به گفته هلال الصبیع مورخ ، مرزبان خواهرى به نام سیده شیرین داشت که همسر [[فخرالدوله]] [[حاکم]] [[آل بویه]] و [[مادر]] [[مجدالدولهمجدالدوله دیلمی|مجدالدوله]] بود. با این حال ، طبق [[قابوسنامه]] نوشته [[قابوس بن وشمگیر|كیكاووس]] حاكم [[زیاریان|زیاری]] (كه از تبار [[باوندیان|باوند]] بود) ، سیده شیرین خواهرزاده مرزبان بود. در مورد سلطنت پادشاهان [[باوندی]] پس از مرگ رستم دوم سردرگمیهای زیادی صورت گرفته است. در سال 986 ، دیگر از مرزبان به عنوان حاکم [[باوندیان|خاندان باوند]] نام برده نمی شود و در عوض از یک [[شروین سوم]] خاص نام برده می شود. بعداً از شهریار سوم بعنوان حاکم [[باوندیان|سلسله باوند]] در سال بعد نام برده میشود. از مرزبان نیز بار دیگر در منابع نام برده میشود ، زیرا وی [[شهریار سوم]] را خلع کرده و خود را به عنوان حاکم [[باوندیان|خاندان باوند]] احیا کرده است. در سال ۹۹۸(میلادی) ، شهریار سوم با کمک های زیارتی به [[طبرستان]] بازگشت و پایتخت باوندی [[پریم]] را از مرزبان بدست آورد. با این حال ، مرزبان با کمک Buyid ، توانست به سرعت او را از شهر دفع کند. شهریار سوم به زودی یک ضد حمله دیگر انجام داد و مرزبان را شکست داد. شهریار سوم سپس بر تخت سلطنت باوندی نشست ، و استقلال خود را از حکومت [[زیاریان]] اعلام کرد. مرزبان از این فرصت استفاده کرد و به عنوان ناعل زیاریها شناخته شد و تاج و تخت خود را بدست آورد. شهریار سوم سپس به [[ری]] فرار كرد و در آنجا در سال ۱۰۰۰(میلادی) درگذشت. در سال ۹۹۹(میلادی) ، دانشمند مشهور [[ایرانی]] [[ابوریحان بیرونی]] از بارگاه مرزبان دیدار كرد. مرزبان احتمالاً تا سال ۱۰۰۶(میلادی) سلطنت میکرد ، زمانی که خاندان باوند توسط فرمانروای زیارتی قابوس به پایان رسید.
با این وجود ، چندین شاهزاده باوندی همچنان در مناطق کوچک محلی مازندران به حکومت ادامه دادند. از یک شاهزاده باوندی به نام ابو جعفر محمد در کمک به مجدالدوله علیه شورشی دیلمی ابن فولاده در سال ۱۰۱۶(میلادی) و علیه حاکم کاووسی(کاکووید) [[اسپهبد محمد|محمد بن رستم]] دشمن زیار در سال ۱۰۲۸ نام برده می شود که ممکن است خودش از تبار باوندیان باشد.