شوشتر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز ویرایش خودکار: اصلاح برچسبهای نادرست |
||
خط ۲۱۶:
[[پرونده:Safaviei.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|سکه ضرب شده در شوشتر، دوره صفوی، روی سکه: لا الله الا الله محمد رسولالله علی ولیالله؛ در حاشیه اسامی معصومین. پشت سکه: در وسط نام شاه طهماسب ضرب شوشتر]]
در دوره صفویه شخصی به نام [[واخشتوخان]] از طرف دربار به حکمرانی شوشتر گماشته شد. این شخص در شوشتر دست به عمران و آبادی زد بهطوریکه طبق نوشته تذکره شوشتر: «در آن زمان مردم شوشتر در وقت بسیار خوش بوده و روزگار به فراغت می گذرانیدند.»<ref>{{یادکرد وب | همشهری آنلاین| عنوان=همشهری آنلاین| نشانی=http://www.hamshahrionline.ir/details/33311}}</ref> از جمله موارد مهم در این دوران میتوان به حمله سید محمد معروف به مشعشع در اواخر قرن نهم اشاره کرد. وی با ادعای مهدویت و با عنوان امام دوازدهم، اعراب ناحیه هویزه را پیرو خود گردانید و به شوشتر و دزفول و بهبهان قشون کشی نمود. تا اینکه شاه اسماعیل قشونی را به خوزستان روانه کرد و دوباره زمام امور را به دست گرفت. چندی بعد با مرگ [[شاه اسماعیل]] و جانشینی [[شاه طهماسب]] خردسال ناامنیهای دورهای ادامه یافت تا اینکه در زمان [[شاه عباس]] مجدداً دولت مرکزی توانست امنیت را برقرار کند.<ref name="ReferenceA">شوشتر در گذر تاریخ - محمد تقیزاده- مؤسسه مطبوعاتی
در زمان [[نادرشاه]] افشار بعلت شورشی که در این شهر بر علیه حکومت مرکزی صورت گرفت نادرشاه به شوشتر لشکر کشید.<ref name="ReferenceA" /> و پس از فتح دستور به بازسازی بند میزان داد.<ref>تاریخ پانصد ساله خوزستان - احمد کسروی تبریزی- تهران -1312-چاپ اول</ref> پس از ورود نادر به شوشتر، جمعی از افشارها در روستاهای اطراف شوشتر از جمله [[بلیتی]] و [[درخزینه]] سکنی گزیدند.
خط ۲۲۵:
[[پرونده:Ghajari.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|سکه ضرب شده در شوشتر، دوره قاجار، روی سکه: سکهٔ فتحعلی (قاجار) خسرو صاحبقران. پشت سکه: ضرب دارالمومنین شوشتر سال ضرب ۱۲۴۶ هجری قمری]]
از وقایع مهم دوران قاجار میتوان به همهگیری بزرگ طاعون در [[خوزستان]] و شوشتر در سال ۱۲۴۷ هجری قمری اشاره کرد که نیمی یا بیش از نیمی از مردم شوشتر از گزند آن در امان نماندند.<ref>تاریخ پانصد ساله خوزستان - احمد کسروی تبریزی- تهران -1312-چاپ اول- صفحه 178و179</ref>
از دیگر موارد مهم کشف نفت در نزدیکی شوشتر در محلی به نام [[نفتون]] در سال ۱۳۰۹ قمری (۱۹۰۱ میلادی) بود.<ref>تاریخ پانصد ساله خوزستان - احمد کسروی تبریزی- تهران -1312-چاپ اول- صفحه 239</ref> تا قبل از این تاریخ، چشمههای طبیعی [[قیر]] در این مکان وجود داشت که توسط یکی از خانوادههای قدیمی شوشتر که به [[سادات قیری]] مشهور بودند استحصال میشد. انگلیسیها علاوه بر پرداخت مبلغی به [[مظفرالدین شاه]]، طی قراردادی موسوم به [[قرارداد قیری-دارسی|قیری-دارسی]] که بین نمایندگان خاندان قیری و [[ویلیام دارسی]] منعقد شد و توسط روحانیون شوشتر و کنسولگری انگلیس نیز امضا شد، امتیاز استحصال [[قیر]] و [[نفت]] را بر عهده گرفتند.<ref>
دراواخر دوره قاجار، با وجودی که شوشتر همچنان مرکز خوزستان بود و حکمران ایالت از تهران فرستاده میشد، به دلیل اعمال نفوذ شیخ خزعل بعضی از حکمرانان ناچار به ترک شهر میشدند. چنانکه در سال ۱۳۴۱ هجری قمری ظهیرالملک حکمران خوزستان در شوشتر به این وضعیت دچار گردید.<ref name="ReferenceA" /> در تلگرامهای تندی که بین رئیس الوزرا (رضاخان) و شیخ خزعل رد و بدل شد، خزعل نوشت: «من به هیچ روی شما را رئیس شورای وزیران نمیشناسم. شما غاصب هستید و بی هیچ دلیلی پادشاه قانونی و مشروطه خواه را از کشور راندهاید»<ref name="ReferenceA" /> رضاشاه قشونی را به شوشتر روانه کرد. در شوشتر با ورود قشون دولتی (پنجم جمادی الاول ۱۳۴۲ ه.ق – آذر ۱۳۰۳ ه. ش) نیروهایی به تحریک شیخ خزعل اقدام به تیراندازی به [[قلعه سلاسل]] کردند اما پس از یک ساعت با شنیدن صدای توپ قشون دولتی پا به فرار گذاشته و نیروهای دولتی به سادگی بر اوضاع مسلط شدند. پس از این رویداد، جشنی با حضور اهالی شوشتر و [[احمد کسروی]] رئیس عدلیه خوزستان مستقر در شوشتر برگزار شد.<ref name="ReferenceA" /> پس از چندی رضاخان شخصاً به شوشتر سفر کرد و مردم با بستن طاق نصرت از [[امامزاده عبدالله]] تا [[قلعه سلاسل]] از وی استقبال کردند. این رویدادها پایانی بود بر چند دهه ناامنی در شوشتر.
|