استوارت هال: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:افراد جامائیکایی هندیتبار+رده:افراد جامائیکایی یهودیتبار |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: تلهویزیون⟸تلویزیون، جهتگیری⟸جهتگیری |
||
خط ۴۹:
== آثار ==
در ۱۹۶۸ استوات هال، مدیر بخشی در دانشگاه بیرمنگهام شد. او تعدادی کتاب تأثیرگذار در سالهای پیش رو نوشت؛ شاملِ ''موقعیّتیابی [[مارکس]]: ارزیابیها و انحرافات'' (۱۹۷۳) و ''[[رمزگذاری و رمزگشایی در گفتمان
استوارت هال، یکی از چهرههای اصلی مؤثّر در پیشرفتِ [[مطالعات فرهنگی]] در [[انگلستان]] - دستِ کم از طریق ریاستش بر [[مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگهام]] بین سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۷۹ - بودهاست. بین سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۱، هال ویراستار نشریهٔ [[نیو لفت ریویو]] بود. در همین دوران و از دلِ همایش ملّی سال ۱۹۶۰ معلّمان، نخستین مطلبِ منتشرشدهاش به [[ویراستاری]] [[پدی وانل]]، دربارهٔ «فرهنگ مردمپسند و مسئولیّت شخصی» (۱۹۶۴) بیرون آمد. (هال، خودش در آنزمان معلّم مدرسه بود.) اثرِ نخستِ هال، تلاشی جدّی برای شناساندنِ آنچه در فرهنگِ [[مردمپسند]] مهم است و گریز از بیتوجّهی [[لیوسیست]]ی به فرهنگِ مردمپسند بعد از جنگ - که ویژگی آثار [[ریچارد هوگارت]] هم هست - بود. پس از دههٔ ۱۹۶۰ کارهای هال به نوعی بلوغ رسیدند. این آثار، هم بر پایهٔ سنّت انسانگرایانهٔ هوگارت، [[ریموند ویلیامز]] و [[ای. پی. تامپسونِ]] مورّخ بنیاد داشت و هم از پیشرفتهای معاصر اروپایی - شامل [[ساختارگرایی]] آلتوسری و گونهای بازکشفِ مارکسیستِ ایتالیایی، [[آنتونیو گرامشی]] - استفاده میکرد. (بنابراین نظریههای [[ایدئولوژی]] و [[هژمونی]] در کارهای او مهم و مرکزیست.) (نگاه کنید به هال ۱۹۸۴) در مرکز کارِ هال، تحلیل و وارسی روشهایی قرار دارند که از طریق آنها [[فرهنگ]]، [[زندگی روزمره]] را سامان میدهد. با اینکه هال هیچ پژوهشی در حجم کتاب منتشر نکرده، شمارِ زیاد و مهمّی از مقالات و مجموعهها را نوشته و ویراستاری کرده که تکتکشان نقشی کلیدی در رشد و پیشرفت مطالعات فرهنگی داشتهاند. این مقالهها از جمله شامل [[تلویزیون]] به مثابهٔ رسانه و نسبت آن با فرهنگ (۱۹۷۱) - که مرکزیّت
== نظریه دریافت ==
خط ۶۱:
= نظریه بازنمایی =
هال بازنمایی را از شیوههای کلیدی تولید معنا مـیدانـد و فراینـد تولید معنا از طریق زبان را رویه های دلالت مینامـد. «بازنمـایی» تولیـد معنـا از طریـق چارچوبهای مفهومی و گفتمانی است. به این معنی که «معنا» از طریق نشانه ها، به ویژه زبان تولید میشود. زبان سازنده معنا برای رویه های اجتمـاعی و اشـیاء مـادی اسـت و فقط واسطه ای خنثی و بدون
== جستارهای وابسته ==
|