خلیفه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Miladesteki (بحث | مشارکتها) جز ←ترمینولوژی |
ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
||
خط ۱:
[[پرونده:Grands conquerants - Omar, le 2eme calife, prenant en personne possession de Jerusalem l'an 638 de l'ere chretienne.jpg|بندانگشتی|270px|چپ| [[عمر بن خطاب]] (خلیفه دوم) در سال ۶۳۸ میلادی پس از فتح اورشلیم از سربازان سان
'''خلیفه''' {{به عربی|خليفة}} (در معنای لغوی، پشت سر، جانشین) شخص نخست و [[پادشاه]] یک [[خلافت]] بهشمار میرود. این واژه، عنوان و لقبی است که در قانون جوامع اسلامی یا شریعت به رهبر امت اسلامی داده میشود. این واژه از ریشهٔ خَلف میآید و به معنای جانشین یا نماینده است. به نخستین خلفای مسلمانان خلیفه رسولالله (جانشین پیامبر خدا) میگفتند. مسلمانان همچنین به خلیفه، امیرالمؤمنین، امام الامه و امام مؤمنین و در زبان گفتگو و مکالمه رهبر مسلمین نیز میگویند. پس از [[خلفای راشدین]] این عنوان توسط [[امویان]]، [[عباسیان]]، [[فاطمیان]] و [[عثمانی]] نیز استفاده گردید.<ref>{{یادکرد ویکی|عنوان =Caliph
|پیوند =http://en.wikipedia.org/wiki/Caliph |زبان =انگلیسی | بازیابی =31 دسامبر ۲۰۱۰}}</ref>
== اصطلاحشناسی ==
واژه «خلیفه» چندین بار در [[قرآن]] به معنای «جانشین» (ترجمه [[سیدمحمدباقر موسوی همدانی]]) به کار رفتهاست از جمله آیه ۳۰ سوره [[بقره]]، آیه ۶۹ [[سوره اعراف]]، آیه ۱۴ [[سوره یونس]] و آیه ۶۲ سوره [[نمل]]. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] میگوید در آیه ۳۰ سوره بقره نوع [[انسان]] به عنوان خلیفه [[خدا]] بر روی زمین معرفی شدهاست.<ref>{{پک|طباطبایی|1374|ک=ترجمه تفسیر المیزان|زبان=fa|ص=176-179}}</ref> در زبان عربی نیز از ریشه «خ-ل-ف» به معنای فرزند تازه متولد شدهای که الههای او را جانشین پدر تازه درگذشته اش قرار داده، یافت میشود. این معنا با مفهوم قرآنی خلیفه نیز موافقت دارد که در آن تنها خداوند است که کسی را به جانشینی برگزیده، تعیین کرده، منصوب کرده و
نخستین کاربرد فعلی از ریشه «خ-ل-ف» در اشاره به امور سیاسی در متون عربی پادشاهی عربستان جنوبی وابسته به [[حبشه]] مشابه با واژه قرآنی «استَخلَفَ» میباشد. «استَخلَفَ» به معنای «نیابت» و «قائم مقامی» در [[سیره محمد]] نیز به کار رفتهاست و برای مواردی است که وی شخصی را با اختیارات محدود در غیاب خود در [[مدینه]] میگماشت تا مراقب امور باشد.<ref>{{پک|Böwering|2013|ک=The Princeton Encyclopedia of Islamic Political Thought|زبان=en|ص= 83}}</ref>
خط ۱۰:
اصطلاح «خلیفه» در اسناد دست اول مربوط به دوره خلافت راشدین یافت میشود و به رسیدی به دو زبان [[زبان عربی|عربی]]-[[زبان یونانی|یونانی]] در سال ۶۴۳، اواخر خلافت عمر، مربوط میگردد. در برخی اسناد مالی این دوره تعبیر «خلیفه» به چشم میخورد.<ref>{{پک|Böwering|2013|ک=The Princeton Encyclopedia of Islamic Political Thought|زبان=en|ص= 83}}</ref> اما در خصوص کاربرد خلیفه در معنای سیاسی آن اختلاف وجود دارد. پیش از اسلام حاکمان و شاهان عرب از عنوان [[ملک]] یا عناوین دیگر از این ریشه استفاده میکردند.<ref>{{پک|Böwering|2013|ک=The Princeton Encyclopedia of Islamic Political Thought|زبان=en|ص=81}}</ref> [[ویلفرد مادلونگ]] و برخی دیگر از اسلام پژوهان میگویند عنوان «خلیفه رسولالله» به معنای جانشین پیامبر خدا را نخستین بار ابوبکر، برای خود به کار برد و اعلام کرد که به عنوان خلیفه قصد تبعیت از سیاستها و اقدامات محمد را دارد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=46}}</ref> و نظر [[پاتریشیا کرون]] و برخی دیگر آن است که این اصطلاح «خلیفه الله» به معنای «قائم مقام خدا» بودهاست.<ref>{{پک|Crone|2003|ک=God's Caliph: Religious Authority in the First Centuries of Islam|زبان=en|ص=4-5}}</ref> اما به نوشته وداد کادی و آرام شاهین در دانشنامه اندیشه سیاسی اسلام پرینستون، بعید است ابوبکر لقبی را برای خود استفاده کرده باشد و احتمالاً منابع متأخر در اوایل دوره [[عباسیان]] این موضوع را جعل کردهاند تا نشان دهند تعبیر «خلیفه»، که بعداً رواج یافت، خلاصهای از «خلیفه رسولالله» بودهاست، نه «خلیفه الله».<ref>{{پک|Böwering|2013|ک=The Princeton Encyclopedia of Islamic Political Thought|زبان=en|ص=82}}</ref>
برخی نویسندگان نظیر [[پاتریشیا کرون]]<ref>{{پک|Crone|2003|ک=God's Caliph: Religious Authority in the First Centuries of Islam|زبان=en|ص=6}}</ref> و ویلفرد مادلونگ<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=80-81}}</ref> میگویند عثمان نخستین بار لقب «خلیفه الله» را برای خود به کار برد و بعداً همه خلفای اموی آن را به صورت عنوان رسمی رئیس حکومت به کار گرفتند. در مقابل وداد کادی و آرام شاهین میگویند مواردی که لقب «خلیفه الله» برای عثمان به کار
اما تاریخ پژوهان متفق القولند هنگامی که شخص خلیفه بهطور خاص مورد خطاب قرار میگرفت از لقب «[[امیرالمؤمنین]]» استفاده میگردید. امیرالمؤمنین در لغت به معنی «امر کننده و فرمان دهنده به مؤمنان» است. شیعیان معتقدند این لقب در زمان [[محمد]] برای [[علی بن ابیطالب|علی]] به کار میرفتهاست ولی اهل سنت عقیده دارد بعد از درگذشت محمد، [[عمر بن خطاب|عمر]] اولین خلیفهای بود که لقب امیرالمؤمنین را برای خود به کار برد.<ref>{{پک|Crone|2003|ک=God's Caliph: Religious Authority in the First Centuries of Islam|زبان=en|ص=4-11}}</ref><ref>{{cite book|last=Campo|first=Juan E.|title=Encyclopedia of Islam|year=2009|publisher=Facts On File|location=New York|isbn=0-8160-5454-1|page=685|url=http://sufibooks.info/Islam/Encyclopedia-of-Islam_Juan_Campo.pdf|accessdate=۲۶ مارس ۲۰۱۶|archiveurl=https://web.archive.org/web/20131019043437/http://sufibooks.info/Islam/Encyclopedia-of-Islam_Juan_Campo.pdf|archivedate=۱۹ اکتبر ۲۰۱۳|dead-url=yes}}</ref> به نوشته تاریخ پژوهان این لقب را نخستین بار توسط عمر به کار گرفته شد.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=49}}</ref> [[شیعیان دوازده امامی]] لقب و عنوان امیرالمؤمنین را منحصر به [[علی بن ابیطالب|علی]] میدانند و حتی آن را برای سایر امامان خود هم جایز نمیدانند (مگر در حال تقیه که به کاربردن این لقب برای غیر از علی بن ابیطالب هم گاهی به کار
همچنین شیعیان و دیگر هواداران علی که مخالف عثمان و بنی امیه بودند، از کاربرد عنوان خلیفه برای رهبران سیاسی خود اجتناب میکردند و به جای آن از تعبیر [[امام]] یا امیرالمؤمنین استفاده میکردند؛ و تعبیر امیرالمؤمنین را صرفاً برای علی و نه هیچ حاکم دیگری به کار میبردند.<ref>{{پک|Böwering|2013|ک=The Princeton Encyclopedia of Islamic Political Thought|زبان=en|ص=82-83}}</ref>
به علاوه نخستین بار کاربرد «خلافت» به عنوان یک نهاد سیاسی در زمان [[هشام بن عبدالملک]] رخ داد. عبارت «خلافت» در اصطلاح هم شخص «خلیفه»، هم نهاد سیاسی قانونی حکومت بر مسلمانان، هم به دوران این حکومت و هم به حوزه تحت حکومت شامل قلمرو و اتباع حکومت اطلاق میشد. البته این تنها یا اصلیترین اصطلاحی نبودهاست که برای اشاره به نهاد دولت در جامعه اسلامی به کار
کاربرد اصطلاح «[[خلافت راشدون|راشدون]]» به معنای «هدایت شده» برای [[خلفای راشدین|چهار خلیفه نخستین]] به اوائل دوره عباسیان مربوط میشود. در این دوره بر اساس [[حدیث|حدیثی]] از محمد که در جوامع روایی اهل سنت نقل شدهاست، او دوره خلافت پس از خود را تا ۳۰ سال پیش گویی کردهاست و بعد از آن را سلطنت
== منابع ==
|