هارولد اینیس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تغییر صوری
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''هارولد آدامز اینیس''' (۱۸۹۴-۱۹۵۲)استاد کانادایی [[اقتصاد سیاسی]] در [[دانشگاه تورنتو]] بود. اینیس عمدتاً به خاطر نظریات او در حوزه تکنولوژی‌های رسانه‌ای و نقش آن‌ها در ساختن تمدن و سوگیری هر تکنولوژی به سمت ساختن نوع خاصی از تمدن مشهور است.<ref>Innis, Harold. (1951) "A Plea for Time". In The Bias of Communication. Toronto: University of Toronto Press</ref> هارولد اینیس یکی از اولین پژوهشگرانی بود که به صورت نظام‌مند رابطه میان رسانه‌های ارتباطی و اشکال مختلف [[ساختار اجتماعی|ساختارهای اجتماعی]] را در تاریخ مطالعه کرد. اینیس در کتاب‌های امپراتوری و ارتباطات (۱۹۵۰) و سوگیری ارتباطات (۱۹۵۱) ادعا کرد که امپراتوری‌های اولیه [[امپراتوری مصر|مصر]]، [[امپراتوری یونان|یونان]] و [[امپراتوری روم|روم]] بر اساس کنترل نخبگان بر واژگان نوشتاری بنیان شده بودند. او این امپراتوری‌ها را در تضاد با نظم‌های اجتماعی پیشین می‌دید که بر مبنای واژگان گفتاری بنا شده بودند.<ref>احسان شاه قاسمی (1391). فلسفه رسانه از نگاه اینیس و [[مارشال مک لوهان|مک لوهان]]. وب سایت مرکز آموزش‌های رسانه‌ای همشهری. http://www.hamshahritraining.ir/news-3660.aspx {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150105223550/http://www.hamshahritraining.ir/news-3660.aspx |date=۵ ژانویه ۲۰۱۵ }}</ref> اینیس استاد [[مارشال مک لوهان]]، دیگر نظریه پرداز تکنولوژی رسانه‌ها از [[کانادا]] بوده است.
 
== نظریه سوگیری ارتباطات ==
اینیس در کتاب سوگیری ارتباطات می نویسد: «هدفِ من، بحث درباره ی اهمیت ارتباطات در ظهور و افول ویژگی های فرهنگی است. یک رسانه ی ارتباطی، تأثیر مهمی بر انتشار دانش در مکان و زمان دارد و مطالعه ی ویژگی های آن برای ارزیابی تأثیرش بر محیط فرهنگی ضروری است. رسانه، براساس ویژگی هایش ممکن است برای انتشار دانش در زمان، بهتر از انتشار آن در مکان باشد، به ویژه اگر رسانه سنگین و بادوام باشد و برای جابه جایی مناسب نباشد. یا ممکن است برای انتشار دانش در مکان بهتر از انتشار آن در زمان باشد، به ویژه اگر رسانه سبک و به راحتی قابل جابه جا کردن باشد. تأکید نسبی بر زمان یا مکان، نوعی سوگیری در اهمیت قائل شدن برای فرهنگی که سوگیری در آن شکل گرفته است، ایجاد می کند»
 
او رسانه های دارای سوگیری نسبت به زمان مانند پوست، سفال و سنگ را سنگین، ماندگار و بادوام؛ و در مقابل، رسانه های دارای سوگیریِ نسبت به مکان مانند کاغذ و [[پاپیروس]] را سبک و کم دوام می داند. از دید او، رسانه های وابسته به زمان سنگین و دیرپا، یا مانند سنتِ گفتار، بادوام بودند و به سختی از بین می رفتند؛ اما رسانه های وابسته به مکان، سبک و قابل حمل بودند و امکان توسعه در مکان را داشتند.
 
اینیس استدلال می کند که امپراتوری های اولیه ی [[مصر باستان|مصر]]، یونان و روم، بر کنترلِ نخبگان بر کلمات و واژگانِ نوشته شده متکی بودند. او با مقایسه این امپراتوری ها با نظم و تنظیمات اجتماعی اولیه، که بر کلمات و واژگان شفاهی متکی بودند، اظهار می دارد که قبل از اختراع حروف و نوشته، گفت و گوی [شفاهی]، شیوه ی مسلط گفتمان عمومی و اقتدار سیاسی بود که بسیار پراکنده بود. به تدریج، [استفاده از] حروف و نوشته، شیوه ی مسلط ارتباطات نخبگان شد و قدرت بسیار عظیم آن با اختراع کاغذ که قابل انتقال و ماندگاری بود، گسترش یافت. با اختراع کاغذ و چاپ، نخبگان محلیِ عمدتاً کوچک، قادر شدند بر مناطق وسیع جغرافیایی کنترل و نظارت پیدا کنند. بنابراین، رسانه های جدید ارتباطی، ظهور [[امپراتوری]] ها را ممکن ساختند.
 
جیمزکری ایده ی اینیس را چنین خلاصه می کند: «اینیس ارتباط و نظارت اجتماعی را به دو نوع تقسیم می کند.»
 
# رسانه های '''وابسته به مکان''' مانند چاپ و برق، که با گسترش منطقه نفوذ و نظارت بر آن مرتبط بودند؛ و از برقراری تجارب، امپراتوری و در نهایت حاکمیت فن جانبداری می کردند.
# رسانه های '''وابسته به زمان''' مانند کتب خطی و گفتار، که حامی جوامع نسبتاً بسته، تفکر مابعدالطبیعی و اختیارات سنتی بودند.
 
== ارتباط اینیس با مک لوهان ==
به سختی قابل تصور است که کسی از فلسفه رسانه صحبت کند و نامی از هارولد اینیس و مارشال مک لوهان نبرد(شاه قاسمی،۱۳۹۲). هر دوی آنها در [[دانشگاه تورنتو]] درس خواندند و استاد شدند. مک لوهان در برخی نوشته ها و جملات مشهورش از مارکس الهام گرفته بود اما بخش عمده نظریه های خود را بر مبنای عقاید اینیس بنا گذاشت که او هم از قضا کانادایی بود. اینیس در واقع استاد مک لوهان بود.
 
اینیس علمی تر و انتقادی تر از مک لوهان می نوشت؛ و مک لوهان عامه پسندتر از اینیس بود(شاه قاسمی،۱۳۹۲).
 
اينيس و مک لوهان رسانه هاي ارتباطي را به عنوان عصاره [[تمدن]] مي شناسند و هر دو معتقدند تاريخ توسط رسانه هاي غالب در هر عصر و زماني هدايت مي شود. اينيس معتقد است رسانه هاي ارتباطي در واقع توسعه ذهن انسان هستند و علاقه اوليه و اصلي هر دوره تاريخي نوعي تعصب است که از رسانه هاي غالب مورد استفاده ناشي مي شود. به عبارت ديگر، رسانه ها آنچه را در يک دوره تاريخي اتفاق مي افتد و بااهميت به نظر مي رسد تعيين مي کنند. رسانه هاي سنگيني نظير پوست، خاک و گل يا سنگ تداوم زيادي دارند و بنابراين به دليل اين که اين رسانه ها ارتباط را از نسلي به نسل ديگر آسان مي سازند، نسبت به سنت تعصب دارند. در مقابل، رسانه هايي نظير کاغذ سبک هستند و حمل و نقل آنها آسان است. بنابراين اين نوع رسانه ها ارتباط را از مکاني به مکان ديگر آسان مي سازند و باعث تشويق امپراتوري، نظام و ديوانسالاري گسترده ميشوند(ثقفی 1390).
 
== پانویس ==