اختلال شخصیت مرزی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲:
|Name= اختلال شخصیت مرزی
|image=Daniel Jacobson by Munch.jpg
|caption= نقاشی ایده آلایده‌آل سازی پزشک [[ادوارد مونک]] به نام دنیل جکوب سان توسط هارولد وایل
|field=[[روان‌پزشکی]]
|synonyms=emotionally unstable personality disorder – impulsive or borderline type, emotional intensity disorder
خط ۱۶:
|eMedicine_mult=
}}
شخصیت مرزی الگوی فراگیر بی‌بی­ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره و عواطف، به همراه تکانشگری، رفتارهای خودکشی، احساس‌احساس­های مزمن پوچی و اندیشه­‌پردازیپردازی پارانویایی گذرا و مرتبط با تنیدگی است که در اویل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه­‌هایهای گوناگون خود را نشان می­‌دهددهد. بیماران مبتلا به '''اختلال شخصیت مرزی''' {{انگلیسی| Borderline personality disorder (BPD)}} در مرز [[روان نژندی]] و [[روان پریشی|روان‌پریشی]] قرار دارند و مشخصهٔ آن‌ها ناپایداری حالت عاطفی، خلق، رفتار، روابط ابژه‌ای، و خودانگارهٔ آن‌هاست. این اختلال را به نام‌های شیزوفرنی موقت، شخصیت‌انگاری (as-if personality اصطلاحی که Helene Doutsch وضع کرده‌است)، اسکیزوفرنی شبه‌نوروتیک (که پاول هوخ و فیلیپ پولیتن وصف کرده‌اند)، و اختلال منش سایکوتیک (که جان فرش ذکر کرده‌است) نیز خوانده‌اند. در [[فهرست کدهای آی‌سی‌دی-۱۰|ICD-10]] نیز اختلال شخصیت دارای بی‌ثباتی هیجانی ناميدهنامیده شده‌است.<ref>{{پک|هارولد کاپلان و بنیامین سادوک||ک = چکیده روانپزشکی بالینی|ج= دو|ص = ۴۲۱}}</ref>
 
== [[همه‌گیرشناسی]] ==
خط ۳۸:
# بروز افکار بدگمانانه (پارانویید) یا علایم شدید تجزیه‌ای به صورت گذرا و در مواقع فشار روانی (استرس).<ref>{{پک|هارولد کاپلان و بنیامین سادوک||ک = چکیده روانپزشکی بالینی|ج= دو|ص = ۴۲۱}}</ref>
 
<br /> {{سخ}}[[پرونده:Model,_Persian.jpg|بندانگشتی|366x366px|مدل پیشنهادی نوبخت و داله (2017)<ref name=":0">{{یادکرد ژورنال|عنوان=The prevalence of deliberate self-harm and its relationships to trauma and dissociation among Iranian young adults (2017(|ژورنال=Journal of Trauma & Dissociation|ناشر=Taylor & Francis|تاریخ=18(4), 610-623|زبان=|شاپا=|doi=10.1080/15299732.2016.1246397|پیوند=https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/15299732.2016.1246397|تاریخ دسترسی=}}</ref> برای تبیین ارتباط بین سابقهٔ تروما و سوءاستفادهٔ کودکی، علایم گسستگی (تجزیه‌ای) و خودزنی. احساس بی‌حسی، پوچی و تهی‌بودگی، که از نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی‌مرزی است، می‌تواند فرد را به سمت خودزنی سوق دهد.]]
== خصایص بالینی ==
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی تقریباً همیشه به نظر می‌رسد که در بحران به سر می‌برند. چرخش‌های سریع خلق در این‌ها شایع است: یک لحظه ممکن است نزاع‌طلب باشند، لحظهٔ بعد افسرده و لحظه‌ای دیگر شاکی از این که هیچ احساسی ندارند. این‌گونه بیماران ممکن است حملات روان‌پریشی با عمر کوتاه داشته باشند که اصطلاحاً حملات میکروسایکوتیک خوانده می‌شود، اما حملات شدید و تمام‌عیار روان‌پریشی در این‌ها دیده نمی‌شود؛ در واقع علایم روان‌پریشی که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی پیدا می‌کنند، تقریباً همیشه محدود، گذرا، و مشکوک است. رفتار این‌گونه بیماران بسیار غیرقابل پیش‌بینی است و از همین رو آن‌ها تقریباً هیچ وقت به آن مقدار کارایی که در توانشان هست، دست نمی‌یابند. دردناک بودن ذاتی زندگی آن‌ها در خودزنی‌های مکرر آن‌ها مشهود است. این‌گونه بیماران برای جلب کمک دیگران، ابراز خشم، یا برای کرخت کردن خود در برابر حالت عاطفی فلج‌کننده‌ای که دارند، ممکن است رگ دست خود را بزنند یا به اشکال دیگری خودزنی کنند.<ref>{{پک|هارولد کاپلان و بنیامین سادوک||ک = چکیده روانپزشکی بالینی|ج= دو|ص = ۴۲۱}}</ref>
 
مدلی که توسط حبیب نوبخت نیارق و کارل اینگوار داله (2017)<ref name=":0" /> برای تبیین ارتباط بین سابقهٔ [[تروما]] و سوءاستفادهٔ کودکی، علایم [[گسستگی]] (تجزیه‌ای) و [[خودزنی]] پیشنهاد شده‌است، نشان می‌دهد چگونه احساس بی‌حسی، پوچی و تهی‌بودگی، که از نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی است، فرد را به سمت خودزنی سوق می‌دهد.
 
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی چون احساس وابستگی و خصومت را هم‌زمان دارند، روابط بین فردیشان آشفته و به هم ریخته‌است. ممکن است به کسی که احساس نزدیکی با او می‌کنند، وابسته شوند، و از طرف دیگر نسبت به دوستان صمیمی خود هم اگر احساس سرخوردگی پیدا کنند، خشمی بسیار زیاد ابراز می‌کنند. بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی نمی‌توانند تنهایی را تحمل کنند و برای تشفی خود حتیٰ به نحوی دیوانه‌وار به جستجوی ایجاد رابطه بر می‌آیند، ولو این رابطه برای خودشان ارضاکننده نباشد. آن‌ها برای رفع تنهایی خود حتیٰ اگر دیری هم نپاییده باشد، با غریبه‌ها دوست می‌شوند یا به بی‌بندوباری می‌افتند. آن‌ها اغلب از احساس مزمن پوچی و بی‌حوصلگی و فقدان احساس هویتی یکدست (ابهام در هویت) شاکی‌اند، و وقتی تحت فشار قرار می‌گیرند، از این شکایت می‌کنند که اکثر اوقات علیٰرغم ابراز شدید حالات عاطفی دیگر بسیار افسرده‌اند.<ref>{{پک|هارولد کاپلان و بنیامین سادوک||ک = چکیده روانپزشکی بالینی|ج= دو|ص = ۴۲۱}}</ref>
خط ۶۳:
نظریه‌پرداز پیشگام روابط موضوعی، [https://personalogy.ir/theoreticians/otto-kernberg-biography/ اوتو کرنبرگ] است که مطالب گسترده‌ای دربارهٔ BPD نوشته‌است. کرنبرگ (۱۹۸۵) مطرح کرد که تجارب نامطلوب کودکی -برای مثال، داشتن پدر و مادری که به گونه‌ای بی‌ثبات عشق و توجه ارائه می‌کنند، احتمالاً پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها را تحسین می‌کنند اما از ارائه حمایت عاطفی و محبت و صمیمیت ناتوانند- باعث می‌شود که کودکان بازنمایی‌های موضوعی مختلی را درونی کنند که در یکپارچه کردن جنبه‌های مهرآمیز و نامهرآمیز کسانی که به آن‌ها نزدیک اند، واقع نمی‌شوند. در نتیجه این روابط موضوعی مختل، منِ نا ایمن پدید می‌آید که ویژگی اصلی BPD است.<ref name="abnpsy"/>
 
اگرچه اشخاص دچار BPD، منِ ضعیف و شکننده‌ای دارند و به اطمینان بخشی مداوم نیاز دارند، توانایی آزمون واقعیت را حفظ می‌کنند. اما با وجود اینکه با واقعیت در تماس هستند، اغلب درگیر مکانیسمی دفاعی به نام دونیم‌سازی می‌شوند -یعنی تقسیم کردن چیزها به دو مقوله کاملاً خوب یا کاملاً بد و ناتوانی از تلفیق جنبه‌های مثبت و منفی شخصی دیگر یا خود در یک کل یکپارچه. این گرایش باعث دشواری بیش از اندازه در تنظیم و تعدیل هیجان‌ها می‌شود زیرا اشخاص دچارBPD دنیا، از جمله خودشان، را به گونه سیاه و سفید می‌بینند. ممکن است درمانگرشان را یک هفته انسانی کامل و بی نقص تصور کنند که می‌تواند آن‌ها را از درد و آشفتگی برهاند، اما هفته بعد اگر درمانگر به دلیلی در دسترس نباشد، ممکن است به شدت عصبانی شوند.<ref name="abnpsy"/> ایده آلایده‌آل سازی نزد افراد با اختلال شخصیت مرزی بسیار خطرناک است بخاطر اینکه  تجربیات متناقض بیشتری را برای بیماران ایجاد می کند وقتی که ((خود)) یا ((موضوع)) از برآوردن انتظارات غیر منطقی عاجز است؛ این پدیده عموماعموماً منجر به تغییر ناگهانی ارزش زدایی یا تخریب ((خود)) یا موضوع ایده آلایده‌آل قبلی می شود. فرایند دو نیم سازی و استفاده همزمان از ایده الایده‌آل سازی و بی ارزش سازی همچنین  تجربه درمانی را مشکل می سازد و  تخلیه عاطفی همچنین نتیجه انتقال شدید و انتقال  متقابل است. بیماران با اختلال شخصیت مرزی همچنین  وابسته به دفاع از فرافکنی و فرافکنی هویت در تقلاهستند؛ تا خودشان را از احساس شدید  پرخاشگری خلاص کنند(کلارکین و همکاران , ۲۰۰۶؛ کلارکین و کرنبرگ , ۱۹۹۳). فرافکنی زمانی اتفاق می افتد که شخص احساسات شدید خودش رو به شخص دیگری نسبت بدهد و  این احساسات جابجا شده را ناشی از شخصی که مخالفشان است بنگرد.  فرافکنی هویت این فرایند را می گیرد و یک گام فراتر می رود . نتیجه اش این است که فرد احساسات منفی خودش را به درون شخص دیگری می گذارد درحالیکه همزمان  آن احساسات و عواطف را از آن شخص بیرون می کشد (کلارکین و همکاران, ۲۰۰۶؛ کلارکین و کرنبرگ,۱۹۹۳).متاسفانهمتأسفانه, فرافکنی و فرافکنی هویت منجر به تمایل به کنترل کردن فردی می شود که احساسات فرافکنی شده را حمل می کند یا ترسی را همراه با موضوع فرافکنی شده هویت  رشد می دهد . نهایتانهایتاً دفاع  از انکار کردن به فرد با اختلال شخصیت مرزی  این اجازه را می دهد تا همه چیز را نفی کند و احساسات خشونت آمیزو ناامیدانه گذشته را از احساسات حال حاضرشان جدا  می کند. اتکا مداوم به این مکانیسم دفاعی در بزرگسالی منجر به مشکلات قابل توجهی در حوزه روابط بین فردی برای مراجعین با اختلال شخصیت مرزی می شود (کلارکین و همکاران.,۲۰۰۶؛ کلارکین و کرنبرگ,۱۹۹۳).
 
== تشخیص افتراقی ==
خط ۱۱۰:
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
{{راهکارهای روانشناختی}}
{{اختلال‌های شخصیت}}
 
[[رده:اختلال شخصیت مرزی]]
[[رده:اختلال شخصیت]]