بانو (فیلم ۱۳۷۰): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: هرزنگاری شبکههای اجتماعی ویرایشگر دیداری |
اصلاح ارقام |
||
خط ۶۸:
== یادداشت ==
داریوش مهرجویی در گفت و گویی با ماهنامه فیلم، در آذر ۷۷ گفت:<blockquote>بانو در واقع ادامه یا تحول و رشد همان تم هامون است. بانو در واقع، هامون زن است و فیلم، سرگذشت رنج او.</blockquote>بانو داستان زنی از طبقه مرفه و آشنا به کتاب و تاریخ و شعر است که سرخورده و دلشکسته از خیانت همسرش، آگاهانه خانه اعیانیاش را مامن افرادی فقیر و محروم و مستضعف میکند. بنا به گفتهی داریوش مهرجویی، وی ایدهی ساخت بانو را از اتفاقی واقعی که برای همسر آن زمانش [[فریار جواهریان]] افتاده بود، گرفته بود:<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=مهرجویی کارنامه چهل ساله|کوشش=مانی حقیقی، داریوش مهرجویی|پیوند=https://www.iranketab.ir/book/22450-mehrjui}}</ref><blockquote>باغ بزرگی کنار خانه ما بود که دیوار کناریاش ریخته بود. باغبان آنجا و زنش گاه گاهی برای کمک به خانه ما میآمدند. یک روز زن باغبان مریض شد. فریار رفت پیششان، بهشان رسید و زن را به بیمارستان برد. بعد نشست برای من تعریف کرد که این زن چقدر نمک نشناس بوده و مدام غر میزده و هر کاری فریار برایش میکرده، باز هم متوقع بوده، تا جایی که در ماشین را هم فریار باید برایش باز و بسته میکرده. این موضوع برای من تلنگری بود. حس کردم اگر بشود درونش را بشکافم، موضوع جالبی میشود.</blockquote>[[محمدمهدی دادگو]]، چهره مورد اعتماد مدیران سینمایی آن زمان، تولید بانو را در همکاری با [[مجید مدرسی]] که نسبت خانوادگی با او داشت، پیش برد. دادگو و مدرسی پیشتر [[دندان مار]] [[مسعود کیمیایی]] و [[پرده آخر]] [[واروژ کریممسیحی]] را تهیه کرده بودند. حضور دادگو که مدتی از مدیران [[بنیاد سینمایی فارابی|بنیاد فارابی]] و از همکاران مدیران سینمایی آن زمان و همزمان مورد اعتماد طیف فیلمسازان متفاوت پیش از انقلاب بود، کار تولید فیلم را بدون مشکل جلو برد. داریوش مهرجویی مانند [[اجارهنشینها]] از گروه بازیگران حرفهای پرتعداد استفاده کرد و نقش اصلی را به [[بیتا فرهی]] سپرد که [[ناصر چشمآذر]] نخستین بار او را برای بازی در [[هامون (فیلم)|هامون]] معرفی کرده بود. فرهی شمایل شکنندهی زنی اصیل و شکست خورده اما مهربان و پذیرننده را که در تاویلهای بعدی ''مام وطن'' نام گرفت به خوبی ایفا کرد.<ref name=":1">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://twitter.com/babakazar/status/1323268062259400707?s=20|عنوان=یادداشت بابک غفوری آذر درباره بانو}}</ref>
فیلمبرداری زمستان سال ۶۹ انجام شد و با به طول انجامیدن مراحل فنی برای نمایش در دهمین [[جشنواره فیلم فجر]] در بهمن ۷۰ کاملا آماده بود. اما از همان نخستین بازبینیهای جشنواره مشکلات آغاز شد. فیلم به همه آن تاویلها و نمادپردازیهایی که درباره [[اجارهنشینها]] مطرح شد، راه میداد و ایبسا بیشتر. محرومان و مستضعفانی که عملا خانهای را در سایه مهربانی و پذیرندگی مالکش، صاحب میشوند و قدم به قدم در مسیر نابودیاش پیش میروند. همه اتفاقات هم در یک خانه بزرگ و باشکوه در زمستانی سرد رخ میداد. آن هم از سوی فیلمسازی که منتقدان سرسختی چون [[سید مرتضی آوینی|مرتضی آوینی]] داشت. آوینی پس از پایان جنگ و درسایه ساخت [[روایت فتح]] به مهمترین و پرنفوذترین نظریه پرداز مورد اعتماد حاکمیت در زمینه هنرهای تصویری تبدیل شده بود. کسی که منتقد شدید طیف فیلمسازان معروف به روشنفکر بود و نشریهاش ([[ماهنامه سوره|ماهنامهٔ سوره]]) هم پایگاه اصلی حمله به این طیف فعالان فرهنگی و هنری. او این حملات را از جشنواره هشتم فجر (بهمن ۶۸) آغاز کرد و به فاصله یک سال بعد [[کیهان (روزنامه)|روزنامه کیهان]] هم با مدیریت [[مهدی نصیری]] به او پیوستند.<ref name=":1" /> بهمن ۱۳۷۰ اوج حملات این گروه بود و مدیران سینمایی و فرهنگی تنها میتوانستند مدافع نمایش [[مسافران (فیلم ۱۳۷۰)|مسافران]]، [[نرگس (فیلم)|نرگس]] و [[ناصرالدینشاه آکتور سینما|ناصرالدین شاه آکتور سینما]] باشند و آمادهی دفاع از «بانو»یی که میتوانست «[[اجارهنشینها]]»ی تازهای باشد، نبودند.<ref name=":1" /> این چنین شد که با دستور مستقیم [[فخرالدین انوار]]، معاون سینمایی وقت و طبق نظر شورای پروانه نمایش، بانو به دلیل «توهین به انسان و مردم» توقیف شد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://namehnews.com/fa/news/324425/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D9%88%D8%B4-%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%AC%D9%88%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88-%D8%B1%D8%A7-%DB%B9-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%83%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF|عنوان=داريوش مهرجويي: بانو را ۹ سال زنداني كردند}}</ref> تلاشهای سازندگان از جمله نامهای که داریوش مهرجویی به شورای پروانه نمایش نوشت، تاثیری نداشت. وی در گفتگویی با ماهنامه فیلم در آذر
بانو پس از تحولات خرداد ۷۶، رفع توقیف شد و از ۲۲ مهر ۱۳۷۷در تهران اکران شد در حالی که سالها از مرگ [[سید مرتضی آوینی|مرتضی آوینی]] میگذشت و [[مهدی نصیری]] نیز جایش را به [[حسین شریعتمداری]] داده بود. بانو در نگاهی امروزی همچنان فیلمی استعاری و بسیار تاویل برانگیز در نقد طبقه محروم و مستضعف با عملکرد حیرت انگیز تمام عوامل از جمله کل بازیگرانش است. ظرافت حیرتانگیز مهرجویی در ساخت شخصیتهای مختلف و پرداخت دقیق و درست آنها کم نظیر و درخشان است. حتی تابلوی [[عارف قزوینی]] بر راه پله خانه که جابجا در فیلم دیده میشود، خود میتواند زمینه تاویل و بحث دیگری درباره این ساخته فوقالعاده داریوش مهرجویی باشد.<ref name=":1" />
|