نبرد سالامیس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
اصلاح املا
خط ۳۲:
 
== تصمیم حمله به یونان ==
سرانجام خشایارشا به قصد حمله به یونان به [[کاپادوکیه]] واقع در [[آسیای صغیر]] رفت و این شهر را مرکز ستاد فرماندهی خود قرار داد. وی سه سال تمام به تجهیز سپاه مشغول شد و در نهایت سپاه بزرگی که بنا به گفته [[هرودوت]] در آن، ۴۶ گونه نژاد و قوم مختلف حضور داشتند، بسیج کرد و در بهار ۴۸۰ قبل از میلاد به سوی یونان حرکت کرد. عرب‌ها، هندی‌ها، پارس‌ها، مادها، سکاها، فنیقی‌ها، مصری‌ها و حتی ساکنان جزایر خلیج فارس نیز در این لشکرکشی حضور داشتند. البته لازم به تذکر است که مورخان یونانی در مورد تعداد افراد قشون ایران در این لشکرکشی راه مبالغه نموده‌اند و گاه تا پنج میلیون نفر نیز ذکر کرده‌اند اما بنا بر گفتهٔ مورخان جدید تعداد لشکر خشایار بین هشتاد تا سیصد هزار نفر بوده‌است<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، نبرد ترموپیل</ref> که البته همهٔ آن‌ها سرباز نبوده و بسیاری آشپز و ملوان و … در این ارتش خدمت می‌نمودندمی‌ کردند.
 
== نبرد بزرگ ترموپیل و تصرف آتن ==
خط ۴۰:
مدارک این نبرد متأسفانه یکطرفه‌است زیرا هر چه ما در بارهٔ این نبرد می‌دانیم مطالبی است که [[هرودوت]] تاریخ‌نویس یونانی ذکر کرده‌است و در مدارک شرقی کلمه‌ای وجود ندارد. پس از [[نبرد ترموپیل]] و تسخیر آتن توسط خشایارشا در واقع جنگ ایران و یونان خاتمه یافته بود و نبرد دیگری در حقیقت هیچ ضرورتی نداشت چرا که نیروی دریایی ایران در آن هنگام بر دریاها مسلط بود.<ref name="زرین کوب، ص ۱۶۴"/>
 
پس از شنیدن خبر تسخیر آتن توسط خشایارشا، یونانیان اقدام به مشورت نمودند یکی از بزرگان آتن به نام [[تمیستوکلس]] معتقد بود که در جزیره سالامیس به دفاع بپردازند اما سایر یونانیان می‌گفتند این کاری بیهوده است که برای دفاع گوشه‌ای از کشوری جانبازی کنند که قلبش [[آتن]] هم‌اکنون در دست دشمن است و جهازات باید در دریا برای دفاع از [[پلوپونز]] بکوشند. [[تمیستوکلس]] که دید نمی‌تواند نظر خود را به دیگران بقبولاند، نامه‌ای به شاه ایران نوشت و خود را از طرفداران ایران نشان داده گفت که چون یونانیان قصد فرار دارند، وقت آن است که سپاه پارس آنان را یکسره نابود کند. خشایارشا پیغام را راست انگاشته، ناوگان مصری تحت فرماندهی ایران جزیره پنسیلوانیا را تسخیر کرد. یونانیان در جزیره سالامیس گیر افتادند و لذا گفتند «یا باید در همین‌جا مقاومت کنیم یا نابود شویم» و این همان چیزی بود که تمیستوکلس می‌خواست.
 
[[آرتمیس یکم کاریا|آرتمیس]]، [[ساتراپ]] زن [[کاریا]]، به گفتهٔ [[هرودوت]] تنها کسی بود که قبل از نبرد با شرکت ایران، در این نبرد مخالفت کرد. قبل از شروع نبرد دریایی سالامیس، [[خشایارشا]] از همهٔ امیران محلی و فرماندهان دریایی نظرشان را راجع به نبرد دریایی خواسته بود. پاسخ‌ها تماماً در تأیید نبرد دریایی با نیروی بحریه یونان بود، مگر نظر [[آرتمیس]]، او گفت «من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبوده‌ام، عرضم این است که نیروهای خود را بی‌جهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است؟» اما فرمان شاه بر آن شد که رأی اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جریان نبرد باشد.
خط ۴۷:
نیروی دریایی ایران برخلاف کشتی‌های یونانی که آرایش صف را اختیار کرده بودند به دلیل تنگی جا به‌طور ستونی اقدام به حمله کرد و ناگهان زیر آتش نیروهای دشمن قرار گرفت. نبرد تا شب ادامه داشت و در این نبرد بیش از نیمی از کشتی‌های ایران و دو سوم کشتی‌های یونان نابود شدند و لذا سپاه ایران اقدام به عقب‌نشینی کرد. یونانیان که ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند در صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتی‌های ایرانی خبری نیست! تمیستوکلس بعد از این پیروزی گفت «حسادت خدایان نخواسته که یک شاه واحد بر آسیا و اروپا حکمرانی کند.»
 
در این زمان خشایارشا نگران این موضوع شد که یونانی‌ها پلی که از آسیا به اروپا ساخته بود ([[داردانل|هلسپونت]]) را نابود کنند و لذا اقدام به مشاوره با سرداران خود نمود کرد. نظر [[مردونیه]] این بود که خود وی با تعدادی سپاهی برای تسخیر کامل یونان در این سرزمین باقی بمانند و خشایارشا با سربازانش به آسیا برگشت.
 
نظر به این موضوع که چرا یونانی‌ها پل را نابود نکردند باید گفت که در آغاز چنین تصمیمی داشتند ولی آریستید گفت که اگر ما پل را نابود کنیم خشایارشا با تمام قوا حمله می‌کند و اینقدر پافشاری می‌کند که احتمال زیاد فتح نصیبش می‌شود.