رضاشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏سلطنت: ویرایش و تصحیح (جزئی)
AA7102611 (بحث | مشارکت‌ها)
حذف پیوند های قرمز
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۸۰:
وی دوران خردسالی را در فقر گذراند. از نوجوانی به نظام پیوست و مدارج ترقی را پیمود. در ۲۵ دی ۱۲۹۹ از سوی ژنرال انگلیسی [[ادموند آیرونساید]] به‌عنوان فرماندهٔ [[قوای قزاق]] منصوب<ref>https://books.google.com/books?id=XY9FAQAAQBAJ&lpg=PA24&ots=nwT8j1x4EX&dq=A%20military%20dictatorship%20would%20solve%20our%20troubles%20and%20let%20us%20out%20of%20the%20country%20IRONSIDE%20without&pg=PA24#v=onepage&q=A%20military%20dictatorship%20would%20solve%20our%20troubles%20and%20let%20us%20out%20of%20the%20country%20IRONSIDE%20without&f=false</ref> و ۲ ماه بعد، در [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹]]، نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان، تهران را اشغال کردند. رضاخان ابتدا در مقام [[وزیر جنگ]]، بسیاری از ناآرامی‌ها و راه‌زنی‌ها را از بین برد. در ۳ آبان ۱۳۰۲، رضاخان با فرمان [[احمدشاه قاجار]] به منصب [[فهرست نخست‌وزیران ایران|نخست‌وزیری]] گمارده شد.<ref name="autogenerated4"/> اگر چه رضاخان با پشتیبانی بریتانیا و با کودتا در عرصهٔ سیاست ایران رخ نمود، اما ارتقای وی در قدرت تا جایگاه پادشاهی، مدیون پشتکار و اراده‌اش در نظم دادن به امور در سمت وزارت جنگ و نخست‌وزیری بود.<ref name="bbcpersian001"/>
 
ایران در دورهٔ پادشاهی رضاشاه شاهد ایجاد نظمی نوین بود.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، نشر نی، چاپ اول ۱۳۷۷، ص. ۱۲۴</ref> وی نهادهای مدرن را در ایران پایه‌گذاری یا تقویت کرد که از مهمترین آن‌ها تأسیس [[ارتش شاهنشاهی ایران|ارتش نوین]]، [[دانشگاه تهران]] و احداث [[راه‌آهن]] جنوب به شمال می‌باشد.<ref name="bbcpersian001"/> همزمان وی در جهت استقرار و تضمین قدرت مطلق خود، [[مشروطیت]] را در ایران نابود کرد و مطبوعات و احزاب مستقل را سرکوب نمود و مصونیّت پارلمانی نمایندگان را گرفت. به این ترتیب، [[مجلس شورای ملی]] به نهادی مطیع و تشریفاتی در برابر ارادهٔ شاه تبدیل شد.<ref name="bbcpersian001"/><ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، نشر نی، چاپ اول ۱۳۷۷، صص. ۱۷۱–۱۷۲</ref> در این راه، [[حزب تجدد]] در بدو امر از رضاشاه پشتیبانی کرد، اما نخست، جای خود را به [[حزب ایران نو]] و سپس [[حزب ترقی]] داد؛ ولی همین حزب ترقی نیز به زودی به گمان این‌که اندیشه‌های خطرناک جمهوری‌خواهانه دارد، برچیده شد.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، نشر نی، چاپ اول ۱۳۷۷، ص.. ۱۲۶</ref> همچنین، او با به دست آوردن قدرت بلامنازع، اصلاحاتی اجتماعی را آغاز کرد که هرچند قاعده‌مند نبود، بیان‌گر این نکته بود که وی خواهان ایرانی بود که از یک سو رها از نفوذ روحانیون مذهبی، دسیسهٔ بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر، دارای مؤسسات آموزشی به سبک [[اروپا]]، زنان متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانه‌های دولتی، شبکه‌های ارتباطی، بانک‌های سرمایه‌گذار و [[فروشگاه‌های زنجیره‌ای]] باشد. او برای رسیدن به هدفش (بازسازی ایران طبق تصویر غرب) دست به مذهب‌زدایی، برانداختن قبیله‌گرایی، گسترش [[ملی‌گرایی]]، توسعهٔ آموزشی و سرمایه‌داری دولتی زد.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، نشر نی، چاپ اول ۱۳۷۷، صص. ۱۲۷–۱۲۸</ref>
 
مدافعان رضاشاه او را «پدر ایران نوین» می‌دانستند.<ref name="bbcpersian001">{{یادکرد وب|نویسنده =محمد رهبر |نشانی =http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-45112622 |عنوان =رضاشاه در خیابان چه می‌کند؟ | ناشر =[[بی‌بی‌سی فارسی]] |تاریخ =۸ آگوست ۲۰۱۸ |تاریخ بازدید = ۲۲ نوامبر ۲۰۱۸}}</ref> و پادشاهی وی از سوی حامیانش ''[[دیکتاتوری منور]]'' نامیده شد که آرمان‌های [[جنبش منور الفکری در ایران]] را پی گرفت، اما به تدریج، منورالفکران حامی خود نظیر [[محمدعلی فروغی]]، [[علی‌اکبر داور]] و [[عبدالحسین تیمورتاش]] را از قدرت حذف کرد و نوعی استبداد فردی در حکومت را در پیش گرفت.<ref>[http://www.iichs.ir/News-4211/دیکتاتوری-منور-به-روایت-روشنفکران-ایرانی/?id=4211 دیکتاتوری منور به روایت روشنفکران ایرانی]</ref> از سویی دیگر مخالفان رضاشاه او را مسئول «بر باد رفتن مشروطیت» در ایران می‌دانند و معتقدند اگر چه پهلوی یکم توانست نظام حکمرانی به ظاهر مدرنی تأسیس کند، اما دموکراسی، مجلس، انتخابات و آزادی را در ایران نابود کرد.<ref name="bbcpersian001"/>
 
سرانجام با وقوع [[جنگ جهانی دوم]]، علی‌رغم اعلام بی‌طرفی در سال ۱۳۲۰، [[اشغال ایران توسط متفقین|متفقین ایران را اشغال کردند]]. سپس با اولتیماتوم [[بریتانیا]]، وی مجبور به استعفا، ترک ایران و واگذاری سلطنت به ولیعهدش شد. سرانجام سه سال بعد، در [[ژوهانسبورگ]]، [[آفریقای جنوبی]] درگذشت.<ref name="autogenerated4"/>