ایران‌ویج: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Azar Moghadam (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Azar Moghadam (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸:
 
با این احوال برخی پیشنهادهایی برای جایگاه جغرافیایی آن ارائه کرده‌اند. محل‌های پیشنهادی از [[خوارزم]] بر ساحل [[دریاچه آرال]] در شمال [[ازبکستان]] تا [[آذربایجان]]، یا تا جنوب یا شمال غرب [[افغانستان]] گسترده است. اخیراً [[فُگِلسانگ]] محل ایرانویج را شمال سرزمین باستانی [[سُغد]]، در شمال [[رود سیحون]] دانسته،<ref>{{پک|رضایی باغ‌بیدی|1388|ک=تاریخ زبانهای ایرانی|ص=9-10}}</ref>
 
به عقیده [[مایکل ویتزل]] در کتاب خانه آریاییان، نمی‌توان محل دقیق «خانه آریاییان» را در متون اوستا یافت و باید به کتاب‌ های دیگری که در آن دوره نوشته شده مراجعه کرد و بر اساس ‌[[وندیداد]] که بخش‌های تحریف شده اوستا است<ref>Bleeker, C.J (1978). "Wer war Zarathustra". Persica. 7: 32.</ref> به این نتیجه می‌رسد که محل آن ایران شرقی ، افغانستان و زمین‌های اطراف آن است.<ref>M. Witzel, p. 48, “The Home Of The Aryans”</ref>
[[مایکل ویتزل]] در صفحات آغازین همین مقاله اظهار می دارد گفتگو در باره مکان جغرافیایی ایرانویج ، میتواند سالها ادامه یابد مگر اینکه ما جغرافیای این سرزمین را با توجه به محلِ زندگی نویسندهِ آن متن اوستاییِ مورد نظر ، مورد مطالعه قرار دهیم. او در صفحه ۹ این مقاله ذکر میکند که هنگام صحبت از ایرانویج باید توجه کرد در مورد یک سرزمین افسانه ای اسطوره ای ، گفتگو میشود که مکان بسیاری از شهرهای شانزده گانه آن، مبهم است و می تواند در جایی میان خوارزم در اطراف دریاچه آرال تا آذربایجان و ری در ایران کنونی و یا در بخشهای شمال غربی و جنوبی افغانستان، گسترده بوده باشد. <ref>M. Witzel, p. 9, “The Home Of The Aryans”</ref>. او در پایان مقاله ، پس از بررسی جغرافیای سرزمین آریاییها در متون مختلف اوستا ، قدیمی تر (یشت نوزدهم بخش ۶-۱) و جدیدتر( وندیداد ) و نیز تطبیق شرایط اقلیمی ذکر شده ، (که ده ماه زمستان بسیار سرد و دو ماه تابستان خنک دارد) با جغرافیای این مناطق ، چنین نتیجه می گیرد که باید ایده پیدا کردن جغرافیای سرزمین آریایی ها در متون اوستا یی را رها کرد و به جای آن به برداشت نویسندگان آن متون از ایرانویج ، با توجه محدوده سرزمین یا قلمرو خودشان ، پرداخت. در وندیداد آشکارا مشهود است که اسامی شهرها ، توسط فردی نگاشته شده که ملهم از احساسات میهنی بومی خود، شرق ایران بزرگ ، افغانستان و سرزمینهای اطراف آن ، را به عنوان سرزمین آریایی ها می پندارد در حالیکه این محدوده با توجه به اسامی کوهها و جغرافیای آنها در یشت نوزدهم ، کاملا جای دیگری است. <ref>M. Witzel, p. 47 ,p.48, “The Home Of The Aryans”</ref>
[https://www.people.fas.harvard.edu/~witzel/AryanHome.pdf] ، [http://crossasia-repository.ub.uni-heidelberg.de/114/]
 
در [[فرگرد یکم وندیداد]]، بند ۳و۴ آمده است:
{{نقل قول|بهترین ناحیه‌ای که [[اورمزد]] آفرید ایرانویج است. اما [[پتیاره]] آن زمستان دیوآفریده ده‌ماهه و انواع مار پردار و بی‌پر است. خوشی این ناحیه به حدی است که اورمزد می‌گوید اگر سرزمین‌های دیگر را نمی‌آفرید، مردم به ایرانویج می‌رفتند و جایی برای سکونت باقی نماند. در [[اساطیر ایرانی]] زمین به هفت پاره یا [[اقلیم]] بخش شد. اقلیم میانی [[خونیرَس]] نام دارد که به اندازه آن شش اقلیم دیگر است. ایرانویج در خونیرَس قرار دارد. اورمزد در ایرانویج چیزهای زیادی را آفرید. رودهای [[وه دائیتی]]، [[داراجه]]، گاو [[اِیوداد]] یا یکتاآفریده، [[گیومرث]]، کوه‌های ابرز و [[اوسِندام]] و راس و پل افسانه‌ای [[چینوَد]] در آنجاست. نخستین حیوانات که دو گاو نر و ماده بودند و همه انواع گیاهان در ایرانویج آفریده شدند. ایرانویج امن‌ترین جای خونیرَس است به طوری که [[وَرِجَمکَرد]] در آنجا ساخته شده است. سرور ایرانویج یکی از بی‌مرگان، یعنی [[ون‌جدبیش]]، است. [[زردشت]] در ایرانویج ظهور کرد. طبق روایات متاخر ایرانویج در [[آذربایجان]] است. می‌گویند خورشیده به اندازه ایرانویج است. در اعتقادات ایرانی، ایرانویج [[آرمانشهر]] ایرانیان است. در [[مینوی خرد]]، مشخصات این آرمانشهر بدین شرح آمده است و پیداست که اورمزد ایرانویج را از دیگر جای‌های و روستاها بهتر آفرید و نیکی‌اش این است که زندگی مردم در آنجا سیصد سال است و زندگی گاوان و گوسفندان صدوپنجاه سال و درد و بیماری کم دارند و دروغ نمی‌گویند و شیون و مویه نمی‌کنند و دیو آز به تن آنان کمتر مسلط است و ده مرد از نانی که می‌خورند سیر می‌شوند و به هر چهل سال از زنی و مردی فرزندی زاده شود و قانونشان [[بهی]] و دینشان [[پوریوتکِشی]] است و چون بمیرند پارسایند و رد (سرور) آنان [[گوبدشاه]] است و از ایزادن سرور و پادشاه‌شان [[سروش]] است.<ref>{{پک|مالاندرا|1391|ک=مقدمه‌ای بر دین ایران باستان|ص=250}}</ref>}}