محاصره اورشلیم (۱۰۹۹): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
Add 1 book for تأییدپذیری) #IABot (v2.0.7) (GreenC bot
ویرایش پیش زمینه
برچسب‌ها: پیوندبیرونی به ویکی‌پدیای فارسی ویرایشگر دیداری
خط ۳۲:
آن‌ها هم‌زمان با فتوحاتشان، دولت‌هایی لاتین و صلیبی مانند پادشاهی اورشلیم، [[کنت‌نشین طرابلس]]، [[شاهزاده‌نشین انطاکیه]] و [[کنت‌نشین ادسا]] را پایه‌ریزی کردند. این برخلاف آرزوهای مذهب شرقی امپراتوری بیزانس محسوب می‌گردید. آنان خواستار بازگردانی سرزمین‌هایی بود که مسلمانان از آنان گرفته‌بودند ولی اکنون بیشترشان به دست لاتین‌های کاتولیک افتاده بود. پس از تصرف اورشلیم بیشتر صلیبیون به خانه‌هایشان بازگشتند که باعث آسیب‌پذیری پادشاهی صلیبی در مقابل مسلمانان در طول [[جنگ صلیبی دوم]] و [[جنگ صلیبی سوم|سوم]] گردید.
 
== پیش‌زمینه ==
== پیش‌زمینهٔ تاریخی ==
دلایل وقوع [[جنگ‌های صلیبی]] و به‌طور ویژه نخستین جنگ صلیبی به صورت گسترده‌ای میان مورخان مورد گفتگو قرار گرفته‌است. در حالی که ممکن است در مورد کم و کیف وقوع این جنگ‌ها بین مورخین اختلاف باشد اما آنچه روشن است این است که وقوع نخستین جنگ صلیبی ناشی از ترکیبی از عوامل مؤثر در اروپا و خاورمیانه است که منشأ آن وضعیت سیاسی دنیای مسیحی کاتولیک از جمله وضعیت سیاسی و اجتماعی در اروپای سدهٔ یازدهم میلادی، پیدایش جنبش اصلاحی در [[پاپ|نهاد پاپ و کلیسا]]،<ref>{{پک|France|2005|ک=The Crusades and the expansion of Catholic Christendom|ص=64}}</ref> و نیز رودررویی نظامی و مذهبی مسیحیت و اسلام در شرق ([[نبرد ملازگرد]]) است.
 
=== نخستین جنگ‌صلیبی ===
مسیحیت در طول [[دوران باستان متأخر|دورهٔ باستان متأخر]] در سراسر [[امپراتوری روم]] پذیرفته و رسمیت یافت، اما در سدهٔ هفتم تا هشتم میلادی با ظهور و قدرت‌یابی [[خلفای راشدین|خلافت راشدین]] و [[خلافت اموی]] که منجر به فتح [[فتح شام به‌دست مسلمانان|سوریه]]، [[فتح مصر به‌دست مسلمانان|مصر]] و [[فتح اسلامی مغرب|شمال آفریقا]] — که قسمت بزرگی از امپراتوری مسیحی بیزانس بود — و همچنین تسخیر [[فتح اندلس|اسپانیا]] که تحت فرمانروایی [[پادشاهی ویزیگوت]] بود، زمینه‌های برخورد اولیه با حکومت‌های مسیحی فراهم آمد.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۵۱–۵۴}}</ref> اما با ضعف دولت اسلامی، سرانجام امپراتوری اموی در شمال آفریقا فروریخت و تعدادی پادشاهی کوچک مسلمان پدیدار شدند، مانند حکومت [[اغلبیان]] که در [[مسیحیت در قرن نهم میلادی|سدهٔ نهم میلادی]] به تحرکات خود علیه دول اروپایی–مسیحی ادامه دادند. دُوَلِ [[پیزا]]، [[جنوا]] و [[شاهزاده‌نشین کاتالونیا]] در جواب تهاجمات نیروهای مسلمان، نبردهایی را برای کنترل [[حوضه مدیترانه|حوضهٔ مدیترانه]] علیه این پادشاهی‌های مسلمان، آغاز کردند، که برای نمونه می‌توان از [[لشکرکشی به مهدیه]] و نبرد در [[مایورکا]] و [[ساردینیا]] نام برد.<ref>{{پک|Cowdrey|1977|ک=The Mahdia campaign of 1087|ص=۱–۲۹}}</ref>
پس از [[جنگ ملازگرد]]، [[سلجوقیان]] در سال ۱۰۷۱ م به اوج قدرت خود رسیدند و امپراتوری بیزانس نیز تا هنگامی که صلیبی‌ها برسند به نبرد با سلجوقی‌ها و دیگر امارت‌های ترک برای کنترل آناتولی و [[سوریه]] ادامه داد.رسیدند، اما درست پس از مرگ [[آلب‌ارسلان]] و [[ملکشاه]] در سال ۱۰۹۲ م اوضاع در میان ترکان سلجوقی که مسلمانانی سنی مذهب و متعصب بودند، رو به آشفتگی نهادرفت و ترکان سلجوقی درگیر جنگی داخلی گرداندشدند که منجر به تقسیم حکومت و امپراتوری سلجوقی شد.<ref>{{پک|صفوی|۱۳۳۴|ک=جنگ‌های صلیبی|ص=۱۳}}</ref><ref>{{پک|بازورث|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۸۴–۸۳}}</ref><ref>{{پک|لسترنج|۱۳۶۴|ک=جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی|ص=۱۴۹}}</ref> در این زمان عراق صحنه آشوب‌ها و انقلاب‌هایی بود که به وسیلهٔ اعراب و ترک‌ها رهبری می‌شد. اما در شام، [[تتش|تُتُش]]<ref>{{پک|بازورث|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۱۱۳–۱۱۲}}</ref> در سال ۱۰۹۵ م درگذشت و پسرانش رضوان، حاکم [[حلب]]،<ref>{{پک|صفوی|۱۳۳۴|ک=جنگ‌های صلیبی|ص=۱۰۳}}</ref> و دقاق،دُقاق، حاکم [[دمشق]]، پس از کوشش‌های فراوان بر اوضاع مسلط شدند. [[اورشلیم]] به حکومت [[آل ارتق|ارتقیاناَرتُقیان]] انتقال یافت. [[طرابلس]] زیر سلطه شیعیان [[بنی عمار (حکومت)|بنی عمار]] بود. [[فاطمیان]] مصر با استفاده از این آشفتگی به گسترش اراضی خویش در [[فلسطین]] پرداختند و [[اورشلیم]] را تسخیر کردند و [[موصل]] نیز در زیر فرمان [[کربغا|کِربُغا]] قرارگرفتقرار داشت.<ref>{{پک|Holt|۱۹۸۹|ص=۱۱، ۱۴–۱۵|ک=The Age of the Crusades: The Near East from the Eleventh Century to 1517}}</ref><ref>{{پک|صفوی|۱۳۳۴|ک=جنگ‌های صلیبی|ص=۵۱}}</ref>
[[پرونده:پس از ملازگردپس_از_ملازگرد.png|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%BE%D8%B3_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B1%D8%AF.png|راست|بندانگشتی|350x350پیکسل|امپراتوری بیزانس کنترل بیشتر قسمت‌های [[آناتولی]] را در پی [[نبرد ملازگرد]] از دست داد.|جایگزین=]]
[[امپراتور بیزانس]]، [[آلکسیوس یکم|اَلکسیوس یکم]]، که نگران پیشروی سلجوقیان به سمت غرب تا نیقیه در پی شکست در [[نبرد ملازگرد]] بود، در مارس ۱۰۹۵ م فرستادگانی را به [[شورای پیاچنزا|شورای پیاچِنزا]] فرستاد، تا علیه ترکان از پاپ درخواست یاری نماید. پاپ اوربان دوم شاید به امیدِ از بین رفتن [[جدایش بزرگ|جدایی]] چهل‌ساله بین [[کلیسای ارتدوکس]] و [[کلیسای کاتولیک|کاتولیک]] و برقرار شدن دوبارهٔ وحدت دینی در سراسر اروپا، به این درخواست پاسخ مثبت داد.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۵|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref> اَلکسیوس و اوربان، پیش از این و در سال ۱۰۸۹ م تماس‌های نزدیکی با یکدیگر برقرار کرده بودند و آشکارا در مورد موضوع یکپارچگی کلیسای مسیحی به گفتگو پرداخته بودند که نشانه‌های قابل توجهی از همکاری میان قسطنطنیه و رُم در سال‌های پیش از آغاز جنگ صلیبی وجود داشته‌است.<ref>{{پک|Frankopan|۲۰۱۲|ص=۱۹–۲۳|ک=The First Crusade: The Call from the East|زبان=en}}</ref> در ژوئیهٔ ۱۰۹۵ م، پاپ به زادگاه خود در فرانسه رفته تا به جمع‌آوری نیرو برای این اردوکشی مشغول شود. اوج سفر او در شورای کِلِرمونت و در ماه نوامبر رخ داد؛ جایی که او موعظه‌ای شورانگیز را برای تعداد زیادی شنونده از طبقهٔ اشراف و روحانیون ایراد کرد.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۳۲|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref> جمعیت مشتاق حاضر پس از سخنرانی و در پاسخ به پاپ، فریاد [[دئوس وولت]] (خدا [این را] می‌خواهد) سردادند.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۶۵|ک=God's War: A New History of the Crusades|زبان=en}}</ref> پاپ تاریخ ۱۵ اوت ۱۰۹۶ م، مصادف با روز [[عروج مریم]] را برای عزیمت بسوی نخستین جنگ صلیبی قرار داد.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۷۸–۸۲|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref>
 
چهار سپاه اصلی از صلیبی‌ها در زمان مشخص شده به‌وسیلهٔ پاپ در اوت ۱۰۹۶ م، اروپا را ترک کردند. آن‌ها مسیرهای مختلفی را به سوی [[قسطنطنیه]] برگزیدند و در بیرون از [[دیوارهای قسطنطنیه|دیوارهای شهر]] و در میان نوامبر ۱۰۹۶ تا آوریل ۱۰۹۷ م گرد هم‌آمدند؛ [[اوگ یکم (کنت ورماندوا)|اوگ ورماندو]] نخستین کسی بود که به آنجا رسید و پس از او گادفری، ریموند و بوهموند نیز از راه رسیدند.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۰۳–۱۰۵|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref>
=== وضعیت اروپا ===
[[پرونده:Europe mediterranean 1097.jpg|راست|بندانگشتی|300x300px|نقشه اروپا و کرانه‌های مدیترانه در سال ۱۰۹۷ م در آستانه نخستین جنگ صلیبی.|جایگزین=]]
در جنوب غربی اروپا که مناطق تحت نفوذ اسلام و دولت اسلامی مستقر در آن‌جا بودند، [[بازپس‌گیری اندلس]] در [[شبه جزیره ایبری]] آغاز شده بود. طبق گفته ''[[کودکس وگیلانوس]]<ref group="یادداشت">''Codex Vigilanus''</ref>''، که مطالبی را دربارهٔ آغاز جنگ‌ها در اندلس جمع کرده بود، این جنگ، جنگی متناوب و عقیدتی بود که از سال ۸۸۱ م آغاز شده بود.<ref group="یادداشت">''آن‌ها ([[سارازن]]‌ها) پادشاهی [[گوت‌ها]] را تسخیر کردند، و تا به امروز این نقطه را قاطعانه در تصرف دارند؛ و مسیحیان شب و روز علیه آنان مشغول نبردند، و پیوسته تلاش می‌کنند؛ تا هنگامی که در زیر سایهٔ الهی، آنان را بی‌رحمانه از اینجا اخراج کنند. آمین.''</ref><ref>{{پک|Fletcher|1987|ک=Reconquest and Crusade in Spain|ص=34}}</ref> با روندی فزاینده در سدهٔ یازدهم، شوالیه‌هایی که اکثراً فرانسوی بودند، برای یاری مسیحیان به شبه جزیره ایبری می‌رفتند.<ref>{{پک|Nelson|1979|ک=The Foundation of Jaca (1077)|ص=53}}</ref> اندکی پیش از آغاز نخستین جنگ صلیبی، پاپ اوربان دوم، با استفاده از همان خطابه و سخنرانی‌ها که بعدها برای موعظهٔ مردم اروپا و برپایی جنگ صلیبی از آن‌ها استفاده کرد، مسیحیان ایبری را برای بازپس‌گیری [[تاراگونا]] تشویق نمود.<ref>{{پک|Riley-Smith|۲۰۰۵|ص=۷|ک=The Crusades: A History (2nd ed.)}}</ref>
 
سپاه صلیبی‌ها در طول نیمه نخست سال ۱۰۹۷ م، به آسیای کوچک منتقل شده و اَلکسیوس نیز دو تن از ژنرال‌هایش به نام‌های [[مانوئل بوتومیتس]] و [[تاتیسیوس|تاتِیسیوس]] را نیز برای یاری صلیبی‌ها فرستاد. نخستین هدف لشکرکشی آنان [[نیقیه]] بود. نیقیه که در گذشته شهری مهم در قلمرو فرمانروایی امپراتوری بیزانس محسوب می‌شد، در آن هنگام بدل به پایتخت [[سلجوقیان روم|سلطنت سلجوقی روم]] و فرمانروایی [[قلج ارسلان یکم|قِلِج ارسلان یکم]] گشته بود. او که قدرت این سپاه تازهٔ صلیبی را دست‌کم گرفته‌بود در آن هنگام با رها کردن خانواده و خزانه‌اش در شهر، برای جنگ با [[دانشمندیان]] به آناتولی مرکزی لشکرکشی کرده‌بود.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۱۷–۱۲۰|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref>
مرکز اروپای غربی پس از گسترش مسیحیت در بین مردم ساکسون، وایکینگ و مجار در اواخر سدهٔ دهم میلادی؛ ثبات یافته‌بود. به هر حال سقوط ناگهانی [[امپراتوری کارولنژی]] فرصت پیدایش و پا به عرصهٔ وجود نهادن را به همهٔ فئودال‌ها فراهم کرد.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۳–۴|ک=The First Crusade: A New History}}</ref> اما خشونت‌طلبی فئودال‌ها و شوالیه‌هایشان که در اروپای مرکزی فراگیر شده بود، مدام توسط کلیسا محکوم شد و برای حل آن، [[طرح سازش و توقف جنگ خداوندی]] در بین مسیحیان برقرار شد تا در روزهای معینی از سال جنگیدن ممنوع شود. در همین زمان، نهادِ کلیسا و پاپ برای اصلاحات در ساختار انتخاب پاپ‌ها، با امپراتوران مقدس روم درگیر شد که منجر به [[مناقشه اعطای مقام|مناقشهٔ اعطای مقام]] امپراتوری شد. پاپ‌هایی نظیر گریگوری هفتم، جنگ فئودال‌ها علیه امپراتوری مقدس روم را براساس قدرت دینی خود، توجیه و آن را تصدیق می‌کردند. این‌چنین پاپ علاوه بر دفع دشمنان سیاسی داخلی خود با بهره‌گیری از فئودال‌ها و شوالیه‌ها؛ توانست از آن‌ها علیه دشمنان خارجی کلیسا و مسیحیت — مسلمانان اندلس و سلاجقه در شرق — نیز استفاده کند.<ref>{{پک|Riley-Smith|۱۹۹۱|ص=۵–۸|ک=The First Crusade and the Idea of Crusading}}</ref>
 
پیرو این رویداد و به محض ورود صلیبی‌ها به پشت دیوارهای شهر، این شهر در محاصره‌ای نسبتاً طولانی قرار گرفت.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۲۴–۱۲۶|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref> در نهایت پادگان تُرک‌های شهر در ۱۸ ژوئن تسلیم شده<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۲۶–۱۳۰|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref> و شهر در دست نیروهای بیزانسی قرار گرفت، و این رویداد سرچشمهٔ آغاز درگیری‌های صلیبی‌ها و امپراتوری بیزانس گردید. پرچم‌های امپراتوری بیزانس بر دیوارها و برج‌های شهر برافراشته شدند و صلیبی‌ها از غارت شهر و حتی ورود به آن، جز در دسته‌های کوچک و همراه با محافظ منع شدند. گرچه این اتفاق مطابق با سیاست سوگند وفاداری صلیبی‌ها به الکسیوس و امپراتوری روی داده‌بود اما امپراتور با بخشش هدایای خوراکی به سپاه صلیبی‌ها و نیز هدایایی گرانبها از گنجینهٔ قِلِج ارسلان به سران صلیبی، آنان را از خود خشنود کرد.<ref>{{پک|کاشف|۱۳۸۴|ص=۲۳۹–۲۴۰|ک=تاریخ جنگهای صلیبی}}</ref>
در شرق اروپا، امپراتوری بیزانس واقع شده بود که از مسیحیانی تشکیل می‌شد که مدت زمان زیادی از [[کلیسای ارتدکس شرقی|کلیسای ارتدکس]] پیروی می‌کردند. کلیسای ارتدوکس شرقی و کاتولیک رومی از ۱۰۵۴ م و در رویداد [[جدایی شرق و غرب|جدایی کلیسای شرق و غرب]] از یکدیگر جدا گشته بودند. مورخان استدلال می‌کنند که یکی از اهداف جنگ صلیبی ممکن‌است تمایل به تحمیل کردن قدرت کلیسای روم از سوی پاپ به کلیسای شرقی بوده باشد،<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۷|ک=The First Crusade: A New History}}</ref> هرچند طبق نامه‌ها و نوشته‌های اوربان دوم، وی هرگز هدف و تمایلی برای جنگ صلیبی نداشت. ترکان سلجوقی پس از شکست دادن بیزانس در [[نبرد ملازگرد]] در ۱۰۷۱ م بخش اعظمی از آناتولی را تسخیر کردند که این مناطق توسط فرماندهان کنترل می‌شد. این شکست سبب سقوط جایگاه قدرتمند بیزانس در شرق اروپا شد.<ref>{{پک|Frankopan|۲۰۱۲|ص=۵۷–۷۱|ک=The First Crusade: The Call from the East}}</ref> در میانهٔ دههٔ ۱۰۹۰ م، امپراتوری بیزانس به‌طور گسترده‌ای به بالکان در اروپا و شمال غربی آناتولی محدود شده‌بود؛ و رویارویی با دشمنان نورمن در غرب و ترکان در شرق اهمیت داشت.<ref>{{پک|Treadgold|۱۹۹۷|ص=۸|ک=A History of the Byzantine State and Society}}</ref> در پاسخ به شکست در ملازگرد و شکست‌های بعدی بیزانسی‌ها در آناتولی در ۱۰۷۴ م، پاپ گریگوری هفتم طی فراخوانی، شوالیه‌ها و سربازان مسیحی<ref group="یادداشت">''miles Christi''</ref> را برای کمک و یاری به بیزانس، فراخواند که این درخواست نادیده گرفته شد و حتی توسط فئودال‌ها رد شد.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۵–۲۰|ک=The First Crusade: A New History}}</ref> علت این‌کار این بود که با اینکه شکست در ملازگرد هولناک بود ولی اهمیت زیادی نداشت و مشکلات بزرگی، حداقل در کوتاه مدت برای امپراتوری بیزانس به وجود نمی‌آورد.<ref>{{پک|Frankopan|۲۰۱۲|ص=۹۷–۹۹|ک=The First Crusade: The Call from the East}}</ref>
[[پرونده:Byzantium_after_the_First_crusade-fa.png|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Byzantium_after_the_First_crusade-fa.png|بندانگشتی|300x300پیکسل|مسیر نخستین جنگ صلیبی از میان آسیا]]
در پایان ماه ژوئن، صلیبی‌ها از میان آناتولی به حرکت‌شان ادامه دادند. آنان توسط تعدادی از سربازان بیزانسی به فرماندهی تاتِیسیوس همراهی می‌شدند، و همچنان به این امید دل بسته بودند که امپراتور الکسیوس، تمام سپاه بیزانس را پس از آنان به‌سوی‌شان خواهد فرستاد. صلیبی‌ها سپاه‌شان را برای کنترل راحت‌تر به دو دسته تقسیم کردند؛ یک گروه به فرماندهی نورمن‌ها، و دیگری به فرماندهی فرانسوی‌ها.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۳۲–۱۳۴|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref> دو گروه از پیش تعیین کرده بودند که در [[دورلیوم]] به یکدیگر ملحق شوند، اما در یکم ژوئیه و در نزدیکی دورلیوم با سپاه ارسلان روبرو شدند و در [[نبرد دورلیوم (۱۰۹۷)|نبردی]] که روی داد، توانستند نیروهای او را از میان بردارند.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۳۵|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۳۵–۱۳۷|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref>
 
حرکت صلیبی‌ها از میان آناتولی گریزناپذیر بود، اما از آنجایی که ارسلان هر آنچه در پشت سر حرکت سپاهش قرار داشت را سوزانده و نابود کرده بود، این سفر بسیار سخت و طاقت‌فرسا می‌نمود. این رویداد در میانهٔ تابستان بود و در نتیجه تعداد زیادی از افراد و اسب‌های صلیبی‌ها که آب و غذای کمی به‌همراه داشتند، کشته شدند.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۳۸–۱۳۹|ک=The First Crusade: A New History|زبان=en}}</ref> مسیحیان محلی نیز در بین راه برخی مواقع به آنان غذا و پول، هدیه می‌کردند. صلیبی‌ها نیز هر زمانی که فرصتی به‌دست می‌آوردند، دست به چپاول و غارت می‌زدند. هریک از فرماندهان، درگیری و بحث را پیرامون رهبری کل گروه شروع کرده‌بود، گرچه هیچ‌یک از آنان از قدرت کافی برای این کار بهره‌مند نبود، و تنها آدهمار به عنوان رهبری معنوی سپاه به رسمیت شناخته شده‌بود. پس از گذشتن از میان [[دروازه‌های کیلیکیه]]، بالدوین بوین بر سرزمین ارمنی‌ها در پیرامون [[فرات]] متمرکز شد. او تصمیم گرفت ملکی را برای خود در سرزمین مقدس تصرف کند و در ابتدای سال ۱۰۹۸ م، او به عنوان جانشین [[توروس ادسا|توروس حاکم اِدسا]] برگزیده شد. توروس در میان رعایای ارمنی به‌خاطر داشتن مذهب ارتدوکس یونانی محبوبیتی نداشت. پس از چندی توروس، در پی شورشی که احتمالاً با تحریک بالدوین روی داده بود، کشته‌شد. در مارس ۱۰۹۸ م، بالدوین به عنوان حاکم جدید انتخاب شد و [[کنت‌نشین ادسا]] را به عنوان نخستین [[دولت‌های صلیبیون|دولت صلیبی]] ایجاد نمود.<ref>{{پک|Hindley|۲۰۰۴|ص=۳۷|ک=A Brief History of the Crusades: Islam and Christianity in the Struggle for World Supremacy|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Runciman|1951|ص=۱۴۹|ک=The First Crusade|زبان=en}}</ref>
=== وضعیت شرق ===
{{Main|جنگ‌های بیزانسی-سلجوقی}}
[[پرونده:پس از ملازگرد.png|بندانگشتی|350x350پیکسل|امپراتوری بیزانس کنترل بیشتر قسمت‌های [[آناتولی]] را در پی [[نبرد ملازگرد]] از دست داد.|جایگزین=]]
پس از [[جنگ ملازگرد]]، [[سلجوقیان]] در سال ۱۰۷۱ م به اوج قدرت خود رسیدند و امپراتوری بیزانس نیز تا هنگامی که صلیبی‌ها برسند به نبرد با سلجوقی‌ها و دیگر امارت‌های ترک برای کنترل آناتولی و [[سوریه]] ادامه داد. اما درست پس از مرگ [[آلب‌ارسلان]] و [[ملکشاه]] در سال ۱۰۹۲ م اوضاع در میان ترکان سلجوقی که مسلمانانی سنی مذهب و متعصب بودند، رو به آشفتگی نهاد و ترکان سلجوقی درگیر جنگی داخلی گرداند که منجر به تقسیم حکومت و امپراتوری سلجوقی شد.<ref>{{پک|صفوی|۱۳۳۴|ک=جنگ‌های صلیبی|ص=۱۳}}</ref><ref>{{پک|بازورث|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۸۴–۸۳}}</ref><ref>{{پک|لسترنج|۱۳۶۴|ک=جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی|ص=۱۴۹}}</ref> در این زمان عراق صحنه آشوب‌ها و انقلاب‌هایی بود که به وسیلهٔ اعراب و ترک‌ها رهبری می‌شد. اما در شام، [[تتش]]<ref>{{پک|بازورث|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۱۱۳–۱۱۲}}</ref> در سال ۱۰۹۵ م درگذشت و پسرانش رضوان، حاکم [[حلب]]،<ref>{{پک|صفوی|۱۳۳۴|ک=جنگ‌های صلیبی|ص=۱۰۳}}</ref> و دقاق، حاکم [[دمشق]]، پس از کوشش‌های فراوان بر اوضاع مسلط شدند. [[اورشلیم]] به حکومت [[آل ارتق|ارتقیان]] انتقال یافت. [[طرابلس]] زیر سلطه شیعیان [[بنی عمار (حکومت)|بنی عمار]] بود. [[فاطمیان]] مصر با استفاده از این آشفتگی به گسترش اراضی خویش در [[فلسطین]] پرداختند و [[اورشلیم]] را تسخیر کردند و [[موصل]] نیز در زیر فرمان [[کربغا]] قرارگرفت.<ref>{{پک|Holt|۱۹۸۹|ص=۱۱، ۱۴–۱۵|ک=The Age of the Crusades: The Near East from the Eleventh Century to 1517}}</ref><ref>{{پک|صفوی|۱۳۳۴|ک=جنگ‌های صلیبی|ص=۵۱}}</ref>
 
مصر و بیشتر فلسطین توسط خلافت [[شیعه|شیعی]] و [[مردم عرب|عربی]] [[خلافت فاطمیان|فاطمیان]] کنترل می‌شد، که در پی از راه رسیدن سلجوقیان قلمروشان کوچکتر نیز گردید. دلیل بزرگ قطع دسترسی مسیحیان محلی و زائران غربی با یکدیگر و سرزمین مقدس، جنگ بین فاطمیان و سلجوقیان محسوب می‌گردید. فاطمیان، تحت حکومت اسمی [[خلیفه]] [[احمد مستعلی]] قرار داشتند، اما در واقع حکومت حقیقی در دستان وزیر [[افضل شاهنشاه]] قرار داشت؛ آنان در ۱۰۷۳ م اورشلیم را به سلجوقیان باختند (اگرچه بعضی از گزارش‌ها ۱۰۷۶ م گفته‌اند)؛<ref>{{پک|Gil|۱۹۹۷|ص=۴۱۰–۴۱۱|ک=A History of Palestine, 634–1099}}</ref> ولی آن‌ها توانستند مجدداً اورشلیم را در سال ۱۰۹۸ م از [[آل ارتق]] که قبیلهٔ ترک کوچکی بود و کمی پیش از رسیدن صلیبی‌ها به سلجوقیان پیوسته بود؛ بازپس گیرند.<ref>{{پک|Holt|۱۹۸۹|ص=۱۱–۱۴|ک=The Age of the Crusades: The Near East from the Eleventh Century to 1517}}</ref>
 
== نبرد ==
=== محاصره انطاکیه ===
{{Main|محاصره انطاکیه (۱۰۹۸)}}[[پرونده:Gustave dore crusades bohemond alone mounts the rampart of antioch.jpg|بندانگشتی|305x305px|''بوهموند به تنهایی از باروی [[انطاکیه]] بالا می‌رود.'' نقاشی از [[گوستاو دوره]] (۱۸۷۱)|جایگزین=]]در همین میان، سپاه صلیبیون به سوی انطاکیه که تقریباً در نیمهٔ راه اورشلیم و قسطنطنیه قرار داشت، حرکت کرد. استفان بلوآ این شهر را «شهری فراتر از باور و بسیار مستحکم و غیرقابل تسخیر» توصیف کرده‌است و ایدهٔ گرفتن شهر با حملهٔ مستقیم باعث سستی صلیبیون گردید.<ref>{{پک|Hindley|۲۰۰۴|ص=۳۸|ک=A Brief History of the Crusades: Islam and Christianity in the Struggle for World Supremacy}}</ref> به جای آن، آن‌ها به وادار کردن شهر به تسلیم، یا پیدا کردن خیانتکاری درون شهر امید بسته بودند. (تاکتیکی که در گذشته نیز در انطاکیه روی داده بود و منجر به سلطهٔ بیزانسی‌ها و پس از آن ترکان سلجوقی گشته بود) سپاه صلیبی در ۲۰ اکتبر ۱۰۹۷ م، انطاکیه را محاصره کرد.<ref>{{پک|Hindley|۲۰۰۴|ص=۳۹|ک=A Brief History of the Crusades: Islam and Christianity in the Struggle for World Supremacy}}</ref> در طول تقریباً هشت ماه محاصره، آن‌ها مجبور شدند دو سپاه بزرگ کمکی به فرماندهی [[دقاق]] و [[فخرالملوک رضوان]]، امیران حلب و دمشق را شکست دهند.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۶۳–۱۸۷|ک=The First Crusade: A New History}}</ref> انطاکیه چنان شهر بزرگی بود که صلیبیون نیرو و سرباز کافی برای محاصرهٔ کامل آن در اختیار نداشتند، و در نتیجهٔ این امر، به شهر کمک و پشتیبانی رسانده می‌شد.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۳۵|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref> در ۴ مه ۱۰۹۸ م، ناوگانی از صلیبیون انگلیسی به آنجا رسید و حامل نیروهای کمکی و بسیاری از تجهیزات و تدارکات مورد نیاز برای آنان بود.<ref>{{پک|کاشف|۱۳۸۴|ص=۲۹۹|ک=تاریخ جنگهای صلیبی}}</ref> به لطف این نیروها و تجهیزات فراهم شده حلقه محاصره شهر کامل گردید.<ref>{{پک|کاشف|۱۳۸۴|ص=۳۰۱|ک=تاریخ جنگهای صلیبی}}</ref>
 
در اوایل ماه مه ۱۰۹۸ م، [[کربغا]]، اتابک موصل به همراه نیروهایی از دیگر مناطق عراق و ایران و جمعی از نیروهای امیر ارتقی شمال سوریه از [[موصل]] برای پایان دادن به محاصره به سوی انطاکیه حرکت نمود. در پی رسیدن این اخبار به صلیبیون آنان به سرعت به چاره‌اندیشی برای مقابله با این تهدید بسیار بزرگ افتادند. بوهموند توانست یک نگهبان ارمنی تازه مسلمان به نام فیروز را بخرد تا برجش را تسلیم نماید. در نتیجه، در ۳ ماه ژوئن صلیبیون وارد شهر شدند و بسیاری از ساکنان مسلمان آن را قتل‌عام کردند.<ref>{{پک|کاشف|۱۳۸۴|ص=۳۰۵–۳۰۹|ک=تاریخ جنگهای صلیبی}}</ref><ref>{{پک|Runciman|1951|ص=۲۳۱|ک=The First Crusade}}</ref> گرچه تنها چند روز بعد در ۷ ژوئن سپاه کربغا از راه رسید و صلیبیون را در انطاکیه محاصره کرد.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۴۲–۱۴۳|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref> برطبق گفتهٔ ریموند آگلیرز، در همین هنگام بود که راهبی به نام پیتر بارتولومیو ادعا کرد که [[نیزه مقدس]] را در شهر یافته‌است؛ و گرچه برخی افراد دیرباور درمیانشان وجود داشت، ولی این رویداد به عنوان نشانه‌ای برای پیروزی آن‌ها قلمداد شد.<ref>{{پک|Asbridge|۲۰۰۴|ص=۱۶۳–۱۸۷|ک=The First Crusade: A New History}}</ref>
 
صلیبیون در ۲۸ ژوئن ۱۰۹۸ م، سپاه کربغا را در نبردی تن به تن و خارج از شهر شکست دادند. دلیل این پیروزی صلیبیون، ناتوانی کربغا در سازماندهی گروه‌ها و دسته‌های مختلف سپاهش بود.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۳۷|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref> پس از پیروزی در انطاکیه، به دلیل سرگرم شدن اشراف در میان خودشان برای تعیین حاکم شهر، ادامهٔ جنگ صلیبی و حرکت به سوی سرزمین مقدس برای شش ماه به تأخیر افتاد.<ref>{{پک|Neveux|۲۰۰۸|ص=۱۸۶–۱۸۸|ک=The Normans}}</ref>
صلیبیون در ۲۸ ژوئن ۱۰۹۸ م، سپاه کربغا را در نبردی تن به تن و خارج از شهر شکست دادند. دلیل این پیروزی صلیبیون، ناتوانی کربغا در سازماندهی گروه‌ها و دسته‌های مختلف سپاهش بود.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۳۷|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref> هنگامی که صلیبیون به سوی مسلمانان حرکت می‌کردند، دسته‌ای از سپاه مسلمانان که گمان می‌کردند با پیروزی کربغا بر صلیبیون قدرتش بسیار بیشتر می‌گردد به همراه دقاق، امیر دمشق از میدان جنگ گریختند و با فرارشان وحشت را به دل سپاهیان کربغا انداختند و در پی این رویداد امیر ارتقی و امیر حمص نیز از میدان گریختند و سپاه ترکان درهم شکست و همگی گریختند و شمار بسیاری نیز در هنگام تعقیب به دست صلیبیون کشته‌شدند.<ref>{{پک|کاشف|۱۳۸۴|ص=۳۲۸|ک=تاریخ جنگهای صلیبی}}</ref> [[پرونده:Gustave dore crusades the massacre of antioch.jpg|راست|بندانگشتی|''قتل‌عام انطاکیه.'' نقاشی از [[گوستاو دوره]] (۱۸۷۱)|جایگزین=|323x323پیکسل]]یکی از فرماندهان صلیبی، در اسکندرون به نام استفان بلوآ با آگاهی از وضعیت ناامید کنندهٔ انطاکیه در پیش از شکست کربغا، شام را ترک کرد و در راه بازگشتش به فرانسه به امپراتور الکسیوس و سپاهش که در راه یاری صلیبیون بودند نیز هشدار داد و امپراتور نیز تصمیم گرفت به قسطنطنیه بازگردد.<ref>{{پک|Madden|۲۰۰۵|ص=۲۸|ک=New Concise History of the Crusades}}</ref> تصمیم به بازگشت الکسیوس و رها کردن جنگ در نظر صلیبیون خیانتی بزرگ بود و رهبران صلیبی، به ویژه بوهموند، با استفاده از این فرصت ایجادشده، سوگندهای وفاداری‌شان نسبت به الکسیوس را باطل اعلام کردند. در همان‌هنگام بوهموند ادعای حکومت انطاکیه را نمود، که با واکنش منفی دیگر رهبران به ویژه ریموند تولوز مواجه گشت. در نتیجه به دلیل سرگرم شدن اشراف در میان خودشان، ادامهٔ جنگ صلیبی و حرکت به سوی سرزمین مقدس برای شش ماه به تأخیر افتاد. هنگام بحث در مورد این دوره، یک دیدگاه تاریخ‌نگاری عام که توسط برخی از محققان مطرح شده این است که [[فرانک‌ها]]ی شمال فرانسه، [[پروانس]]ی‌های جنوب فرانسه و [[نورمن‌ها]]ی جنوب ایتالیا خودشان را «ملت‌های» جداگانه می‌نامیدند، و از آنجایی که هریک تلاش داشتند جایگاه خودشان را بهبود دهند، موجب ایجاد درگیری و اغتشاش می‌شدند. تاریخ‌نگاران دیگری نیز در کنار اختلافات نژادی، مقصر و دلیل اصلی این درگیری‌ها را جاه‌طلبی‌های شخصی بر سر قدرت میان رهبران صلیبی دانسته‌اند.<ref>{{پک|Neveux|۲۰۰۸|ص=۱۸۶–۱۸۸|ک=The Normans}}</ref>
 
در همین حال، یک بیماری همه‌گیر شیوع یافت و بسیاری از صلیبیون مانند نمایندهٔ تام‌الاختیار پاپ، آدهمار لپوی را به کام مرگ کشاند.<ref>{{پک|Lock|۲۰۰۶|ص=۲۳|ک=Routledge Companion to the Crusades}}</ref> دربا این زمان تعداد اسب‌ها حتی کمتر از قبل بود و بدتر از آن، دهقانان مسلمان منطقه از دادن و تأمین آذوقهٔ صلیبیون خودداری می‌کردند. در ماه دسامبر و پس از محاصره و تسخیر شهر عرب‌نشین [[معره نعمان|معره‌نعمان]] صلیبیون در چنان وضع وخیمی قرارداشتند که برای رهایی از گرسنگی واداررو به [[آدم‌خواریفزون (انسان‌ها)|آدم‌خواری]]گذاشتن گردیدند.<ref>{{پک|Runciman|1951|ص=۲۶۱|ک=The First Crusade}}</ref> رالف کان نوشته‌است: «در معره‌نعمان، نیروهای ما کافران بالغ را در دیگ‌های پخت‌وپز، می‌پختند و بچه‌ها را نیز به سیخ کشیده و بریان شده حریصانه می‌خوردند».<ref>{{harvnb|Hotaling|2003|p=114}}{{پک|Hotaling|۲۰۰۳|ص=۱۱۴|ک=Islam Without Illusions: Its Past, Its Present, and Its Challenge for the Future}}</ref> در همین هنگام،بی‌قراری شوالیه‌ها و سربازان دون‌پایه‌تر به‌طور فزاینده‌ای بی‌قراری می‌کردند وکه خواستار ادامهٔ حرکت به سوی اورشلیم بودند وسرانجام رهبرانشان را مجبور به پذیرش اینشروع کارحرکت نمودندشدند. سراجامسرانجام در آغاز سال ۱۰۹۹ م، صلیبیون با برگزیدن بوهموند به عنوان نخستین شاهزاده انطاکیه، راهپیمایی به سوی اورشلیم را دوباره آغاز کردند.<ref>{{پک|Neveux|۲۰۰۸|ص=۱۸۶–۱۸۸|ک=The Normans}}</ref>
 
=== پیشروی به سمت اورشلیم ===
سطر ۶۹ ⟵ ۶۵:
[[افتخارالدوله]]، فرماندار فاطمی اورشلیم، که از رسیدن صلیبیون آگاه شد، همهٔ ساکنان مسیحی اورشلیم را از شهر اخراج کرد تا احتمال سقوط شهر را به‌خاطر خیانت داخلی کاهش دهد؛ همچنین او بسیاری از چاه‌های اطراف بیرون شهر را نیز مسموم نمود.<ref name="madden" group="یادداشت">Madden, Thomas F. ''The New Concise History of the Crusades'' page 33 (Rowman & Littlefield Pub. , Inc. , 2005). The ''تاریخچهٔ سوری ۱۲۳۴'' یکی از منابعی است که ادعا کرده‌است که همهٔ مسیحیان اورشلیم پیش از رسیدن سپاه صلیبیون از شهر تبعید شده بودند. «نخستین و دومین جنگ صلیبی از تاریخ‌نگار ناشناس اهل سوریه» Trans. A.S. Tritton. ''Journal of the Royal Asiatic Society'', 1933, p. 73. این امر برای جلوگیری از همکاری آن‌ها با صلیبیون صورت گرفت.</ref> هنگامی که صلیبیون در ۷ ژوئن به اورشلیم رسیدند، تنها چند سال بود که فاطمیان این شهر را از سلجوقیان بازپس‌گرفته بودند. بسیاری از صلیبیون پس از دیدن شهر و به پایان رسیدن سفر بسیار طولانیشان گریستند.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۵۳–۱۵۷|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref>
 
=== محاصره اورشلیم ===
صلیبیون هنگامی که به حومهٔ اورشلیم رسیدند با منطقه‌ای خشک و بدون گیاه و خالی از منابع آب و غذا مواجه شدند. در این مکان، هیچ دورنمایی برای رسیدن نیروی‌امدادی وجود نداشت و حتی بیم حملهٔ قریب‌الوقوع حاکمان محلی فاطمی نیز می‌رفت. هیچ امیدی به تلاش برای محاصره کردن شهر مانند آنچه در انطاکیه روی داده‌بود، وجود نداشت و صلیبیون از جنگجویان، پشتیبانی، آذوقه و زمان کافی برخوردار نبودند. در مقابل، آن‌ها تصمیم گرفتند تا مستقیماً به شهر یورش ببرند.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۵۳–۱۵۷|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref> صلیبیون دارای انتخاب‌های محدوی بودند زیرا برطبق تخمین‌ها از نیروی آنان، تنها ۱۲٬۰۰۰ نفر شامل ۱۵۰۰ سواره‌نظام باقی‌مانده بود.<ref>{{پک|Konstam|۲۰۰۴|ص=۱۳۳|ک=Historical Atlas of the Crusades}}</ref> گادفری و تنکرد، در شمال شهر اردوگاهی ساخته بودند، ریموند اردوگاه خود را در جنوب شهر برپا کرد. علاوه بر این، نیروهای پروانسی نیز در ۱۳ ژوئن و در نخستین حمله شرکت نکردند. این اختلافات در میان سپاه صلیبیون به وحدت عمل آنان صدمه می‌زد. در نخستین حمله که احتمالاً بیشتر برای گمانه‌زنی از میزان توان استحکامات صورت پذیرفت، صلیبیون پس از رخنه کردن به دیوار بیرونی، در نفوذ به دیوار درونی شهر ناکام ماندند.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۵۳–۱۵۷|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref>
 
سطر ۸۰ ⟵ ۷۶:
کشتار در ادامهٔ روز نیز ادامه یافت. تمام مسلمانان کشته شده و یهودیانی که در کنیسه جامع پناه گرفته بودند، بوسیلهٔ صلیبیون و همراه با کنیسه‌شان به آتش کشیده شدند. روز بعد، زندانیان تنکرد در مسجد الاقصی نیز کشته شدند. با این وجود، واضح است که برخی از مسلمانان و یهودیان این شهر از این کشتار، جان سالم به در برده یا فرار کردند یا برای دریافت خون‌بها به اسارت درامدند.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۵۷–۱۵۹|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref> جمعیت مسیحی شرقی این شهر، پیش از محاصره توسط فرماندار شهر اخراج شده بودند و بدین ترتیب از این کشتار جان سالم بدر بردند.<ref>{{پک|Tyerman|۲۰۰۶|ص=۱۵۷–۱۵۹|ک=God's War: A New History of the Crusades}}</ref>
 
== پس از جنگپیامدها ==
=== برپایی پادشاهی اورشلیم ===
[[پرونده:Crusader Graffiti in the Church of the holy supulchure Jerusalem Victor 2011 -1-21.jpg|بندانگشتی|230x230px|نوشته‌ای مربوط به صلیبیون در [[کلیسای مقبره مقدس]]، [[اورشلیم]]|راست|جایگزین=]]