اقتصاد رسانه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Oloumej (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح سجاوندی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه، اصلاح املا
Oloumej (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''اقتصاد رسانه''' دربردارنده پرسش‌های [[علم اقتصاد|اقتصادی]] نظری و عملی اقتصادی ویژه انواع [[رسانه گروهی|رسانه‌ها است]]. موضوع کار اقتصاد رسانه سیاست‌ها و رویه‌های اقتصادی شرکت‌ها و رشته‌های رسانه ای از جمله [[خبرنگاری|روزنامه‌نگاری]] و [[رسانه خبری|صنعت خبر]]، تولید [[فیلم]]، برنامه‌های [[سرگرمی]]، [[چاپ]]، [[پخش همگانی|پخش]]، ارتباطات سیار، [[اینترنت]]، [[تبلیغات]] و [[روابط عمومی|روابط عمومی است]]. [[مقررات‌زدایی|مقررات زدایی]] از رسانه‌ها، مالکیت و تمرکز رسانه‌ها، سهم بازار، [[مالکیت فکری|حقوق مالکیت معنوی]]، راهبردهای اقتصادی رقابتی، اقتصاد شرکت‌ها، " مالیات رسانه‌ها " و سایر موضوعات بخشی از این زمینه محسوب می‌شوند. اقتصاد رسانه دارای پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. مطالعه منظم مسائل اقتصادی رسانه‌ها از دهه ۱۹۷۰ آغاز شد اما در دهه ۱۹۸۰ با افزودن درس‌هایی با این موضوع در دانشگاه‌های ایالات متحده و اروپا رونق گرفت. ''مجله اقتصاد رسانه'' در سال ۱۹۸۸ با سردبیری [[رابرت جی. پیکارد|رابرت جی پیكارد]]، یكی از بنیانگذاران این رشته، شروع به انتشار كرد. از آن زمان، زمینه این حوزه پژوهشی شکوفا شده‌است و اکنون صدها دانشگاه وجود دارد که دوره‌ها و برنامه‌هایی را در اقتصاد رسانه ارائه می‌دهند. از دیگر چهره‌های مهم این رشته می‌توان به تیموتی هیونز استیون وایلدمن، آلن آلباران، بروس ام. اوون، بن کامپین، گیسلین دسلاندس، استوارت مک فادیان، جیلیان دویل، کارل اریک گوستافسون، لوسی کونگ، گریگوری فرل لوو، نادین توشین دسمولین، آچور فنی اشاره کرد. آماندا دی. لاتز و استفان لسی اشاره کرد.
== بازیگران عرصه ی رسانه ها ==
 
در صنعت رسانه، بازیگران اصلی عرصه ی رسانه ها که باید رفتار آنها مورد مطالعه قرار گیرد، سه دسته اند:
=== 1-بنگاه های رسانه ای ===
منظور از بنگاه های رسانه ای که گاهی سازمان های رسانه ای هم خوانده می شوند، صاحبان رسانه ها، افراد یا سهامدارانی هستند که مالکیت و مدیریت رسانه ها را به عهده دارند.این گروه به چند دسته تقسیم می شوند:
_صاحبان و سهامداران _ مدیران و کارکنان _آگاهی دهندگان
==== صاحبان و سهامداران؛ ====
که اگر جزء بخش خصوصی باشند اکثرا به دنبال کسب حداکثر سود و یا منافع خود هستند. البته از آنجا که فعالیت های رسانه ای جنبه ی فرهنگی دارند، هدف برخی از صاحبان رسانه ها و سهامداران می تواند جنبه ی خیریه هم داشته باشد. بنابراین بنگاه رسانه ای در اینجا یک بنگاه غیر اقتصادی محسوب می شود، ولی این بنگاه ها هم نمی توانند درآمد و سود را به طور مطلق نادیده بگیرند؛ زیرا در بلندمدت امکان تداوم و بقا ندارند و ناچارند به فکر درآمد باشند. رفتار این بنگاه ها در قالب رفتار یک بنگاه اقتصادی مطالعه می شود.
==== مدیران و کارکنان؛ ====
که ممکن است هیچ گونه سهمی در مالکیت رسانه ها نداشته باشند و این ها به طور کلی جزء بخش عرضه محسوب می شوند و البته هدف های شخصی آنها، کسب حقوق و دستمزد بالاتر، برخورد عادلانه و یکسان، محیط کار امن و نشاط آور و قدردانی معنوی از زحمات خود است.
==== آگاهی دهنگان؛ ====
که بخش قابل توجهی از قسمت عرضه را شامل می شوند و با پرداخت پول کمتر و خرید زمان و یا فضای رسانه ها می خواهند به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنند و تمایلات، فرهنگ و سلیقه های آنها را در جهت خرید کالا یا هدف مورد نظر تغییر دهند.
=== 2-مخاطبان(مصرف کنندگان) ===
به زبان اقتصادی منظور از مخاطبان، همان مصرف کنندگان نهایی است که برای هر نوع رسانه اصطلاح خاص خود را دارند. مخاطب فیلم های سینمایی را معمولا «تماشاگر»، مخاطب روزنامه ها و نشریات و مجلات را «خواننده»، مخاطب رسانه های تصویری را «بیننده» و مخاطب رسانه های صوتی را «شنونده» می نامند و این به دلیل متفاوت بودن ماهیت کالاها و خدماتی است که عرضه می شود. هه ی این ها از لحاظ اقتصادی مصرف کننده محسوب می شوند. هدف مصرف کنندگان محصولات رسانه ای به طور کلی، کسب حداکثر رضایت و مطلوبیت از مصرف کالاهای رسانه ای است. مصرف کنندگان در مصرف کالاها معمولا با محدودیت هایی مانند محدودیت درآمد و وقت مواجه اند.
=== 3-بخش عمومی ===
از آنجا که محصولات رسانه ای گاهی جزء کالاهای عمومی هستند و یا اگر جزء کالاهای خصوصی باشند دارای آثا خارجی مثبت فراوانی اند، سیستم بازار به تنهایی نمی تواند تولید محصولات رسانه ای را در سطحی قرار دهد که از لحاظ جامعه در سطح بهینه محسوب می شود و تمایلات و انگیزه ی بخش خصوصی نیز برای تولید کافی و بهینه ی این محصولات کفایت نمی کند. از آنجا که عدم تولید یا پایین بودن تولید و در نهایت پایین بودن مصرف این محصولات با منافع عمومی سازگاری ندارد. بنابراین باید نماینده ی عموم(که می تواند دولت باشد) به نحوی این بخش را مورد حمایت قرار دهد. اگر کمک ها، دارای منطق اقتصادی باشد، باید به تولید بیشتر محصولات رسانه ای باکیفیت در جهت منافع عمومی منجر شود. اما معمولا دولت ها این مسئله را وسیله ای قرار می دهند تا به هر نحو در بازار این محصولات با انگیزه های سیاسی، سلیقه ای یا ایدئولوژیک صرف دخالت کنند، که ممکن است نتیجه ی عکس دهد و باعث عدم رشد کمی و کیفی محصولات رسانه ای شود و این، به رفتار بازیگران اصلی این عرصه برمی گردد یعنی مصرف کنندگان که همه ی این محصولات برای انها تولید و عرضه می شود. با وجود این، کنترل کامل آنها به هیچ عنوان آسان و شدنی نیست. لذا محدودیت های دولتی اگر با خواسته ها و سلیقه های مصرف کنندگان سازگار نباشد، معمولا نتیجه ی عکس خواهد داد.
بنگاه های رسانه ای، مخاطبان و دولت ها سه دسته ی اصلی از بازیگران بازار محصولات رسانه ای هستند که البته میزان دخالت و حضور دولت در دنیا به نوع رسانه، نظام سیاسی، نظام اقتصادی و شرایط خاص هر جامعه بستگی دارد. دخالت دولت کم و بیش در نظام های سوسیالیستی، سرمایه داری و مختلط(که امروزه اکثریت را دارند) دیده می شود. این سه دسته در بازار محصولات رسانه ای حضور دارند اما نوع و میزان حضور آنها به ساختار بازار بستگی دارد.
=بن‌مایه‌ها=
[[رده:صنعت رسانه]]