی داداش بیگ سوادکوهی]] مانند بسیاری از اهالی منطقه [[سوادکوه]] در فوج سوادکوه به حرفه سپاهی‌گری اشتغال داشت. پدر و برادران و بسیاری دیگر از نزدیکان عباسعلی خان نیز نظامی بوده و در همان فوج سوادکوه خدمت می‌کردند.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=نیازمند |نام۱=رضا |پیوند نویسنده=رضا نیازمند|عنوان=رضاشاه از تولد تا سلطنت |تاریخ=1387 |ناشر=حکایت قلم نوین |مکان=تهران |شابک=9645925460 |صفحه=۲۳ |ویرایش=چاپ ششم |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=معتضد |نام۱=خسرو |پیوند نویسنده=خسرو معتضد|عنوان=تاجهای زنانه |تاریخ=1387 |ناشر=نشر البرز |مکان=تهران |شابک=9789644425974 |صفحات=۴۸ ۴۹ ۵۱ |ویرایش=جلد اول چاپ اول}}در تأیید این نکته بنگرید به کتاب تاجهای زنانه جلد اول صفحات ۴۸ و ۴۹ و ۵۱ و استناد خسرو معتضد به کتاب رضا شاه از تولد تا سلطنت اثر رضا نیازمند در صفحهٔ ۴۹</ref> عباسعلی خان با درجه یاور (معادل ستوانسرگرد) و همانند بسیاری از سوادکوهی‌های دیگر بازنشست شد و به روستایش در [[آلاشت]] بازگشت تا در قطعه زمینی که خریده بود به کشت و زرع بپردازد و در اثر کشاورزی و دامداری و کارهای جنگلی متمول شده بود و املاکی در [[آلاشت]] و [[شهرستان بابل|بابل]] و دیگر نقاط داشت.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=زیباکلام |نام۱=صادق|پیوند نویسنده=صادق زیباکلام |عنوان=[[رضاشاه (کتاب)|رضاشاه]] |تاریخ=۱۳۹۸ |ناشر=تهران:روزنه. لندن:اچ انداس، ۱۳۹۸ |مکان=تهران، لندن |شابک=9781780837628 |صفحات= ۶۱ ۶۲}}</ref> در تحقیقاتی که پژهشگران حوزه تاریخ معاصر انجام داده‌اند، چنین نتیجه گرفته‌اند که عباسعلی خان تنها دو بار ازدواج کرده‌است. بار اول با یکی از بستگان خود در [[سوادکوه]] و بار دوم با [[نوش آفرین آیرملو]] مادر [[رضا شاه]] در [[تهران]] و سه فرزند اول [[عباسعلی داداش بیگ|عباسعلی خان]] هر سه دختر بودند. خواهران ناتنی [[رضاشاه]]، خورشید خانم و دُدُر خانم خواهر دوم [[رضاشاه]] و نبات خانم معروف به حسنی خانم سومین خواهر [[رضاشاه]] بودند.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=معتضد |نام۱=خسرو|پیوند نویسنده=خسرو معتضد |عنوان=تاجهای زنانه |تاریخ=۱۳۸۷ |ناشر=نشر البرز |مکان=تهران |شابک=9789644425974 |صفحه=۴۹|ویرایش=جلد اول}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=نیازمند |نام۱=رضا|پیوند نویسنده=رضا نیازمند |عنوان=رضاشاه از تولد تا سلطنت |تاریخ=۱۳۸۷ |ناشر=حکایت قلم نوین |مکان=تهران |شابک=9645925460 |صفحات=۳۱ ۳۲ ۳۳ |ویرایش=چاپ ششم}}</ref>
آشنایی عباسعلی خان با [[نوش آفرین آیرملو]] به زمانی بازمی‌گردد که در سال‌های آخر عمرش بیمار شده و برای درمان به [[تهران]] نزد علی خان حکیم‌باشی و طبیب دستگاه [[کامران میرزا]] [[نایب‌السلطنه]] آمد. علی خان از مهاجران [[مردم گرجی|گرجی]] بود که بعدها وارد [[قوای قزاق|قزاق‌خانه]] شده و به علی خان دکتر معروف شده بود. عباسعلی خان در خانه علی خان بستری شد. [[نوش آفرین آیرملو]] که خواهر علی خان دکتر بود، در مدت بیماری عباسعلی خان از او پرستاری می‌کرد. عباسعلی خان دلبسته او شد و برغم بیش از ۴۰ سال اختلاف سنی، نوش آفرین شانزده ساله را به همسری گرفت. عباسعلی خان زمانی که یاور (معادل ستوان) فوج [[سوادکوه]] بود به دلیل ابتلا به بیماری درمان ناپذیر به ناچار قشون را رها کرده و با همسر جدیدش به [[آلاشت]] رفت. در [[آلاشت]] چندان به [[نوش آفرین آیرملو|نوش آفرین]] خوش نمی‌گذشت چون [[زبان مازندرانی]] نمی‌دانست و خانواده عباسعلی خان و اهالی سوادکوه [[زبان مازندرانی|مازندرانی زبان]] بودند و تازه عروس قادر به صحبت کردن در میان خانواده شوهر نبود و خانواده و بستگان عباسعلی خان به واسطه [[مردم گرجی|گرجی]] بودن نوش آفرین بنای بدرفتاری با او می‌گذاشتند. عباسعلی خان نیز متوجه دشمنی خانواده‌اش با نوش آفرین شده بود و برای همین علی آقا (در منبع دیگر حسین) برادر نوش آفرین را که جوانی ۱۹ ساله بود برای مراقبت از همسرش از [[تهران]] به [[سوادکوه]] می‌آورد. در قدیم [[مردم تبری|مازندرانی]]‌ها ازدواج با غیر مازندرانی را خلاف سنت و امری نکوهیده می‌دانسته و از پسر یا دختری که همسر غیر مازندرانی بستاند، خوششان نمی‌آمد و بر اساس سنت‌های منطقه، از مردان انتظار می‌رفت فقط با زنان و دختران محلی ازدواج کنند. بیماری عباسعلی خان شدت گرفت و بناچار نوش آفرین که باردار بود را به دختر سومش نبات خانم که روابط بهتری با نوش آفرین داشت سپرد و به [[تهران]] رفت و در سال ۱۲۵۶ شمسی در [[تهران]] درگذشت. نوش آفرین که در دیگر منابع دیگر از او با اسامی سکینه و زهرا یاد کرده‌اند، پس از مرگ عباسعلی ماندن در [[سوادکوه]] را صلاح نمی‌دید. پس از تولد رضاشاه در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ سوادکوه را به مقصد تهران ترک کرد. خواهران ناتنی رضا هر از گاهی به او و نوش آفرین در [[تهران]] سر می‌زدند و مواد غذایی و کمک مالی برای او از [[سوادکوه]] می‌آوردند ولی جدای این، [[رضاشاه|رضا]] و مادرش را از دارایی‌های عباسعلی خان محروم کرده بودند که سرانجام [[رضاشاه]] پس از چهل سال زمانی که به مقام [[سردار سپه]] رسید به [[سوادکوه]] رفت و ارثیه‌اش را گرفت.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=زیباکلام |نام۱=صادق|پیوند نویسنده=صادق زیباکلام |عنوان=[[رضاشاه (کتاب)|رضاشاه]] |تاریخ=۱۳۹۸ |ناشر=تهران:روزنه. لندن:اچ انداس، ۱۳۹۸ |مکان=تهران، لندن |شابک=9781780837628 |صفحات= ۶۲ ۶۳}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=معتضد |نام۱=خسرو|پیوند نویسنده=خسرو معتضد |عنوان=تاجهای زنانه |تاریخ=۱۳۸۷ |ناشر=نشر البرز |مکان=تهران |شابک=9789644425974 |صفحات=۴۹ ۵۰ ۵۱ |ویرایش=جلد اول چاپ اول}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=نیازمند |نام۱=رضا|پیوند نویسنده=رضا نیازمند |عنوان=رضاشاه از تولد تا سلطنت |تاریخ=۱۳۸۷ |ناشر=حکایت قلم نوین |مکان=تهران |شابک=9645925460 |صفحات=۳۲ ۳۳ ۳۵ ۳۶ ۴۳|ویرایش=چاپ ششم}}</ref>