وایکینگ‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
نوشته بی سر و ته به حماسه‌نامه می مانست تا مقاله - اصلاحات ساختاری - حذف مطالب تکراری و زائد
برچسب: برگردانده‌شده
Patricia Mannerheim (بحث | مشارکت‌ها)
ویرایش‌های دارای حسن نیت Mpnader (بحث) برگردانی شد (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱:
{{تغییرمسیر|وایکینگ}}'''وایکینگ‌ها''' دریانوردانی(به ازانگلیسی:Vikings) جنوبدریانوردان [[اسکاندیناوی]] بودند که عمدتاً به [[زبان نورس باستان]] صحبت می‌کردند. آن‌ها با طرف‌هایی از سرزمین‌های [[اروپای شمالی]] رابطه تجاری داشتند. این رابطهمعامله در یک منطقه وسیع شمالی، مرکزی، شرقی و غربی اروپا بیندر خلال اواخر قرن هشتم۸ تا یازدهم۱۱ میلادی صورت می‌گرفت.<ref>[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/628781/Viking Viking (people)], Encyclopædia Britannica.</ref><ref name="Roesdahl, pp. 9–22">Roesdahl, pp. 9–22.</ref>[[پرونده:Vikingshipmini.jpg|بندانگشتی|400px|چپ|کشتی وایکینگ‌ها]]
چنین بر می‌آید که [[نورس‌ها]] دسته‌ای از ژرمن‌ها بودند که نیاکانشان از دانمارک و دریاهایدریای میان [[اسکاگراکنروژ]] و [[دانمارک]] یا [[سکاژراک]] و دریای میان [[سوئد]] و [[دانمارک]] یا [[کاتگات]] سفر کرده، خود را به [[سوئد]] و [[نروژ]] رسانده و جانشین مردمان [[سلت‌ها|سلتی]] تباری شده بودند که آن‌ها نیز پیشتر خود یک تبار همخون با [[لاپ‌لند|لاپلاندی‌ها]] و [[اسکیمو]]ها را بیرون رانده و جایگزینشان شده بودند.
 
بیننزدیک سال‌هایبه سال [[۸۰۰ (میلادی)|۸۰۰]] تا [[۱۰۵۰ (میلادی)|۱۰۵۰]] برای سه سده، جنگجویان وایکینگ با کشتی‌های دراز و درخشان خود [[اروپا]] را به هراس افکنده بودند. آن‌ها از اسکاندیناوی دربرای جستجوی [[نقره]]، [[برده|بردگان]] و زمین راهی سفریبه دریاییدریا شدندرفتند. برخی از آن‌ها به [[بریتانیا]] و [[فرانسه]] و برخی دیگر به [[روسیه]] و [[رود]]های دوردست [[آسیا]] یورش بردندمی‌بردند. '''وایکینگ‌ها''' جویندگان دلیر و بی‌باکی بودند. آن‌ها با بی‌باکی از میان امواج خروشان [[اقیانوس اطلس]] گذر کرده وکرده، [[ایسلند]]، و [[گرینلند]] را یافتند و به شمال [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] رانیز یافتندگام نهادند.
 
== اکتشافاتایسلند ==
وایکینگ‌های نروژی، [[ایسلند]] را در نزدیک سال [[۸۷۰ (میلادی)|۸۷۰]] یافتند. نخستین کوچنده [[اینگفر آرناسون]] در خلیج آرام نزدیک دریا یک کشتزار ساخت. امروزه [[ریکیاویک]] پایتخت ایسلند در این بخش گسترده شده‌است. اگر باد همسو می‌وزید دریانوردان می‌توانستند پس از یک سفر هفت روزه از [[نروژ]] به آنجا برسند. تا پیش از سال[[۹۳۰ (میلادی)|۹۳۰ میلادی]] ده هزار۱۰۰۰۰ وایکینگ در ایسلند می‌زیستند و همه زمین‌های پربار [[خلیج]] پر از سکنه بود.
جستجوگران وایکینگ برای یافتن سرزمین‌های تازه، به درون آب‌های خروشان اقیانوس اطلس شمالی رفتند. بیشتر آن‌ها از نروژ بودند جایی که دره‌های آن زیستگاه مردم بسیاری شده بود و دارای زمین‌های کشاورزی بسیار کمی بود. در میان سال‌های ۸۰۰ میلادی و ۱۰۰۱ میلادی آن‌ها جزایر فائرو، ایسلند، گرینلند و وینلند را یافتند. دیری نپایید که خیل کشتی‌های پر از کوچندگان به همراه جانورانشان به آنجا سرازیر شدند. اما از آنجا که در آن روزگار سفرهای دریایی از ایمنی چندانی برخوردار نبود کشتی‌های زیادی در توفان گم شدند و هرگز به آنجا نرسیدند.
 
=== ایسلندگرینلند ===
گرینلندبیشتر نیزبخش‌های این آبخست ([[جزیره]]) بزرگ همواره با لایه‌ای از [[برف]] و [[یخ]] پوشیده شده‌است. این گستره به وسیلهدست وایکینگ‌هایملوان نروژی [[گون بیورن]] در حالیزمانی که او راه خود را در توفان گم کرده بودند،کرد شناسایی شد. [[اریک سرخ]] سرکرده‌ای که بهیک جرممرد قتلرا کشت و ناچار شد از ایسلند برود در سال ۹۸۵–۹۸۴ میلادی کرانه‌های گرینلند را یافت. او برای برانگیختن مردم ایسلند برای زندگی در آنجا نام فریب دهنده «گرینلند» (سرزمین سبز) را برروی آن نهادگذاشت. دو گروه کوچک وایکینگ‌ها برای زمانی نزدیک به ۴۰۰ سال از راه کشاورزی، شکار گوزن و خوک آبی، توانستند در آنجا پایدار بمانند. اما در یک بازه زمانی، پس از [[۱۴۱۰ (میلادی)|۱۴۱۰]] بیشترشان از بیننابود رفتندشدند.
وایکینگ‌های نروژی، [[ایسلند]] را نزدیک سال ۸۷۰ یافتند. اگر باد همسو می‌وزید دریانوردان می‌توانستند پس از یک سفر هفت روزه از [[نروژ]] به آنجا برسند. تا پیش از سال ۹۳۰ میلادی ده هزار وایکینگ در ایسلند می‌زیستند.
 
=== گرینلند ===
گرینلند نیز به وسیله وایکینگ‌های نروژی در حالی که راه خود را در توفان گم کرده بودند، شناسایی شد. [[اریک سرخ]] سرکرده‌ای که به جرم قتل ناچار شد از ایسلند برود در سال ۹۸۵–۹۸۴ میلادی کرانه‌های گرینلند را یافت. او برای برانگیختن مردم ایسلند برای زندگی در آنجا نام فریب دهنده «گرینلند» (سرزمین سبز) را بر آن نهاد. دو گروه کوچک وایکینگ‌ها برای زمانی نزدیک به ۴۰۰ سال از راه کشاورزی، شکار گوزن و خوک آبی، توانستند در آنجا پایدار بمانند اما در یک بازه زمانی، پس از ۱۴۱۰ میلادی بیشترشان از بین رفتند.
[[پرونده:Europe 814.png|پیوند=[[:en:File:Europe 814.png]]|بندانگشتی|اروپا در سال ۸۱۴ میلادی]]
 
=== آمریکا ===
[[لیف اریکسون]]، مشهورنامور به [[لیف خوش شانس]] پسر اریک سرخ بود. او در سال ۱۰۰۱ میلادی هنگامی که گرفتار طوفان شده بود باو گمکشتی کردناو راه،از راه خود بدر شد به سوی گرینلند رفت. او هنگامی که قدم در سرزمینی به نام [[نیوفاندلند (جزیره)|نیوفاندلند]] پا گذاشت در جایگاه نخستین [[اروپا|اروپایی]] نام گرفتبود که در خاک قارهبه آمریکا گام می‌نهادنهاد. او اینآن سرزمین را برای انگور فراوان و توت‌های بزرگ و خودرویی که در آنجا یافت می‌شد [[وینلند]] نامید که به معنی سرزمین شراب است. او همچنان در طولدرازای کرانهکنار دریا به پیش رفت و سرزمین‌های مارکند (سرزمین جنگلی) و هلولند (سرزمین سنگ‌ها) را یافت. چنین بر می‌آید که این دو سرزمین جزایر «لابرادور» و «بافین» بوده‌اند. در سال‌های پسین، وایکینگ‌ها و کوچندگان دیگری به [[وینلند]] آمدند. اما برای زمان درازی در آنجا نماندند.
 
== یورش نورمن‌ها ==
== تاریخ ==
{{اصلی|نورمن‌ها}}
=== یورش به سرزمین‌های غربی ===
درنورمن‌های سالبومی ۸۰۱شمال میلادییورش درناگهانی [[یوتلاند]]خود ورا دربه میاناروپا وایکینگ‌هااز یکسال قدرت۸۰۰ مرکزیمیلادی نیرومندآغاز پدیدکردند آمد.و اینتا قدرت۹۸۷ برای دستیابیمیلادی به سرزمین،نام بازرگانیویرانگرترین وتبار تاراجشناخته بهمی‌شدند سرزمین‌هایکه بیرون از محدودهٔ خود چشم دوخت. وایکینگ‌ها یورش خوداروپا را بهدر سرزمین‌های غربیسایه‌ای از حوالیترس سالفرو ۸۰۰برده میلادیبودند. آغازیورش‌های کردندواگ‌ها و اروپاوایکینگ‌ها را در سایه‌ایکه از ترستبار فرو[[نورمن‌ها]] بردند. این یورشهستند تا کرانه‌های اقیانوس اطلس و بنادربندرهای [[اسپانیا]] گسترش یافتیافته بود. اروپایی‌هایدر زمان یورش‌های وایکینگ‌ها، اروپاییان تهی دست و [[کشاورز]] نمی‌توانستند در برابر آن‌ها پایداری کنند. چرا که در سرتاسر اروپا پادشاهی‌های کوچک سر برآورده بودند و پادشاهی [[فرانک‌هاکارولنژیان]] در حال گسستگی و درگیر جنگ‌های داخلی بود و شرایط اروپا با نظام فئودالی آن آمادگیآمادهٔ مقابلهپذیرایی بااز غارتگران رااسکاندیناوی یعنی وایکینگ‌ها رانداشت نداشت.
{{coord|61|00|N|45|00|W|display=title}}
<div style="float:left;background:#ffffff;margin-left:5px;padding:0.5em;border:1px solid #c8ccd1;font-size:90%;width:25em">
سطر ۶۸ ⟵ ۶۵:
|}
</div>
[[پرونده:Gokstadskipet1.jpg|بندانگشتی|250px|چپ|نمایی از کشتی وایکینگ‌ها در اسلو، نروژ]]
 
'''عصر وایکینگ‌ها''' اصطلاحی است برای اشاره به دوره‌ای در [[تاریخ اروپا]]، به‌ویژه تاریخ شمال اروپا و [[اسکاندیناوی]] که از سده‌های ۸ تا ۱۱ میلادی ادامه داشت.
=== وایکینگ‌ها در گذر تاریخ ===
در این عصر، وایکینگ‌های اسکاندیناوی ([[نورس‌ها]]) از طریق بازرگانی و جنگ به کشف اروپا از راه دریاها و رودها پرداختند.
با آنکه وایکینگ‌های سده‌های میانه هیچ همانندی رفتاری با وایکینگ‌های سده نهم ندارند اما هنوز هم در بسیاری از فیلم‌ها و داستان‌ها از این مردم، نمایی ددمنشانه نمایش داده می‌شود. پژوهش‌های باستان شناسان به روشنی نشان می‌دهد که این‌گونه نبوده‌است. برای بسیاری از وایکینگ‌ها راه گذران زندگی نه تنها دزدی و چپاول نبوده بلکه از راه پیشه‌هایی مانند کشاورزی و [[ماهی‌گیری]] بوده‌است. از بررسی ابزاری که باستان شناسان یافته‌اند نمایان شده که آن‌ها در زندگی روزمره خود از [[داس]]، نیزه‌های ماهی‌گیری، [[بیل]]، [[کلنگ]]، [[گاوآهن]] و … بهره می‌گرفتند که همه ابزار کشاورزی بودند و هنگامی که این ابزار را در کنار دیگر گواه‌های تاریخی می‌گذاریم به خوبی روشن می‌شود که وایکینگ‌ها کشاورزان و ماهی‌گیران پیشرفته بوده‌اند.
 
در این دوره، وایکینگ‌ها به سرزمین‌های [[ایرلند]]، [[گرینلند]]، [[نیوفاوندلند]] و [[آناتولی]] نیز رسیدند. افزون بر این شواهدی نیز برای درست بودن افسانه رسیدن وایکینگ‌ها به [[وینلند]] یعنی شمال قاره آمریکا نیز وجود دارد.
آنها با بهره گرفتن از درخت‌های جنگل‌های اسکاندیناوی، کشتی‌های بزرگ و نامور خود را می‌ساختند و با کمک آن‌ها به بازرگانی با کشورهای همسایه یا دیگر کشورهای اروپایی و بخش‌هایی از آسیا می‌پرداختند. وایکینگ‌ها توانایی ویژه‌ای در ابزارسازی با [[آهن]] داشتند و از آن برای ساخت ابزار کار و نبرد بهره می‌جستند. آن‌ها با دادوستد این کالاها، با [[طلا|زر]] و گوهره‌های اروپایی برای خود زیورآلات می‌ساختند.
 
== پیشینه ==
بیشتر خانه‌ها از چوب و سنگ درست می‌شدند. توانایی وایکینگ‌ها در ساخت دژهای پایدار با ساختمایه‌های گفته شده سبب برتری آن‌ها بر اروپایی‌ها بود.
در سال ۸۰۱ میلادی در [[ژوتلند]] (در دانمارک امروزی) در میان وایکینگ‌ها یک قدرت مرکزی نیرومند پدید آمد. این قدرت برای دستیابی به سرزمین، بازرگانی و تاراج به سرزمین‌های بیرون از محدودهٔ خود چشم دوخت.
 
وایکینگ‌هایی که به اروپای باختری و خاوری حمله کردند بیشتر از اهالی [[دانمارک]]، [[نروژ]] و [[سوئد]] بودند. آن‌ها از این مناطق به سوی [[ایسلند]]، [[گرینلند]]، [[جزایر فارو]]، [[کیثنس]] در اسکاتلند و (موقتاً) به شمال قاره آمریکا نیز رفتند و در این مناطق ساکن شدند.
[[پرونده:Vikings exploration and territories-en.svg|پیوند=[[:en:File:Vikings exploration and territories-en.svg]]|بندانگشتی|300x300پیکسل|پراکندگی وایکینگ‌ها]]
 
زبان آن‌ها نیای [[زبان‌های ژرمنی شمالی|زبان‌های نوردیک]] امروزی است.
وایکینگ‌ها مردمانی جهانگرد و جستجوگر بودند. کشتی‌های آن‌ها که بیشتر مانند قایق‌های باریک بزرگ بود و این توانایی را داشت که در سخت‌ترین دگرگونی‌های آب و هوایی دریا مانند باران و توفان تاب بیاورند. آن‌ها از کرانه‌های سوئد دریانوردی و ماهی‌گیری می‌کردند تا رودهای خاور اروپا که به دریای سیاه می‌رسید و همچنین سرزمین‌های خاوری‌تر مانند [[خاورمیانه]]. وجود نقش «الله» و «علی» بر روی لباس‌های ابریشمی یا انگشتر وایکینگ‌های مناطق بیرکا و گاملا در [[اوپسالا]] شواهدی قطعی از ارتباط وایکینگ‌ها با مردم [[ایران]] و [[چین]] است. نام‌های «الله و علی» به [[خط کوفی]] روی این پارچه‌ها همیشه در کنار هم قرار دارند. ممکن است بعضی از این قبرها متعلق به [[مسلمان|مسلمانان]] باشد اما به احتمال زیاد این کشفیات نشان می‌دهند که وایکینگ‌ها تحت تأثیر اندیشه [[اسلام|اسلامی]] از جمله زندگی ابدی در بهشت این لباس‌ها را به تن مرده‌های خود می‌کردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=۲۸ مهر ۱۳۹۶|وبگاه=بی‌بی‌سی فارسی|نشانی=http://www.bbc.com/persian/world-41595755|عنوان=چرا لباس وایکینگ‌ها نقش 'الله' داشت؟}}</ref>
[[پرونده:Gokstadskipet1.jpg|بندانگشتی|250px|چپ|نمایی از کشتی وایکینگ‌ها در اسلو، نروژ]]
 
[[پرونده:Oseberg ship head post.jpg|پیوند=[[:en:File:Oseberg ship head post.jpg]]|بندانگشتی|مجسمه نوک کشتی وایکینگ‌ها]]
 
== شهر آیین وایکینگ‌ها ==
وایکینگ‌ها یکی از آخرین ملت‌های ساکن اروپا بودند که همچنان بر مذهب چندخدایی بودند. ساختار همبودی (اجتماعی) در میان قبایلتبارهای [[کشورهای نوردیک|نورس]] مانند دیگر جاها بر پایه بسامانی خانوادگی، همکاری بازرگانی و باورهای آیینی استوار بود. در یکی از سروده‌های رزمنامه [[بیوولف]] چنین آمده‌است: «در نهاد آن کس که خوب می‌اندیشد هیچ چیزی توان آن را ندارد که آتش خویشاوندی را فرونشاند». آن‌ها کودکان ناخواسته را بر سر راه می‌نهادند اما همینکه کودک از سوی پدر و مادری پذیرفته می‌شد از مهر و پشتیبانی سرشاری برخوردار می‌شد. نورس‌ها نام خانوادگی نداشتند و. هر پسری نام پدر را بر سر نام خود می‌افزود. مانند اولاف هرالدسون (هرالدزاده)، مگنوس اولافسون، و هاکون مگنوسون.
 
اسکاندیناوی‌ها، سال‌ها پیش از اینکه آیین [[مسیحیت]] بدانان برسد هنگام نامگذاری یک نوزاد،نوزاد به نشانه آمدن به جرگه خانواده بر روی او آب می‌ریختند.
 
== فرهنگآموزش و اجتماعپرورش ==
تعلیمآموزش و تربیتپرورش به فراخور نیازهای اجتماعی آموزه‌هایی کاربردی داشت.: دختران راه و روش [[خانه‌داری]] و کارهایی مانند فراوری [[آبجو]] را می‌آموختند و پسران هم به فراگیری [[ورزش شنا|شنا]]، [[اسکی (ورزش)|اسکی]]، [[نجاری|درودگری]]، [[فلزکاری]]، [[کشتی (ورزش)|کُشتی‌گیریکشتی‌گیری]]، [[کشتیرانی|کِشتی‌رانیکشتی‌رانی]]، [[شکاراسکیت روی یخ]]، بازی [[تیراندازیهاکی]] (hockey، از واژه [[زبان دانمارکی|دانمارکی]] hoek، «قلاب») [[شکار]]، جنگ با [[تیراندازی با کمان|تیر و کمان]]، [[شمشیرزنی]] یا نیزه‌پرانی می‌پرداختند. پرش، آزمون بدنی ارزشمندی بود. برخی از نروژی‌ها می‌توانستند با جوشن و کلاه خود از بلندایی بیشتر از از درازای خویش بپرند یا تا چندین کیلومتر را شنا کنند. برخی می‌توانستند بر تیزروترین اسب‌ها پیشی بگیرند. بسیاری از کودکان خواندن و نوشتن می‌آموختند. برخی برای [[پزشکی]] یا قضاوت[[عدالت|دادگری]] آموزش داده می‌شدند. زن و مرد هر دو به [[خوانندگی|آوازه‌خوانی]] می‌پرداختند. شمار کمی از زنان و مردان نیز توان نواختن سازهایی مانند [[چنگ]] را داشتند چنان‌که در افسانه ادای مهین آمده‌استمی‌خوانیم، گونار،گونار پادشاه [[نورس]] می‌توانست با انگشتان پاهایش چنگ بنوازد و به کمک نوای آن مارها را افسون می‌کرد.
=== تعلیم و تربیت ===
تعلیم و تربیت به فراخور نیازهای اجتماعی آموزه‌هایی کاربردی داشت. دختران راه و روش [[خانه‌داری]] و کارهایی مانند فراوری [[آبجو]] را می‌آموختند و پسران هم به فراگیری [[ورزش شنا|شنا]]، [[نجاری|درودگری]]، [[فلزکاری]]، [[کشتی (ورزش)|کُشتی‌گیری]]، [[کشتیرانی|کِشتی‌رانی]]، [[شکار]]، [[تیراندازی]] و [[شمشیرزنی]] می‌پرداختند. پرش، آزمون بدنی ارزشمندی بود. برخی از نروژی‌ها می‌توانستند با جوشن و کلاه خود از بلندایی بیشتر از از درازای خویش بپرند یا تا چندین کیلومتر را شنا کنند. برخی می‌توانستند بر تیزروترین اسب‌ها پیشی بگیرند. بسیاری از کودکان خواندن و نوشتن می‌آموختند. برخی برای [[پزشکی]] یا قضاوت آموزش داده می‌شدند. زن و مرد هر دو به [[خوانندگی|آوازه‌خوانی]] می‌پرداختند. شمار کمی از زنان و مردان نیز توان نواختن سازهایی مانند [[چنگ]] را داشتند چنان‌که در افسانه ادای مهین آمده‌است گونار، پادشاه [[نورس]] می‌توانست با انگشتان پاهایش چنگ بنوازد و به کمک نوای آن مارها را افسون می‌کرد.
 
=== پیوند زناشویی ===
پیوندهای زناشویی بیشتر بدست پدر و مادرها و به سان خرید و فروش انجام می‌گرفت. زنآزاد آرادزن می‌توانست این‌گونه پیوندها را نپذیرد. اما اگر در برابر رای پدر و مادرش می‌ایستاد و همسر کس دیگریدیگر می‌شد از خانواده رانده می‌شد و از دارایی پدر چیزی به او نمی‌رسید.
 
=== رده‌های اجتماعی =(همبود) ==
وایکینگ‌ها چپیره (جامعه) خود را به سه رده دسته‌بندی می‌کردند:
* یارلز (داراها)
* یارل‌ها (ثروتمندان)
* بوندی (کشاورزان دارای کاشانه)
* زرخریدها یا بردگان
 
آن‌هاو (مانند آموزگاران در جمهور [[افلاطون]]) به کودکان خود همواره می‌آموختند که رده هر کس فرمانی است از سوی خدایان که تنها بی‌ایمانان باک دگرگون کردن آن را دارند. فرمانروایان را از میان فرزندان شاهان پیشین و سردمداران هر بخش از سرزمین را از میان یارل‌هایارلزها برمی‌گزیدند. پا به پای این پذیرش بی‌ریای فرمانروایی پادشاه و همچنین پیامدهای آشکار جنگ و کشاورزی، مردمسالاری شایانی در کار بود که به سبب آن زمین‌داران در یک «هاس ثینگ» یا انجمن سران خانواده، انجمن روستا، انجمن استانی، یا یک «انجمن یکپارچه» ملی کار بنیان‌گذاران و دادگران کشور را انجام می‌دادند. در میان این میان،تبارها، فرمانروا، پیاده‌کننده بنیان‌ها بود نه مردم. دادگری بر پایه بنیان نامه‌ها انجام می‌گرفت و کین‌خواهی یک پدیده ورای بنیان‌ها به‌شمار می‌رفت. خون‌خواهی گاهی نبردهای خونینی را در پی داشت و در آن زمان هم خون‌بها کم‌تر پرداخت می‌شد که برای بزهکاران جانشین کین‌خواهی می‌شد. مردانی که از هیچ بنیانی پیروی نمی‌کردند و شکست را نمی‌پذیرفتند دریانوردانی بی‌باک بودند که به سردمدارای مردم دست می‌یافتند. آن‌ها از پادافره‌های (مجازات) سنگینی بهره می‌گرفتند تا کسانی را که به سبب نبرد با طبیعت سخت جان شده بودند به پیروی از بنیان‌ها و آرامش وادارند.
[[پرونده:Wikinger.jpg|پیوند=[[:en:File:Wikinger.jpg]]|بندانگشتی|حمله دریایی وایکینگ‌های دانمارکی به انگلستان در سده ۱۲ میلادی]]
 
=== افسانه‌های وایکینگ‌ها ===
=== جنگ‌آوری ===
[[افسانه]]‌های وایکینگ‌ها همواره جستاری شگفت‌انگیزی بوده‌است که از دید فریبندگی پس از افسانه‌های [[یونان باستان]] جای داشته‌است. کهن‌ترین نگاشته‌ای که از این افسانه‌ها به دست ما رسیده‌است سروده‌های شگفت‌انگیزی هستند که به نادرست آن را «اداً» نامیده‌اند. در سال ۱۶۴۳ میلادی کشیشی در کتابخانه پادشاهی دانمارککپنهاگ به کتابی کهن برخورد که دربرگیرنده پاره‌ای سروده‌های کهن ایسلندی بود و به نادرست آن‌ها را «ادا» ی سایمند خردمند (کشیش دانشور ایسلندی (بین ۱۰۵۶ تا ۱۱۳۳)) خواند. امروزه بیشتر دانش‌پژوهان بر این باوراند که آن سروده‌ها به سال‌های نامعلومیناآشکاری در میان سده‌های هشتم و دوازدهم میلادی در نروژ، ایسلند، و گرینلند بازمی‌گردند و به دست برخی از [[شاعر|شاعران]] (چامه سرایان) ناشناس نوشته شده‌اند. این گمان می‌رود که سایمند تنها آن‌ها را گردآوری کرده باشد و خودخودش آن‌ها را نسروده باشد از این رو نام سروده‌ها «ادا» نبوده‌است.
در زمان چیرگی وایکینگ‌ها بر اروپا، نویسندگان اروپایی دربارهٔ تندخویی وایکینگ‌ها زیاده روی می‌کردند. با این همه به سبب دشواری‌های زندگی در اسکاندیناوی، نبرد برای زنده ماندن آنچنان بوده‌است که تنها سرسخت‌ترین کسان می‌توانستند پایدار بمانند و از این رو کین‌خواهی، دشمنی و دریازنی افسارگسیخته‌ای که در دریاها انجام می‌گرفته گونه‌ای باور و نگرش پدیدآورد که بدون درنگریستن به بنیان‌های آیینی سامیان، پایه آن دلاوری و بی‌باکی بود. در این زمان بود که یک وایکینگ چون از دیگری می‌پرسید «بگو به کدام آیین باور داری» در پاسخ می‌شنید که «من به توانایی‌های خودم ایمان دارم».
 
== تندخویی وایکینگ ==
پاره‌ای از این مردان در جنگ به چنان سرخوشی می‌رسیدند که از زخمی که برمی‌داشتند به دردی دچار نمی‌شدند. به برخی هنگام نبرد حالتی دست می‌داد به نام «برسرکر» که جنگجو هوشیاری خود را از دست می‌داد و تنها از جنگیدن خشنود می‌شد؛ برسرکرها یا به گفتاری دیگر «خرس جامگان»، پهلوانانی بودند که بدون جوشن پا به کارزار می‌گذاشتند و مانند جانوران زوزه می‌کشیدند و می‌جنگیدند، سپرهای خود را از خشم گاز می‌گرفتند و آنگاه چون نبرد به پایان می‌رسید به سبب کوفتگی و خستگی از هوش می‌رفتند. تنها دلیران به [[والهالا]] (جهان پس از مرگ در افسانه‌های اسکاندیناوی) می‌رفتند و هر کس که در راه مردمان خود در میدان جنگ جان می‌داد همه گناهانش بخشیده می‌شد.
در زمان چیرگی وایکینگ‌ها بر اروپا، بی‌گمان نویسندگان اروپایی دربارهٔ تندخویی وایکینگ‌ها زیاده روی می‌کردند. همچنانکه تاریخ‌نگاری، با اینرهنمون کردن آدمی به شگفتی‌های زندگی، او را از درنگریستن به رخدادهای روزمره زندگی مردمان بازمی‌دارد. با همهاینهمه به سبب دشواری‌های زندگی در آغازه تاریخ اسکاندیناوی، نبرد برای زنده ماندن آنچنان بوده‌است که تنها سرسخت‌ترین کسان می‌توانستند پایدار بمانند و از این رو کین‌خواهی،کین‌خواهی و دشمنی و دریازنی افسارگسیخته‌ای که در دریاها انجام می‌گرفته گونه‌ای باور و نگرش [[فریدریش نیچه|نیچه‌ای]] پدیدآورد که بدون درنگریستن به بنیان‌های آیینی سامیان، پایه آن دلاوری و بی‌باکی بود آن هم بدون درنگریستن به بنیان‌های آیینی سامیان. در این زمان بود که یک وایکینگ چون از دیگری می‌پرسید «بگو به کدام آیین باور داری» در پاسخ می‌شنید که «من به توانایی‌های خودم ایمان دارم».
 
«هارال هورفاگر» خواهان بدست آوردن فرمانروایی نروژ بود و بر آن بود که آن را بزور به چنگ آورد. دوستش «هاکون» به وی اندرز داد که «از خودت بپرس که مردانگی انجام چنین کاری را داری؟ زیرا رسیدن به چنین هدفی مردی می‌خواهد دلیر و پایدار که در راه انجام کاری تا این اندازه بزرگ، نیک و بدش یکسان نماید.» پاره‌ای از این مردان در جنگ به چنان سرخوشی می‌رسیدند که از زخمی که برمی‌داشتند به دردی دچار نمی‌شدند. به برخی هنگام نبرد حالتیکنونه‌ای (حالت) دست می‌داد به نام «برسرکر» که جنگجو هوشیاری خود را از دست می‌داد و تنها از جنگیدن خشنود می‌شد؛ برسرکرهابرسرکرها، یا به گفتاری دیگر «خرس جامگان»، پهلوانانی بودند که بدون جوشن پا به کارزار می‌گذاشتندمی‌گذاشتند، و مانند جانوران زوزه می‌کشیدند و می‌جنگیدند، سپرهای خود را از خشم گاز می‌گرفتندمی‌گرفتند، و آنگاهآنگاه، چون نبرد به پایان می‌رسیدمی‌رسید، به سبب کوفتگی و خستگی از هوش می‌رفتند. تنها دلیران به [[والهالا]] (جهان پس از مرگ در افسانه‌های اسکاندیناوی) می‌رفتندمی‌رفتند؛ و هر کس که در راه مردمان خود در میدان جنگ جان می‌داد همه گناهانش بخشیده می‌شد.»
این نبردهای جانگداز نه به سان جهادهای سپاهیان مسلمان بود و نه به تازش‌های ایلغار [[مجارستان|مجارها]] می‌مانست، بلکه تاخت و تاز دسته‌ای از مردان بود که هر گونه سستی‌ای را گناهی نابخشودنی می‌پنداشتند و هر نیرو و توانی را نکویی؛ تشنه زمین، زن، دارایی، و نیرومندی بودند و بر این باور بودند که بهره‌مندی از فروزه‌های خدایان تنها از برای نیرومندان است. این مردمان در آغاز مانند دریازنان بودند و در پایان به سان دسته‌هایی از فرمانروایان درآمدند.
 
وایکینگها یا «مردان فیورد» ی که اینچنین در سختی‌ها و دشواری‌ها بار آمده بودند بر [[کشتی (شناور)|کشتی]]‌های خود سوار می‌شدند و در [[روسیه]]، [[پومرانی]]، فریزیا، [[نرماندی]]، [[انگلستان]]، [[ایرلند]]، ایسلند، گرینلند، [[ایتالیا]] و [[سیسیل]] بر گستره سرزمین‌های خود می‌افزودند. این نبردهای جانگداز نه به سان جهادهای سپاهیان مسلمان بود و نه به تازش‌های ایلغار [[مجارستان|مجارها]] می‌مانست. بلکه تاخت و تاز دسته‌ای از مردان بود که هر گونه سستی‌ای را گناهی نابخشودنی می‌پنداشتند و هر نیرو و توانی را نکویی؛ تشنه زمین، زن، دارایی، و نیرومندی بودند و بر این باور بودند که بهره‌مندی از فروزه‌های خداوند تنها از برای نیرومندان است. این مردمان در آغاز مانند دریازنان بودند و در پایان به سان دسته‌هایی از فرمانروایان درآمدند. [[رولو]] به نورماندی، [[ویلیام یکم (انگلستان)|ویلیام فاتح]] به انگلستان، و روژه دوم به سیسیل سر و سامانی بنیادین بخشید. پیروزمندانه، خون تازه شمالی خود را مانند دارویی نیروبخش با خون مردمانی که یکنواختی زندگی روستایی آنان را دچار سستی کرده بود در هم آمیختند. کمتر پیش می‌آمد که در گذر تاریخ چیزی را از میان ببرند که شایسته آن نباشد. درست به مانند سوزاندن گیاهان هرزه که زمین را برای بذرافشانی آینده پربارتر می‌سازد.
=== افسانه‌های وایکینگ‌ها ===
[[پرونده:Vikings exploration and territories-enWikingerKarte.svgjpg|پیوند=[[:en:File:Vikings exploration and territories-enWikingerKarte.svgjpg]]|بندانگشتی|300x300پیکسل|پراکندگیمسیرهای سفر وایکینگ‌ها]]
[[افسانه]]‌های وایکینگ‌ها همواره جستاری شگفت‌انگیزی بوده‌است. کهن‌ترین نگاشته‌ای که از این افسانه‌ها به دست ما رسیده‌است سروده‌های شگفت‌انگیزی هستند که به نادرست آن را «اداً» نامیده‌اند. در سال ۱۶۴۳ میلادی کشیشی در کتابخانه پادشاهی دانمارک به کتابی کهن برخورد که دربرگیرنده پاره‌ای سروده‌های کهن ایسلندی بود و به نادرست آن‌ها را «ادا» ی سایمند خردمند خواند. امروزه بیشتر دانش‌پژوهان بر این باوراند که آن سروده‌ها به سال‌های نامعلومی در میان سده‌های هشتم و دوازدهم میلادی در نروژ، ایسلند، و گرینلند بازمی‌گردند و به دست برخی از [[شاعر|شاعران]] (چامه سرایان) ناشناس نوشته شده‌اند. گمان می‌رود که سایمند تنها آن‌ها را گردآوری کرده و خود آن‌ها را نسروده باشد از این رو نام سروده‌ها «ادا» نبوده‌است.
 
=== وایکینگ‌ها در گذر تاریخ ===
=== سنگ‌های یادبود ===
در نروژ واژه وایکینگ (Viking) به مردمانی گفته می‌شود که در آغاز سده‌های میانه در کشورهایی چون نروژ، دانمارک و سوئد زندگی می‌کردند. از این رو نام وایکینگ بر مردمان امروز این کشورها سایه افکنده به گونه‌ای که سبب شرمساری آن‌ها نیز شده‌است. چرا که سال‌ها پیش واژه وایکینگ به چم (معنی) دزد دریایی بود و به گروهی از مردم آن سرزمین داده شده بود که در سده نهم با تاخت و تاز اروپا را درهم نوردیدند.
وایکینگ‌ها سنگ‌های یادبودی برای جشن گرفتن پیروزی‌های جنگی یا سوگواری دوستان و خویشاوندان کشته شده خود می‌ساختند. روی سنگ‌های بزرگ نگاشته‌های بسیار زیبایی کنده‌کاری می‌شد و در زیر برخی از نگاره‌های کنده‌کاری‌شده نوشته‌هایی به دبیره ([[خط (نوشتار)|خط]]) [[خط رونی|رونیک]] باستان دیده می‌شود. این سنگ‌ها در گذرگاه‌های همگانی، جایی که مردم می‌ایستادند و از آن‌ها سپاسگزاری می‌کردند جای داشتند.
 
با آنکه وایکینگ‌های سده‌های میانه هیچ همانندی رفتاری با وایکینگ‌های سده نهم ندارند اما هنوز هم در بسیاری از فیلم‌ها و داستان‌ها از این مردم، نمایی ددمنشانه(درنده خویی) نمایش داده می‌شود.
[[پرونده:WikingerKarte.jpg|پیوند=[[:en:File:WikingerKarte.jpg]]|بندانگشتی|300x300پیکسل|مسیرهای سفر وایکینگ‌ها]]
 
باپژوهش‌های آنکهباستان وایکینگ‌هایشناسان سده‌های میانه هیچ همانندی رفتاری با وایکینگ‌های سده نهم ندارند اما هنوز هم در بسیاری از فیلم‌هااروپایی و داستان‌ها از این مردم، نمایی ددمنشانه نمایش داده می‌شود. پژوهش‌های باستان شناسانروسی به روشنی نشان می‌دهد که این‌گونه نبوده‌است. برای بسیاری از وایکینگ‌ها راه گذران زندگی نه تنها دزدی و چپاول نبوده بلکه از راه پیشه‌هایی مانند کشاورزی و [[ماهی‌گیری]] بوده‌است. از بررسی ابزاری که باستان شناسان یافته‌اند نمایان شده که آن‌ها در زندگی روزمره خود از [[داس]]، نیزه‌های ماهی‌گیری، [[بیل]]، [[کلنگ]]، [[گاوآهن]] و …و… بهره می‌گرفتند که همه ابزار کشاورزی بودند و هنگامی که این ابزار را در کنار دیگر گواه‌های تاریخی می‌گذاریم به خوبی روشن می‌شود که وایکینگ‌ها کشاورزان و ماهی‌گیران پیشرفته بوده‌اند.
 
آنها با بهره گرفتن از درخت‌های جنگل‌های اسکاندیناوی، کشتی‌های بزرگ و نامور خود را می‌ساختند و با کمک آن‌ها به بازرگانی با کشورهای همسایه یا دیگر کشورهای اروپایی و بخش‌هایی از آسیا می‌پرداختند. وایکینگ‌ها توانایی ویژه‌ای در ابزارسازی با [[آهن]] داشتند و از آن برای ساخت ابزار کار و نبرد بهره می‌جستند. آن‌ها با دادوستد این کالاها، با [[طلا|زر]] و گوهره‌های اروپایی برای خود زیورآلات می‌ساختند.
 
وایکینگ‌ها توانایی ویژه‌ای در ابزارسازی با [[آهن]] داشتند و از آن برای ساخت ابزار کار و نبرد بهره می‌جستند. آن‌ها با دادوستد این کالاها با [[طلا|زر]] و گوهره‌های اروپایی برای خود زیورآلات می‌ساختند.
 
با درنگریستن به ساختمایه‌هایی که در زیست‌بوم اسکاندیناوی یافت می‌شود که بیشتر خانه‌ها از چوب و سنگ درست می‌شدند. توانایی وایکینگ‌ها در ساخت دژهای پایدار با ساختمایه‌های گفته شده سبب برتری آن‌ها بر اروپایی‌ها بود. [[پرونده:Vikings exploration and territories-en.svg|پیوند=[[:en:File:Vikings exploration and territories-en.svg]]|بندانگشتی|300x300پیکسل|پراکندگی وایکینگ‌ها]]
 
وایکینگ‌ها مردمانی جهانگرد و جستجوگر بودند. کشتی‌های آن‌ها که بیشتر مانند قایق‌های باریک بزرگ بود و این توانایی را داشت که در سخت‌ترین دگرگونی‌های آب و هوایی دریا مانند باران و توفان تاب بیاورند. آن‌ها از کرانه‌های سوئد دریانوردی و ماهی‌گیری می‌کردند تا رودهای خاور اروپا که به دریای سیاه می‌رسید و همچنین سرزمین‌های خاوری‌تر مانند [[خاورمیانه]]. وجود نقش «الله» و «علی» بر روی لباس‌های ابریشمی یا انگشتر وایکینگ‌های مناطق بیرکا و گاملا در [[اوپسالا]] شواهدی قطعی از ارتباط وایکینگ‌ها با مردم [[ایران]] و [[چین]] است. نام‌های «الله و علی» به [[خط کوفی]] روی این پارچه‌ها همیشه در کنار هم قرار دارند. ممکن است بعضی از این قبرها متعلق به [[مسلمان|مسلمانان]] باشد اما به احتمال زیاد این کشفیات نشان می‌دهند که وایکینگ‌ها تحت تأثیر اندیشه [[اسلام|اسلامی]] از جمله زندگی ابدی در بهشت این لباس‌ها را به تن مرده‌های خود می‌کردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=۲۸ مهر ۱۳۹۶|وبگاه=بی‌بی‌سی فارسی|نشانی=http://www.bbc.com/persian/world-41595755|عنوان=چرا لباس وایکینگ‌ها نقش 'الله' داشت؟}}</ref>
 
با پایان گرفتن هزاره نخست میلادی آن‌ها توانستند به بخش‌های شمالی آمریکا بروند و در آنجا بمانند. به گفتاری دیگر چیزی نزدیک به ۵۰۰ سال پیش از آنکه [[کریستف کلمب]] در سال [[۱۴۹۲ (میلادی)|۱۴۹۲]] به آنجا برسد.
 
وایکینگ‌ها باورمندان بسیار سرسختی به آیین خود بودند اما نه مانند آنچه در [[روم]] یا یونان باستان بود. همچنین کاستی بزرگ آن‌ها ناتوانی در خواندن و نوشتن بود که سبب شد تا دانسته‌های امروز ما از این تبار تا پیش از سده سیزدهم در اندازه داستان و افسانه باشد.
 
جستجوگران وایکینگ برای یافتن سرزمین‌های تازه، به درون آب‌های خروشان اقیانوس اطلس شمالی رفتند. بیشتر آن‌ها از نروژ بودند جایی که دره‌های آن زیستگاه مردم بسیاری شده بود و دارای زمین‌های کشاورزی بسیار کمی بود. در میان سال‌های ۸۰۰ میلادی و ۱۰۰۱ میلادی آن‌ها جزایر فائرو، ایسلند، گرینلند و وینلند (سرزمین تازه پیدا شده در کانادا) را یافتند. دیری نپایید که خیل کشتی‌های پر از کوچندگان به همراه جانورانشان به آنجا سرازیر شدند. اما از آنجا که در آن روزگار سفرهای دریایی از ایمنی چندانی برخوردار نبود کشتی‌های زیادی در توفان گم شدند و هرگز به آنجا نرسیدند.
[[پرونده:Oseberg ship head post.jpg|پیوند=[[:en:File:Oseberg ship head post.jpg]]|بندانگشتی|مجسمه نوک کشتی وایکینگ‌ها]]
 
=== سنگ‌های یادبود ===
وایکینگ‌ها سنگ‌های یادبودی برای جشن گرفتن پیروزی‌های جنگی یا سوگواری دوستان و خویشاوندان کشته شده خود می‌ساختند. روی سنگ‌های بزرگ نگاشته‌های بسیار زیبایی کنده‌کاری می‌شد و در زیر برخی از نگاره‌های کنده‌کاری‌شده نوشته‌هایی به دبیره ([[خط (نوشتار)|خط]]) [[خط رونی|رونیک]] باستان دیده می‌شود. این سنگ‌ها در گذرگاه‌های همگانی، جایی که مردم می‌ایستادند و از آن‌ها سپاسگزاری می‌کردند جای داشتند.
 
== پانویس ==