۱۵٬۶۱۶
ویرایش
برچسبها: ویرایش با تلفن همراه ویرایش با مرورگر تلفن همراه برگرداندهشده |
(ویرایشهای دارای حسن نیت 5.121.57.94 (بحث) برگردانی شد (توینکل)) برچسب: خنثیسازی |
||
جمالزاده حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به [[بیروت]] فرستاد. در دوران اقامت او در بیروت؛ اوضاع سیاسی ایران تغییر کرد، در آن زمان [[محمد علی شاه قاجار]] مجلس را به توپ بست و هر یک از آزادیخواهان با مشکلاتی مواجه شدند. پدر جمالزاده خود را به [[همدان]] رساند تا از آنجا به [[عتبات]] فرار کند، ولی در آنجا دستگیر شد و به [[بروجرد]] برده شد. امیر افخم، حاکم بروجرد دستور اعدام او را صادر کرد.<ref>[[ایرج افشار]]، نامهٔ فرهنگستان، سال سوم شمارهٔ سوم، پاییز ۱۳۷۶</ref>
=== دوران جوانی ===
جمالزاده در بیروت با [[ابراهیم پور داود]] و [[مهدی ملکزاده]] فرزند [[ملک المتکلمین]] چندین سال همدوره بود. در سال ۱۹۱۰ تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به [[اروپا]] برود. سپس از راه [[مصر]] عازم [[فرانسه]] شد. در آنجا [[ممتازالسلطنه]] سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به [[لوزان]] [[سوئیس]] برود. سید محمدعلی تا سال ۱۹۱۱ در لوزان بود، پس از آن به شهر [[دیژون]] در [[فرانسه]] رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت.
محمدعلی جمالزاده را همراه با [[صادق هدایت]] و [[بزرگ علوی]] سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. داستان کوتاه «[[فارسی شکر است]]» را که در کتاب ''[[یکی بود یکی نبود (مجموعهداستان)|یکی بود یکی نبود]]'' او چاپ شدهاست، عموماً به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوهٔ غربی میشمارند. این داستان پس از هزار سال از نثرنویسی فارسی نقطه عطفی برای آن بهشمار میرود. به علاوه، مقدمهٔ جمالزاده بر کتاب ''یکی بود یکی نبود'' سند ادبی مهم و در واقع بیانیه نثر معاصر فارسی است. در این مقدمه جمالزاده مؤکداً بیان میکند که کاربرد ادبیات مدرن نخست بازتاب فرهنگ عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیتهای اجتماعی میباشد.
== کتابشناسی
=== تاریخ و ادبیات ===
* گنج شایان (چاپ برلین، ۱۳۳۵ ه.ق)
|