مردمان آغازین آنآن، که امروزه [[وخیهاپامیری|پامیریها]] ازو [[مردم آسی|آستیها]] و به نقلی حتی [[پشتونها|پشتوها]] مستقیما یا غیرمستقیما همتبار تبارایشان ایشانندهستند؛ ایرانینژادانی بودند که به زبانی [[زبانهای ایرانی|ایرانی و آریایی]] به نام [[زبان ختنی]] سخن میگفتند که با [[زبان سغدی|سغدی]] و [[زبان خوارزمی|خوارزمی]] بسیار قرابت نزدیک دارد. باز ماندهٔ سرراست و مستقیما سرچشمهگرفته از این زبان، زبان [[زبان وخی|وَخی]] ست. زبان [[زبان سکایی|ختنی]]، به گفته کاشغری تا قرن یازدهم رواج داشت تا آن که امروزهبه نابودشدهاستادله اجتماعی-زبانشناختیِ گوناگون جایش را به ترکی قدیمی یا [[زبان ترکی باستان|ترکی اویغوری کهن]] داد. از این زبان که از [[زبانهای ایرانی میانه شرقی]] بودبود؛ دستنوشته و کتابوارهها و نویگ های بسیاری مانده که در موزههای انگلستان و فرانسه آرَمیدهاند. البته ایل های نسبتا کوچکتر دیگری چون [[زبانهای تخاری|تخاری]] ها و [[زبان سغدی|سغد]]<nowiki/>ها هم در این شهر و وادی های اطراف و بَرَک آن به مسالمت زیستهاند. در قدیم [[بوداگرایی در ختن|آیین بیشتر مردم ختن بودایی]] بودهاست. مسلمانان توانستند در ۱۰۰۶ میلادی کنترل شهر را در دست گیرند. سپس این سرزمین میان [[قراختاییان]] و [[قراخانیان]] دست به دست شد. بعد از مدتی چینیها کنترل این سرزمین را به دست گرفتند.