فرضیه زمان کاذب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ایجاد شده توسط ترجمهٔ صفحهٔ «Phantom time hypothesis»
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۲

فرضیه زمان کاذب یا فرضیه زمان فانتوم (به انگلیسی: Phantom time hypothesis) یک تئوری توطئه تاریخی است که توسط هریبرت ایلیگ ادعا شده است، برای اولین بار در سال 1991 منتشر شد. این فرضیه توطئه‌ای توسط امپراطور مقدس روم اوتو سوم ، پاپ سیلوستر دوم ، و احتمالاً امپراطور بیزانس کنستانتین هفتم ، برای ساختن سیستم دوستیابی آنو دومینی به صورت گذشته نگر ، به منظور قرار دادن آنها در سال ویژه 1000 میلادی است ، و بازنویسی تاریخ [۱] برای قانونی کردن ادعای اتو در مورد امپراتوری مقدس روم . ایلیگ معتقد بود که این امر با تغییر ، ارائه نادرست و جعل شواهد مستند و بدنی حاصل شده است. طبق این سناریو ، کل دوره کارولینگی ، از جمله شکل شارلمانی ، ساختگی است ، با "زمان کاذب" 297 سال (614-911 میلادی) به اوایل قرون وسطا اضافه شده است .

این فرضیه هیچگاه مورد حمایت مورخان قرار نگرفته است.

هریبرت ایلیگ

ایلیگ در سال 1947 در Vohenstrauß ، بایرن متولد شد. او در انجمن اختصاص داده شده به امانوئل ولیکوفسکی ، فاجعه و تجدیدنظرطلبی تاریخی ، Gesellschaft zur Rekonstruktion der Menschheits- und Naturgeschichte (مهندس: انجمن بازسازی تاریخ بشریت و طبیعی ) فعالیت داشت. وی از 1989 تا 1994 به عنوان سردبیر مجله Vorzeit-Frühzeit-Gegenwart (Eng: Past-Early-Present ) فعالیت کرد. از سال 1995 ، او به عنوان ناشر و نویسنده تحت شرکت انتشاراتی خود ، Mantis-Verlag ، و انتشار مجله خود ، Zeitensprünge (Eng: جهش در زمان ) کار کرد. در خارج از انتشارات خود در رابطه با تقویم تجدید نظر شده ، وی ویرایش آثار اگون فریدل را انجام داده است .

ایلیگ پیش از تمرکز بر اوایل قرون وسطی ، پیشنهادهای مختلفی را برای گاه نگاریهای تجدید نظر شده در تاریخ پیش از تاریخ و مصر باستان منتشر کرد. پیشنهادهای وی در دهه 1990 در رسانه های محبوب آلمان مورد توجه برجسته قرار گرفت. وی 1996 Das erfundene Mittelalter (مهندس: قرون وسطی اختراع شده ) نیز دستمزد علمی گرفت ، اما از نظر مورخان به دلیل نقص اساسی در جهان رد شد. [۲] در سال 1997 ، مجله Ethik und Sozialwissenschaften (مهندس: اخلاق و علوم اجتماعی ) بستری را برای بحث انتقادی به پیشنهاد ایلیگ ارائه داد ، و تعدادی از مورخان در مورد جنبه های مختلف آن اظهار نظر کردند. [۳] بعد از سال 1997 بوده است پذیرش علمی کمی از ایده Illig وجود دارد، اگر چه همچنان به عنوان مورد بحث قرار گیرد شبهتاریخ در رسانه های عمومی آلمان است. [۴] ایلیگ حداقل تا سال 2013 به انتشار در "فرضیه زمان فانتوم" ادامه داد. همچنین در سال 2013، او در یک موضوع نامرتبط منتشر شده تاریخ هنر ، در آلمان رنسانس استاد آنتون Pilgram ، اما دوباره پیشنهاد تجدید نظر به گاهشناسی معمولی، و با این استدلال برای لغو رده تاریخی هنر منریسم . [۵]

پیشنهاد

مبانی فرضیه ایلیگ عبارتند از:

  • کمبود باستان شناسی شواهدی وجود دارد که می توان با اطمینان به دوره AD 614-911، بیآنکه درک شده از تابش وسایل مورخ dendrochronological روش قدمت این دوره، و اتکای بیش از حد از مورخان قرون وسطی در منابع نوشته شده است.
  • وجود معماری رومانسک در اروپای غربی قرن دهم ، که نشان می دهد دوران روم در گذشته ای نیست که تصور می شد.
  • رابطه بین تقویم جولیان ، تقویم میلادی و سال زمینه ای نجومی خورشیدی یا گرمسیری . تقویم جولیان که توسط جولیوس سزار معرفی شده بود ، مدت ها بود که به عنوان یک اختلاف از سال گرمسیری حدود یک روز برای هر قرن استفاده از تقویم شناخته می شد. تا زمان معرفی تقویم میلادی در سال 1582 میلادی ، ایلیگ ادعا می کند که تقویم جولیان قدیمی باید سیزده روز اختلاف بین تقویم واقعی (یا گرمسیری) داشته باشد. در عوض ، ستاره شناسان و ریاضیدانانی که برای پاپ گریگوری سیزدهم کار می کردند دریافته بودند که تقویم مدنی فقط ده روز باید تنظیم شود. (روز تقویم جولیان پنجشنبه ، 4 اکتبر 1582 با اولین روز تقویم میلادی ، جمعه ، 15 اکتبر 1582 دنبال شد). از این رو ، ایلیگ نتیجه می گیرد که دوران میلادی تقریباً سه قرن شمرده شده است که هرگز وجود نداشته است.

انتقاد

  • دشوارترین چالش برای این نظریه از طریق مشاهدات در نجوم باستان است ، خصوصاً موارد خورشید گرفتگی که توسط منابع اروپایی قبل از 600 میلادی ذکر شده است (زمانی که زمان فانتوم زمان را تحریف می کرد). علاوه بر چندین مورد دیگر که شاید بیش از حد مبهم باشند تا فرضیه زمان فانتوم را رد کنند ، به ویژه دو مورد با دقت کافی قدمت دارند تا فرضیه را با درجه بالایی از یقین رد کنند. یکی از آنها توسط پلینی بزرگتر در سال 59 میلادی [۶] و دیگری توسط فوتیوس در سال 418 میلادی گزارش شده است. [۷] هر دو این تاریخ ها و زمان ها خورشید گرفتگی را تأیید کرده اند. علاوه بر این ، مشاهدات مربوط به دوران سلسله تانگ در چین و به عنوان مثال دنباله دار هالی ، با نجوم فعلی سازگار است و هیچ "زمان فانتومی" اضافه نشده است. [۸] [۹]
  • بقایای باستان شناسی و روش های قدمت مانند dendrochronology ، به جای پشتیبانی از "زمان کاذب" ، رد می شوند.
  • اصلاحات میلادی هرگز تصور نمی شد که تقویم را با تقویم جولیان مطابقت دهد همانطور که در زمان تأسیس آن در سال 45 قبل از میلاد وجود داشته است ، اما همانطور که در سال 325 ، زمان شورای نیقیه ، که تاسیس کرده بود ، وجود داشت روشی برای تعیین تاریخ یکشنبه عید پاک با تعیین اعتدال بهاری در 21 مارس در تقویم جولیان. تا سال 1582 ، اعتدال نجومی در 10 مارس تقویم جولیان در حال وقوع بود ، اما عید پاک هنوز از اعتدال اسمی در 21 مارس محاسبه می شد. در سال 45 پیش از میلاد اعتدال بهاری نجومی در حدود 23 مارس رخ داد. "سه قرن گمشده" ایلیگ مطابق با 369 سال بین تأسیس تقویم جولیان در سال 45 قبل از میلاد و تثبیت تاریخ عید پاک در شورای نیقیه در سال 325 میلادی است. [۱۰]
  • اگر شارلمانی و سلسله کارولینگی ساخته می شد ، باید ساخت یک تاریخ مربوط به بقیه اروپا ، از جمله انگلیس انگلیس-ساکسون ، پاپی و امپراتوری بیزانس . دوره "زمان کاذب" همچنین شامل زندگی محمد و گسترش اسلامی در مناطق امپراتوری روم سابق ، از جمله فتح ویبریگوتیک ایبریا است . این تاریخ نیز باید جعل شود یا به شدت تاریخ نویسی شود. همچنین باید با تاریخ سلسله تانگ چین و ارتباط آن با اسلام ، مانند جنگ تالاس ، سازگار شود. [۱۱]

کتاب‌شناسی - فهرست کتاب‌ها

انتشارات توسط ایلیگ:

  • اگون فریدل و امانوئل ولیکوفسکی . Vom Weltbild zweier Außenseiter ، بازل 1985
  • Die veraltete Vorzeit ، Heribert Illig، Eichborn، 1988
  • با گنار هینسون: می خواهی لابرات بتونی فرعون کنی؟ ، مانتیس ، 1990 ، اصلاح شده 2003شابک ‎۳−۹۲۸۸۵۲−۲۶−۴
  • کارل در فیکتیو ، کاربل کارل der Große ، 1992
  • کلاه Karl der Große je gelebt؟ Bauten ، Funde und Schriften im Widerstreit ، 1994
  • کلاه Karl der Große je gelebt؟ ، هریبرت ایلیگ ، مانتیس ، 1996
  • Das erfundene Mittelalter. Die größte Zeitfälschung der Geschichte ، هریبرت ایلیگ ، اقتصاد 1996 ،شابک ‎۳−۴۳۰−۱۴۹۵۳−۳ (ویرایش اصلاح شده 1998)
  • Das Friedell-Lesebuch ، Heribert Illig ، CH Beck 1998 ،شابک ‎۳−۴۰۶−۳۲۴۱۵−۰
  • Heribert Illig ، با Franz Löhner: Der Bau der Cheopspyramide ، Mantis 1998 ،شابک ‎۳−۹۲۸۸۵۲−۱۷−۵
  • Wer hat an der Uhr gedreht؟ ، هریبرت ایلیگ ، اولشتاین 2003 ،شابک ‎۳−۵۴۸−۳۶۴۷۶−۴
  • هریبرت ایلیگ ، با Gerhard Anwander: Bayern in der Phantomzeit. Archäologie widerlegt Urkunden des frühen Mittelalters. ، مانتیس 2002 ،شابک ‎۳−۹۲۸۸۵۲−۲۱−۳

جستارهای وابسته

منابع

  1. Hans-Ulrich Niemitz, Did the Early Middle Ages Really Exist? pp. 9–10.
  2. Johannes Fried: Wissenschaft und Phantasie. Das Beispiel der Geschichte, in: Historische Zeitschrift Band 263,2/1996, 291–316. Matthias Grässlin, Frankfurter Allgemeine Zeitung 1. Oktober 1996
  3. EuS 1997 Heft 4. Theo Kölzer (Bonn University) refused to contribute, and the journal printed his letter of refusal instead in which Kölzer criticizes the journal for lending credibility to Illig's "abstruse" idea. A favourable review was published by sociologist Gunnar Heinsohn, which later led to a collaboration between Illig and Heinsohn until 2011, when Heinsohn left the board of editors of Illig's journal and published his rejection of Illig's core idea that the figure of Charlemagne is a high medieval fiction.
  4. Michael Borgolte. In: Der Tagesspiegel vom 29. Juni 1999. Stephan Matthiesen: Erfundenes Mittelalter – fruchtlose These!, in: Skeptiker 2/2001
  5. Meister Anton, gen. Pilgram, oder Abschied vom Manierismus (2013).
  6. Pliny the Elder. Natural History (Book II) بایگانی‌شده در ۲۰۱۷-۰۱-۰۱ توسط Wayback Machine, accessed 14 June 2017
  7. Photius. Epitome of the Church History of Philosturgius, accessed 4 May 2016
  8. Dieter Herrmann (2000), "Nochmals: Gab es eine Phantomzeit in unserer Geschichte?", Beiträge zur Astronomiegeschichte 3 (به آلمانی), pp. 211–14
  9. Dutch, Stephen. "Is a Chunk of History Missing?". Archived from the original on 27 May 2011. Retrieved 14 May 2011.
  10. Karl Mütz: Die „Phantomzeit“ 614 bis 911 von Heribert Illig. Kalendertechnische und kalenderhistorische Einwände. In: Zeitschrift für Württembergische Landesgeschichte. Band 60, 2001, S. 11–23.
  11. Adams, Cecil. "Did the Middle Ages Not Really Happen?". Retrieved 9 July 2014.
  • ایلیگ ، هریبرت: Enthält das frühe Mittelalter erfundene Zeit؟ و بحث بعدی ، در: Ethik und Sozialwissenschaften 8 (1997) ، صص. 481–520.
  • Schieffer، Rudolf: Ein Mittelalter ohne Karl den Großen، oder: Die Antworten sind jetzt einfach ، in: Geschichte in Wissenschaft und Unterricht 48 (1997)، pp. 611–17.
  • Matthiesen، Stephan: Erfundenes Mittelalter - fruchtlose These! ، در: Skeptiker 2 (2002).

لینک‌های خارجی