وایکینگها: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
نوشته بی سر و ته به حماسهنامه می مانست تا مقاله - اصلاحات ساختاری - حذف مطالب تکراری و زائد برچسب: برگرداندهشده |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱:
{{تغییرمسیر|وایکینگ}}'''وایکینگها'''
چنین بر میآید که [[نورسها]] دستهای از ژرمنها بودند که نیاکانشان از دانمارک و
==
وایکینگهای نروژی، [[ایسلند]] را در نزدیک سال [[۸۷۰ (میلادی)|۸۷۰]] یافتند. نخستین کوچنده [[اینگفر آرناسون]] در خلیج آرام نزدیک دریا یک کشتزار ساخت. امروزه [[ریکیاویک]] پایتخت ایسلند در این بخش گسترده شدهاست. اگر باد همسو میوزید دریانوردان میتوانستند پس از یک سفر هفت روزه از [[نروژ]] به آنجا برسند. تا پیش از
جستجوگران وایکینگ برای یافتن سرزمینهای تازه، به درون آبهای خروشان اقیانوس اطلس شمالی رفتند. بیشتر آنها از نروژ بودند جایی که درههای آن زیستگاه مردم بسیاری شده بود و دارای زمینهای کشاورزی بسیار کمی بود. در میان سالهای ۸۰۰ میلادی و ۱۰۰۱ میلادی آنها جزایر فائرو، ایسلند، گرینلند و وینلند را یافتند. دیری نپایید که خیل کشتیهای پر از کوچندگان به همراه جانورانشان به آنجا سرازیر شدند. اما از آنجا که در آن روزگار سفرهای دریایی از ایمنی چندانی برخوردار نبود کشتیهای زیادی در توفان گم شدند و هرگز به آنجا نرسیدند.▼
▲وایکینگهای نروژی، [[ایسلند]] را نزدیک سال ۸۷۰ یافتند. اگر باد همسو میوزید دریانوردان میتوانستند پس از یک سفر هفت روزه از [[نروژ]] به آنجا برسند. تا پیش از سال ۹۳۰ میلادی ده هزار وایکینگ در ایسلند میزیستند.
▲گرینلند نیز به وسیله وایکینگهای نروژی در حالی که راه خود را در توفان گم کرده بودند، شناسایی شد. [[اریک سرخ]] سرکردهای که به جرم قتل ناچار شد از ایسلند برود در سال ۹۸۵–۹۸۴ میلادی کرانههای گرینلند را یافت. او برای برانگیختن مردم ایسلند برای زندگی در آنجا نام فریب دهنده «گرینلند» (سرزمین سبز) را بر آن نهاد. دو گروه کوچک وایکینگها برای زمانی نزدیک به ۴۰۰ سال از راه کشاورزی، شکار گوزن و خوک آبی، توانستند در آنجا پایدار بمانند اما در یک بازه زمانی، پس از ۱۴۱۰ میلادی بیشترشان از بین رفتند.
[[پرونده:Europe 814.png|پیوند=[[:en:File:Europe 814.png]]|بندانگشتی|اروپا در سال ۸۱۴ میلادی]]
[[لیف اریکسون]]،
== یورش نورمنها ==
{{اصلی|نورمنها}}
{{coord|61|00|N|45|00|W|display=title}}
<div style="float:left;background:#ffffff;margin-left:5px;padding:0.5em;border:1px solid #c8ccd1;font-size:90%;width:25em">
سطر ۶۸ ⟵ ۶۵:
|}
</div>
[[پرونده:Gokstadskipet1.jpg|بندانگشتی|250px|چپ|نمایی از کشتی وایکینگها در اسلو، نروژ]]▼
'''عصر وایکینگها''' اصطلاحی است برای اشاره به دورهای در [[تاریخ اروپا]]، بهویژه تاریخ شمال اروپا و [[اسکاندیناوی]] که از سدههای ۸ تا ۱۱ میلادی ادامه داشت.
=== وایکینگها در گذر تاریخ ===▼
در این عصر، وایکینگهای اسکاندیناوی ([[نورسها]]) از طریق بازرگانی و جنگ به کشف اروپا از راه دریاها و رودها پرداختند.
با آنکه وایکینگهای سدههای میانه هیچ همانندی رفتاری با وایکینگهای سده نهم ندارند اما هنوز هم در بسیاری از فیلمها و داستانها از این مردم، نمایی ددمنشانه نمایش داده میشود. پژوهشهای باستان شناسان به روشنی نشان میدهد که اینگونه نبودهاست. برای بسیاری از وایکینگها راه گذران زندگی نه تنها دزدی و چپاول نبوده بلکه از راه پیشههایی مانند کشاورزی و [[ماهیگیری]] بودهاست. از بررسی ابزاری که باستان شناسان یافتهاند نمایان شده که آنها در زندگی روزمره خود از [[داس]]، نیزههای ماهیگیری، [[بیل]]، [[کلنگ]]، [[گاوآهن]] و … بهره میگرفتند که همه ابزار کشاورزی بودند و هنگامی که این ابزار را در کنار دیگر گواههای تاریخی میگذاریم به خوبی روشن میشود که وایکینگها کشاورزان و ماهیگیران پیشرفته بودهاند.▼
در این دوره، وایکینگها به سرزمینهای [[ایرلند]]، [[گرینلند]]، [[نیوفاوندلند]] و [[آناتولی]] نیز رسیدند. افزون بر این شواهدی نیز برای درست بودن افسانه رسیدن وایکینگها به [[وینلند]] یعنی شمال قاره آمریکا نیز وجود دارد.
آنها با بهره گرفتن از درختهای جنگلهای اسکاندیناوی، کشتیهای بزرگ و نامور خود را میساختند و با کمک آنها به بازرگانی با کشورهای همسایه یا دیگر کشورهای اروپایی و بخشهایی از آسیا میپرداختند. وایکینگها توانایی ویژهای در ابزارسازی با [[آهن]] داشتند و از آن برای ساخت ابزار کار و نبرد بهره میجستند. آنها با دادوستد این کالاها، با [[طلا|زر]] و گوهرههای اروپایی برای خود زیورآلات میساختند.▼
== پیشینه ==
بیشتر خانهها از چوب و سنگ درست میشدند. توانایی وایکینگها در ساخت دژهای پایدار با ساختمایههای گفته شده سبب برتری آنها بر اروپاییها بود.▼
در سال ۸۰۱ میلادی در [[ژوتلند]] (در دانمارک امروزی) در میان وایکینگها یک قدرت مرکزی نیرومند پدید آمد. این قدرت برای دستیابی به سرزمین، بازرگانی و تاراج به سرزمینهای بیرون از محدودهٔ خود چشم دوخت.
وایکینگهایی که به اروپای باختری و خاوری حمله کردند بیشتر از اهالی [[دانمارک]]، [[نروژ]] و [[سوئد]] بودند. آنها از این مناطق به سوی [[ایسلند]]، [[گرینلند]]، [[جزایر فارو]]، [[کیثنس]] در اسکاتلند و (موقتاً) به شمال قاره آمریکا نیز رفتند و در این مناطق ساکن شدند.
[[پرونده:Vikings exploration and territories-en.svg|پیوند=[[:en:File:Vikings exploration and territories-en.svg]]|بندانگشتی|300x300پیکسل|پراکندگی وایکینگها]]▼
زبان آنها نیای [[زبانهای ژرمنی شمالی|زبانهای نوردیک]] امروزی است.
وایکینگها مردمانی جهانگرد و جستجوگر بودند. کشتیهای آنها که بیشتر مانند قایقهای باریک بزرگ بود و این توانایی را داشت که در سختترین دگرگونیهای آب و هوایی دریا مانند باران و توفان تاب بیاورند. آنها از کرانههای سوئد دریانوردی و ماهیگیری میکردند تا رودهای خاور اروپا که به دریای سیاه میرسید و همچنین سرزمینهای خاوریتر مانند [[خاورمیانه]]. وجود نقش «الله» و «علی» بر روی لباسهای ابریشمی یا انگشتر وایکینگهای مناطق بیرکا و گاملا در [[اوپسالا]] شواهدی قطعی از ارتباط وایکینگها با مردم [[ایران]] و [[چین]] است. نامهای «الله و علی» به [[خط کوفی]] روی این پارچهها همیشه در کنار هم قرار دارند. ممکن است بعضی از این قبرها متعلق به [[مسلمان|مسلمانان]] باشد اما به احتمال زیاد این کشفیات نشان میدهند که وایکینگها تحت تأثیر اندیشه [[اسلام|اسلامی]] از جمله زندگی ابدی در بهشت این لباسها را به تن مردههای خود میکردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=۲۸ مهر ۱۳۹۶|وبگاه=بیبیسی فارسی|نشانی=http://www.bbc.com/persian/world-41595755|عنوان=چرا لباس وایکینگها نقش 'الله' داشت؟}}</ref>▼
▲[[پرونده:Gokstadskipet1.jpg|بندانگشتی|250px|چپ|نمایی از کشتی وایکینگها در اسلو، نروژ]]
[[پرونده:Oseberg ship head post.jpg|پیوند=[[:en:File:Oseberg ship head post.jpg]]|بندانگشتی|مجسمه نوک کشتی وایکینگها]]▼
== شهر آیین وایکینگها ==
وایکینگها یکی از آخرین ملتهای ساکن اروپا بودند که همچنان بر مذهب چندخدایی بودند. ساختار همبودی (اجتماعی) در میان
اسکاندیناویها، سالها پیش از اینکه آیین [[مسیحیت]] بدانان برسد هنگام نامگذاری یک
==
▲تعلیم و تربیت به فراخور نیازهای اجتماعی آموزههایی کاربردی داشت. دختران راه و روش [[خانهداری]] و کارهایی مانند فراوری [[آبجو]] را میآموختند و پسران هم به فراگیری [[ورزش شنا|شنا]]، [[نجاری|درودگری]]، [[فلزکاری]]، [[کشتی (ورزش)|کُشتیگیری]]، [[کشتیرانی|کِشتیرانی]]، [[شکار]]، [[تیراندازی]] و [[شمشیرزنی]] میپرداختند. پرش، آزمون بدنی ارزشمندی بود. برخی از نروژیها میتوانستند با جوشن و کلاه خود از بلندایی بیشتر از از درازای خویش بپرند یا تا چندین کیلومتر را شنا کنند. برخی میتوانستند بر تیزروترین اسبها پیشی بگیرند. بسیاری از کودکان خواندن و نوشتن میآموختند. برخی برای [[پزشکی]] یا قضاوت آموزش داده میشدند. زن و مرد هر دو به [[خوانندگی|آوازهخوانی]] میپرداختند. شمار کمی از زنان و مردان نیز توان نواختن سازهایی مانند [[چنگ]] را داشتند چنانکه در افسانه ادای مهین آمدهاست گونار، پادشاه [[نورس]] میتوانست با انگشتان پاهایش چنگ بنوازد و به کمک نوای آن مارها را افسون میکرد.
پیوندهای زناشویی بیشتر بدست پدر و مادرها و به سان خرید و فروش انجام میگرفت.
وایکینگها چپیره (جامعه) خود را به سه رده دستهبندی میکردند:
* یارلز (داراها)
* بوندی (کشاورزان دارای کاشانه)
* زرخریدها یا بردگان
[[پرونده:Wikinger.jpg|پیوند=[[:en:File:Wikinger.jpg]]|بندانگشتی|حمله دریایی وایکینگهای دانمارکی به انگلستان در سده ۱۲ میلادی]]
[[افسانه]]های وایکینگها همواره جستاری شگفتانگیزی بودهاست که از دید فریبندگی پس از افسانههای [[یونان باستان]] جای داشتهاست. کهنترین نگاشتهای که از این افسانهها به دست ما رسیدهاست سرودههای شگفتانگیزی هستند که به نادرست آن را «اداً» نامیدهاند. در
در زمان چیرگی وایکینگها بر اروپا، نویسندگان اروپایی دربارهٔ تندخویی وایکینگها زیاده روی میکردند. با این همه به سبب دشواریهای زندگی در اسکاندیناوی، نبرد برای زنده ماندن آنچنان بودهاست که تنها سرسختترین کسان میتوانستند پایدار بمانند و از این رو کینخواهی، دشمنی و دریازنی افسارگسیختهای که در دریاها انجام میگرفته گونهای باور و نگرش پدیدآورد که بدون درنگریستن به بنیانهای آیینی سامیان، پایه آن دلاوری و بیباکی بود. در این زمان بود که یک وایکینگ چون از دیگری میپرسید «بگو به کدام آیین باور داری» در پاسخ میشنید که «من به تواناییهای خودم ایمان دارم».▼
== تندخویی وایکینگ ==
پارهای از این مردان در جنگ به چنان سرخوشی میرسیدند که از زخمی که برمیداشتند به دردی دچار نمیشدند. به برخی هنگام نبرد حالتی دست میداد به نام «برسرکر» که جنگجو هوشیاری خود را از دست میداد و تنها از جنگیدن خشنود میشد؛ برسرکرها یا به گفتاری دیگر «خرس جامگان»، پهلوانانی بودند که بدون جوشن پا به کارزار میگذاشتند و مانند جانوران زوزه میکشیدند و میجنگیدند، سپرهای خود را از خشم گاز میگرفتند و آنگاه چون نبرد به پایان میرسید به سبب کوفتگی و خستگی از هوش میرفتند. تنها دلیران به [[والهالا]] (جهان پس از مرگ در افسانههای اسکاندیناوی) میرفتند و هر کس که در راه مردمان خود در میدان جنگ جان میداد همه گناهانش بخشیده میشد.▼
▲در زمان چیرگی وایکینگها بر اروپا، بیگمان نویسندگان اروپایی دربارهٔ تندخویی وایکینگها زیاده روی میکردند. همچنانکه تاریخنگاری، با
▲«هارال هورفاگر» خواهان بدست آوردن فرمانروایی نروژ بود و بر آن بود که آن را بزور به چنگ آورد. دوستش «هاکون» به وی اندرز داد که «از خودت بپرس که مردانگی انجام چنین کاری را داری؟ زیرا رسیدن به چنین هدفی مردی میخواهد دلیر و پایدار که در راه انجام کاری تا این اندازه بزرگ، نیک و بدش یکسان نماید.» پارهای از این مردان در جنگ به چنان سرخوشی میرسیدند که از زخمی که برمیداشتند به دردی دچار نمیشدند. به برخی هنگام نبرد
وایکینگها یا «مردان فیورد» ی که اینچنین در سختیها و دشواریها بار آمده بودند بر [[کشتی (شناور)|کشتی]]های خود سوار میشدند و در [[روسیه]]، [[پومرانی]]، فریزیا، [[نرماندی]]، [[انگلستان]]، [[ایرلند]]، ایسلند، گرینلند، [[ایتالیا]] و [[سیسیل]] بر گستره سرزمینهای خود میافزودند. این نبردهای جانگداز نه به سان جهادهای سپاهیان مسلمان بود و نه به تازشهای ایلغار [[مجارستان|مجارها]] میمانست. بلکه تاخت و تاز دستهای از مردان بود که هر گونه سستیای را گناهی نابخشودنی میپنداشتند و هر نیرو و توانی را نکویی؛ تشنه زمین، زن، دارایی، و نیرومندی بودند و بر این باور بودند که بهرهمندی از فروزههای خداوند تنها از برای نیرومندان است. این مردمان در آغاز مانند دریازنان بودند و در پایان به سان دستههایی از فرمانروایان درآمدند. [[رولو]] به نورماندی، [[ویلیام یکم (انگلستان)|ویلیام فاتح]] به انگلستان، و روژه دوم به سیسیل سر و سامانی بنیادین بخشید. پیروزمندانه، خون تازه شمالی خود را مانند دارویی نیروبخش با خون مردمانی که یکنواختی زندگی روستایی آنان را دچار سستی کرده بود در هم آمیختند. کمتر پیش میآمد که در گذر تاریخ چیزی را از میان ببرند که شایسته آن نباشد. درست به مانند سوزاندن گیاهان هرزه که زمین را برای بذرافشانی آینده پربارتر میسازد.
▲=== افسانههای وایکینگها ===
▲[[پرونده:
▲[[افسانه]]های وایکینگها همواره جستاری شگفتانگیزی بودهاست. کهنترین نگاشتهای که از این افسانهها به دست ما رسیدهاست سرودههای شگفتانگیزی هستند که به نادرست آن را «اداً» نامیدهاند. در سال ۱۶۴۳ میلادی کشیشی در کتابخانه پادشاهی دانمارک به کتابی کهن برخورد که دربرگیرنده پارهای سرودههای کهن ایسلندی بود و به نادرست آنها را «ادا» ی سایمند خردمند خواند. امروزه بیشتر دانشپژوهان بر این باوراند که آن سرودهها به سالهای نامعلومی در میان سدههای هشتم و دوازدهم میلادی در نروژ، ایسلند، و گرینلند بازمیگردند و به دست برخی از [[شاعر|شاعران]] (چامه سرایان) ناشناس نوشته شدهاند. گمان میرود که سایمند تنها آنها را گردآوری کرده و خود آنها را نسروده باشد از این رو نام سرودهها «ادا» نبودهاست.
=== سنگهای یادبود ===▼
در نروژ واژه وایکینگ (Viking) به مردمانی گفته میشود که در آغاز سدههای میانه در کشورهایی چون نروژ، دانمارک و سوئد زندگی میکردند. از این رو نام وایکینگ بر مردمان امروز این کشورها سایه افکنده به گونهای که سبب شرمساری آنها نیز شدهاست. چرا که سالها پیش واژه وایکینگ به چم (معنی) دزد دریایی بود و به گروهی از مردم آن سرزمین داده شده بود که در سده نهم با تاخت و تاز اروپا را درهم نوردیدند.
وایکینگها سنگهای یادبودی برای جشن گرفتن پیروزیهای جنگی یا سوگواری دوستان و خویشاوندان کشته شده خود میساختند. روی سنگهای بزرگ نگاشتههای بسیار زیبایی کندهکاری میشد و در زیر برخی از نگارههای کندهکاریشده نوشتههایی به دبیره ([[خط (نوشتار)|خط]]) [[خط رونی|رونیک]] باستان دیده میشود. این سنگها در گذرگاههای همگانی، جایی که مردم میایستادند و از آنها سپاسگزاری میکردند جای داشتند.▼
با آنکه وایکینگهای سدههای میانه هیچ همانندی رفتاری با وایکینگهای سده نهم ندارند اما هنوز هم در بسیاری از فیلمها و داستانها از این مردم، نمایی ددمنشانه(درنده خویی) نمایش داده میشود.
▲
▲آنها با بهره گرفتن از درختهای جنگلهای اسکاندیناوی، کشتیهای بزرگ و نامور خود را میساختند و با کمک آنها به بازرگانی با کشورهای همسایه یا دیگر کشورهای اروپایی و بخشهایی از آسیا میپرداختند
وایکینگها توانایی ویژهای در ابزارسازی با [[آهن]] داشتند و از آن برای ساخت ابزار کار و نبرد بهره میجستند. آنها با دادوستد این کالاها با [[طلا|زر]] و گوهرههای اروپایی برای خود زیورآلات میساختند.
▲با درنگریستن به ساختمایههایی که در زیستبوم اسکاندیناوی یافت میشود که بیشتر خانهها از چوب و سنگ درست میشدند. توانایی وایکینگها در ساخت دژهای پایدار با ساختمایههای گفته شده سبب برتری آنها بر اروپاییها بود. [[پرونده:Vikings exploration and territories-en.svg|پیوند=[[:en:File:Vikings exploration and territories-en.svg]]|بندانگشتی|300x300پیکسل|پراکندگی وایکینگها]]
▲وایکینگها مردمانی جهانگرد و جستجوگر بودند. کشتیهای آنها که بیشتر مانند قایقهای باریک بزرگ بود و این توانایی را داشت که در سختترین دگرگونیهای آب و هوایی دریا مانند باران و توفان تاب بیاورند. آنها از کرانههای سوئد دریانوردی و ماهیگیری میکردند تا رودهای خاور اروپا که به دریای سیاه میرسید و همچنین سرزمینهای خاوریتر مانند [[خاورمیانه]]. وجود نقش «الله» و «علی» بر روی لباسهای ابریشمی یا انگشتر وایکینگهای مناطق بیرکا و گاملا در [[اوپسالا]] شواهدی قطعی از ارتباط وایکینگها با مردم [[ایران]] و [[چین]] است. نامهای «الله و علی» به [[خط کوفی]] روی این پارچهها همیشه در کنار هم قرار دارند. ممکن است بعضی از این قبرها متعلق به [[مسلمان|مسلمانان]] باشد اما به احتمال زیاد این کشفیات نشان میدهند که وایکینگها تحت تأثیر اندیشه [[اسلام|اسلامی]] از جمله زندگی ابدی در بهشت این لباسها را به تن مردههای خود میکردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=۲۸ مهر ۱۳۹۶|وبگاه=بیبیسی فارسی|نشانی=http://www.bbc.com/persian/world-41595755|عنوان=چرا لباس وایکینگها نقش 'الله' داشت؟}}</ref>
با پایان گرفتن هزاره نخست میلادی آنها توانستند به بخشهای شمالی آمریکا بروند و در آنجا بمانند. به گفتاری دیگر چیزی نزدیک به ۵۰۰ سال پیش از آنکه [[کریستف کلمب]] در سال [[۱۴۹۲ (میلادی)|۱۴۹۲]] به آنجا برسد.
وایکینگها باورمندان بسیار سرسختی به آیین خود بودند اما نه مانند آنچه در [[روم]] یا یونان باستان بود. همچنین کاستی بزرگ آنها ناتوانی در خواندن و نوشتن بود که سبب شد تا دانستههای امروز ما از این تبار تا پیش از سده سیزدهم در اندازه داستان و افسانه باشد.
▲جستجوگران وایکینگ برای یافتن سرزمینهای تازه، به درون آبهای خروشان اقیانوس اطلس شمالی رفتند. بیشتر آنها از نروژ بودند جایی که درههای آن زیستگاه مردم بسیاری شده بود و دارای زمینهای کشاورزی بسیار کمی بود. در میان سالهای ۸۰۰ میلادی و ۱۰۰۱ میلادی آنها جزایر فائرو، ایسلند، گرینلند و وینلند (سرزمین تازه پیدا شده در کانادا) را یافتند. دیری نپایید که خیل کشتیهای پر از کوچندگان به همراه جانورانشان به آنجا سرازیر شدند. اما از آنجا که در آن روزگار سفرهای دریایی از ایمنی چندانی برخوردار نبود کشتیهای زیادی در توفان گم شدند و هرگز به آنجا نرسیدند.
▲[[پرونده:Oseberg ship head post.jpg|پیوند=[[:en:File:Oseberg ship head post.jpg]]|بندانگشتی|مجسمه نوک کشتی وایکینگها]]
▲وایکینگها سنگهای یادبودی برای جشن گرفتن پیروزیهای جنگی یا سوگواری دوستان و خویشاوندان کشته شده خود میساختند. روی سنگهای بزرگ نگاشتههای بسیار زیبایی کندهکاری میشد و در زیر برخی از نگارههای کندهکاریشده نوشتههایی به دبیره ([[خط (نوشتار)|خط]]) [[خط رونی|رونیک]] باستان دیده میشود. این سنگها در گذرگاههای همگانی، جایی که مردم میایستادند و از آنها سپاسگزاری میکردند جای داشتند.
== پانویس ==
|