بازمانده روز (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Sokoot00 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶:
| جایزه‌ها =
}}
'''''بازماندهٔ روز''''' {{انگلیسی|The Remains of the Day}} نام [[فیلم درام]]ی است که در سال ۱۹۹۳ به [[کارگردان فیلم|کارگردانی]] [[جیمز ایوری (کارگردان)|جیمز آیوری]] و بر پایهٔ رمانی [[بازمانده روز|با همین نام]] از [[کازوئو ایشی‌گورو]] ساخته شد. این فیلم موفق شد در ۸ رشته از جمله [[جایزه اسکار بهترین کارگردان|بهترین کارگردانی]]، [[جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن|بهترین بازیگر نقش اول زن]] برای بازیِ [[اما تامسون]] و [[جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد|بهترین بازیگر نقش اول مرد]] برای بازیِ [[آنتونی هاپکینز]]بخش نامزد دریافتِ [[جایزه اسکار]] شودشد.
 
== داستان ==
در سال 1958 که چندین سال پس از اتمام جناگ جهانی دوم است،سر خدمت کار خانه لرد نشینِ عمارت دارلینگتون یک نامه از یکی از خدمتکاران زن سابق دریافت می کند.خانم "کَنتون" در نامه اشاره کرده که از شوهر خود که سالها قبل پس از ازدواجشان به غرب انگلستان رفته بودند،جدا شده است.
 
سر خدمت کار،آقای جیمز استیونز در جواب نامه می نویسد که او برای دیدنش به غرب می رود و می گوید که حالا پس از مرگ لرد یک سناتور آمریکایی به نام جیمز لوییس عمارت و اموال آنرا خریده است.
 
استیونز از آقای لوئیس اجازه می گیرد و با یکی از ماشین های قدیمی به سمت ساحل غربی انگلستان حرکت می کند.وی در خاطرات را مرور می کند و سالهای قبل از جنگ جهانی دوم را به یاد می آورد.
 
لرد دارلینگتون یک اشرافی نجیب و به تمام معنا بود.او ثروت و نفوذ زیادی داشت. استیونز به خاطر می آورد که در دهه 1930 میلادی خانم کنتون به عنوان سر خدمت کار زنان در خانه استخدام می شود و پدر استیونز نیز می آید. آنها برای خدمت رسانی به اربابشان هر کاری می کنند و هر یک به فکر پیشرفت هستند. استیونز هرگز ازدواج نکرده و در وقت های تنهایی کتاب می خواند. او از استخدام زنان جوان و زیبا متنفر است چرا که عشق و ازدواج را مانع پیشرفت می داند و قوانینی مبنی بر مجرد بودن خدمتکاران وضع کرده است.
 
زمانی که پدر جیمز موقع بردن سینی چای به زمین می خورد همه نگران می شوند و می دانند که پایان عمر وی نزدیک است. بالاخره وی می میرد ولی شب قبل از مردن می گوید که همسرش او را به خاطر شغلش ول کرده و از پسرش از این بابت معذرت خواهی می کند و به جیمز می گوید که هرگز وظیفه اش را رها نکند.
 
روابط میان سارا کنتون و جیمز استوارت به گونه ای پیش می رود که بسیار شفاف و دوستانه است. سارا علاقه شدیدی به جیمز دارد ولی به وی نمی گوید و انتظار درک این حس از طرف استیونز را دارد ولی غرور و قوانین جیمز به وی اجازه ابراز احساسات را نمی دهد تا جایی که در بخشی از داستان هر کدام انتظار دارند که یکی از دیگری خواستگاری کنند ولی این فرصت را نمی یابند.
 
رابطه میان آن دو بین شغل و تعهداتشان محدود شده و به خاطر علاقه ای که لرد به آلمان دارد خانه آنها مملو از مهمانان خارجی است و وقت صحبت را نمی یابند. تا جایی که سران کشور ها در یک جلسه مهم در خانه لرد جمع می شوند و چند روزی را مذاکره کنند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
این فیلم موفق شد در ۸ رشته از جمله [[جایزه اسکار بهترین کارگردان|بهترین کارگردانی]]، [[جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن|بهترین بازیگر نقش اول زن]] برای بازیِ [[اما تامسون]] و [[جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد|بهترین بازیگر نقش اول مرد]] برای بازیِ [[آنتونی هاپکینز]] نامزد دریافتِ [[جایزه اسکار]] شود.
 
== منابع ==