پریکلس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ImanFakhri (بحث | مشارکت‌ها)
ImanFakhri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۵۹:
[[Image:AGMA Ostrakon Périclès.jpg|thumb|چپ|یک [[استراکون|اُستراکون]] که نام پریکلس روی آن نوشته شده‌است (حدود ۴۴۴–۴۴۳ قبل از میلاد)، موزه آگورا باستان آتن]]
 
برخی از دانشمندان معاصر با پریکلس، او را [[پوپولیست]]، عوام‌فریب و جارفروش می‌خواندند،<ref name="Ruden">S. Ruden, ''Lysistrata'' , 80</ref> در حالی که دستهٔ دیگری رهبری کاریزماتیک وی را تحسین می‌کردند. به گفتهٔ پلوتارک، پس از به دست گرفتن رهبری آتن، «او دیگر همان انسان سابق نبود و مطیع مردم و آماده تسلیم شدنتسلیم‌شدن در برابر خواسته‌های جمعیت به عنوان هدایت‌کنندهٔ نسیم نبود».<ref name="Pl15">Plutarch, ''Pericles'', [[:en:wikisource:Lives/Pericles#15|XV]]</ref> گفته می‌شود وقتی پادشاه اسپارت، آرشیداموس، از حریف سیاسی او، توسیدید، پرسید که میان او یا پریکلس کدامیک مبارز بهتری هستند، توسیدید بدون هیچ‌گونه تردیدی پاسخ داد که پریکلس بهتر است؛ زیرا حتی در هنگام شکست نیز موفق خواهد شد مخاطبان را قانع کند که او برنده شدهشده‌است.<ref name="Helios"/> از نظر شخصیت، پریکلس توسط مورخان باستان بسیار سرزنش شده، زیرا «او خود را آلوده به فساد نکرد، ولی به پول‌سازی هم بی‌تفاوت نبود».<ref name="Pl6"/>
 
توسیدید، مورخ تحسین‌کنندهٔ پریکلس، معتقد است که آتن «در ظاهر یک دموکراسی بود، اما در واقع توسط اولین شهروند خود اداره می‌شد».<ref name="Thuc65"/> در این اظهار نظر مورخ آنچه را که به عنوان [[کاریزما|کاریزمای]] پریکلس برای رهبری، متقاعد کردن مردم و گاه ادارهٔ مستقیم امور، تصور می‌کند، به تصویر می‌کشد. اگرچه توسیدید به جریمهٔ نقدی پریکلس اشاره می‌کند، اما وی اتهاماتی را که به پریکلس وارد شده ذکر نکرده، بلکه روی صداقت پریکلس تمرکز می‌کند.{{efn-lg|ولاخوس از مورخ به خاطر این حذف انتقاد می‌کند و معتقد است که تحسین توسیدید از دولتمرد آتن باعث می‌شود که علیه صداقت او اتهاماتی مستدل ثبت شوند، نه صرفاً شایعات.شایعات؛ یعنی ادعای پریکلس را که موجب سرکوب آشوب‌های ناپایدار شده‌است، دفاع از خودش جلوه دادهداده‌است.<ref name="Vl62">A. Vlachos, ''Thucydides' bias'', 62</ref>}}<ref name="Thuc65"/> از طرف دیگر، [[افلاطون]] در یکی از گفتگوهای خود، تحسین و ستایش پریکلس را رد می‌کند و می‌گوید: «آن گونه که می‌دانم، پریکلس با راه‌اندازی سیستم یارانهٔ عمومی، آتنی‌ها را تنبل، راحت‌طلب و حریص کرد».<ref name="Gorgias515">Plato, ''Gorgias'', [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.01.0178;query=section%3D%23791;layout=;loc=Gorg.%20515d/ 515e]</ref>پلوتارک به انتقادات دیگری که از رهبری پریکلس می‌شد هم اشاره می‌کند: «بسیاری دیگر می‌گویند که مردم ابتدا توسط وی به تقسیم زمین‌های عمومی، اعطای کمک‌های عیدانه و توزیع یارانهٔ خدمات عمومی عادت کردند، در نتیجه تحت‌تأثیر اقدامات عمومی او، به عادت‌های بد خو کردند و تجمل‌گرایی رشد کرد و جای صرفه‌جویی و خودکفایی را گرفت».<ref name="Plutarch IX"/>
 
توسیدید استدلال می‌کند که پریکلس «توسط مردم رانده نشده؛ بلکه او یکی از مردم بوده‌است.»<ref name="Thuc65"/> قضاوت وی بی‌تردید نیست؛ برخی از منتقدان قرن بیستم، مانند مالکوم اف. مک گرگور و جان اس. موریسون، گفتند که وی ممکن است یک چهرهٔ عمومی کاریزماتیک بوده باشد که به عنوان مدافع پیشنهادها مشاوران یا خود مردم عمل می‌کرد.<ref name="McG">M.F. McGregor, ''Government in Athens'', 122–23.</ref><ref name="Morrison76-77">J.S. Morrison-A. W. Gomme, ''Pericles Monarchos'', 76–77.</ref> به گفتهٔ کینگ، با افزایش قدرت مردم، آتنی‌ها خود را بی‌رهبر مقتدر رها کردند. در طول جنگ پلوپونز، وابستگی پریکلس به حمایت مردمی از حکومت آشکار بود.<ref name="King24">J.D. King, {{cite web|url=http://www.vu.union.edu/~kingj/classics.pdf |title=Athenian Democracy and Empire |url-status=bot: unknown |archiveurl=https://web.archive.org/web/20060921155603/http://www.vu.union.edu/~kingj/classics.pdf |archivedate=21 September 2006}}&nbsp;{{small|(135&nbsp;KB)}}, 24–25</ref>
خط ۱۷۰:
برای بیش از ۲۰ سال پریکلس بسیاری از اردوکشی‌های عمدتاً دریایی را رهبری می‌کرد. او که همیشه محتاط بود، هرگز به خواست خود نبردی را که شامل عدم اطمینان و خطر زیادی بود، انجام نداد و به «انگیزه‌های بیهودهٔ شهروندان» گوش فرا نداد.<ref name="Pl18">Plutarch, ''Pericles'', [[:en:wikisource:Lives/Pericles#18|XVIII]]</ref> وی سیاست نظامی خود را بر مبنای اصل [[تمیستوکلس]] مبنی بر غلبهٔ آتن به قدرت برتر دریایی آن بنا نهاد و معتقد بود که پلوپونزی‌ها در خشکی تقریباً شکست‌ناپذیر هستند.<ref name="Platias105">A.G. Platias-C. Koliopoulos, ''Thucydides on Strategy'', 105</ref> پریکلس همچنین سعی کرد با بازسازی دیوارهای آتن، نقطهٔ قوت اسپارت را به حداقل کارایی برساند، که به نظر می‌رسد استفاده از زور در روابط بین دولت‌های یونانی را کاملاً تغییر داده‌است.<ref name="Ober254">J. Ober, ''National Ideology and Strategic Defence of the Population'', 254</ref>
 
در طول جنگ پلوپونز، پریکلس یک " «[[راهبرد کلان|استراتژی بزرگ]] "» دفاعی را آغاز کرد که هدف آن فرسودگی دشمن و ''«حفظ وضعیت موجود''» بود.<ref name="Platias86,98">A.G. Platias-C. Koliopoulos, ''Thucydides on Strategy'', 98–99.</ref> به گفته پلاتیاس و کولیوپولوس، آتن به عنوان قوی‌ترین حزب نیازی به شکست اسپارت از نظر نظامی نداشت و «تصمیم گرفت نقشه اسپارت را برای پیروزی خنثی کند».<ref name="Platias86,98"/> دو اصل اساسی «استراتژی بزرگ پریکلسی» رد مماشات (مطابق آن وی از آتنی‌ها خواست که فرمان مگاری را لغو نکنند) و عدم فزون‌گستری بود..{{efn-lg|از نظر پلاتیاس و کولیوپولوس، «ترکیب سیاست» پریکلس با پنج اصل هدایت می‌شد}} به گفتهٔ کاگان، اصرار شدید پریکلس مبنی بر این که نباید هیچ لشکرکشی انجام شود، می‌تواند ناشی از خاطره تلخ کارزار مصر باشد، که ادعا می‌شد وی از آن حمایت کرده‌است.<ref name="Out83">D. Kagan, ''The Outbreak of the Peloponnesian War'', 83</ref> گفته می‌شود استراتژی وی «ذاتاً غیر مردمی» بوده‌است، اما پریکلس موفق شد مردم آتن را ترغیب به پیروی از آن کند.<ref name="Platias119-120">A.G. Platias-C. Koliopoulos, ''Thucydides on Strategy'', 119–20.</ref> به همین دلیل است که [[هانس دلبروک]] او را به عنوان یکی از بزرگترین دولتمردان و رهبران نظامی تاریخ لقب داده‌است.<ref name="Delbruck">H. Delbrück, ''History of the Art of War'', I, 137</ref> اگرچه هموطنان وی بلافاصله پس از مرگ وی، دست به اقدامات متجاوزانه زدند.<ref name="Ehr278">V.L. Ehrenberg, ''From Solon to Socrates'', 278</ref> پلاتیاس و کولیوپولوس استدلال می‌کنند که آتنی‌ها به استراتژی بزرگ پریکلس، در تلاش برای حفظ، گسترش و نفوذ امپراتوری، وفادار بودند و تا زمان اردوکشی به سیسیل از آن تخطی نکردند.<ref name="Platias119-120"/> بن ایکس. د وت، به نوبهٔ خود چنین نتیجه می‌گیرد که اگر پریکلس عمر طولانی‌تری داشت، استراتژیش در واپسین نبرد هم موفق می‌شد.<ref name="Wet103">B. X. de Wet, ''This So-Called Defensive Policy of Pericles'', 103–19.</ref>
 
منتقدان استراتژی پریکلس به همان تعداد طرفداران آن بسیار بوده‌اند. یک انتقاد رایج این است که پریکلس همیشه سیاستمدار و سخنور بهتری بوده تا یک استراتژیست.<ref name="Pap">K. Paparrigopoulos, Aa, 241–42.</ref> [[دونالد کاگان]] استراتژی پریکلسی را «نوعی آرزوی ذهنی، که ناکام ماند» دانسته،دانسته‌است. باری اس. استراوس و جوشیا اوبر گفتند که «به عنوان استراتژیست، او شکست خورد و سزاوار تقصیر شکست بزرگ آتن است»، و ویکتور دیویس هانسون معتقد است که پریکلس استراتژی روشنی برای یک اقدام تهاجمی مؤثر که بتواند تب یا اسپارت را مجبور به توقف جنگ کند، تهیه نکرده‌بود.<ref>V.D. Hanson, ''Peloponnesian War'', 58</ref><ref name="Athenian54">D. Kagan, ''Athenian Strategy in the Peloponnesian War'', 54</ref><ref name="Strauss-Ober47">S. Strauss-J. Ober, ''The Anatomy of Error'', 47</ref> کاگان استراتژی پریکلسی را دراز چهار۴ موردمنظر نقد می‌کند: اول این که با رد پذیرش امتیازات جزئی، باعث جنگ شد. دوم، این که قدرت دشمن را پیش‌بینی نکرده و از این رو فاقد اعتبار است. سوم، این که برای بهره‌برداری از هر فرصتی بسیار ناتوان بود؛ و چهارم این که اجرای آن به پریکلس بستگی داشت و بنابراین پس از مرگ وی شکست می‌خورد.<ref name="Archidamian">D. Kagan, ''The Archidamian War'', 28, 41.</ref> کاگان هزینه پریکلس را برای استراتژی نظامی خود در جنگ پلوپونز سالانه حدود ۲۰۰۰ تالنت تخمین می‌زند و بر اساس این رقم نتیجه می‌گیرد که او پول کافی برای ادامه جنگ حداقل به مدت سه سال، را داشت. او ادعا می‌کند که از آنجا که پریکلس باید در مورد این محدودیت‌ها اطلاع می‌داشت، احتمالاً برای یک جنگ بسیار کوتاه‌تر برنامه‌ریزی کرده باشد.<ref name="H74-75">V.D. Hanson, ''Peloponnesian War'', 74–75</ref><ref name="KPel61-62">D. Kagan, ''The Peloponnesian War'', 61–62.</ref> برخی دیگر، مانند دونالد دبلیو نایت، نتیجه می‌گیرند که این استراتژی بسیار دفاعی بوده و نمی‌توانست موفقیت‌آمیز باشد.<ref name="Knight150-160">D. Knight, ''Thucydides and the War Strategy of Pericles'', 150–60.</ref>
 
از سوی دیگر، پلاتیاس و کولیوپولوس این انتقادات را رد می‌کنند و اظهار می‌دارند که «آتنی‌ها فقط زمانی پیروزی در جنگ را از دست دادند که استراتژی بزرگ پریکلسی، که صراحتاً به نادیده گرفتن فتوحات بعدی تأکید داشت، را به‌طور چشمگیری معکوس اجرا کردند».<ref name="Platias138">A.G. Platias-C. Koliopoulos, ''Thucydides on Strategy'', 138</ref> هانسون تأکید می‌کند که استراتژی پریکلسی ابتکاری نبود، اما می‌توانست به نفع آتن، منجر به راکد شدن نبرد شود.<ref name="H74-75"/> اینو یکاین تحلیلتحلیلی توده‌پسند است که افراد جانشین او فاقد توانایی و شخصیت او بودند.<ref name="Samons131-132">L.J. Samons, ''What's Wrong with Democracy?'', 131–32.</ref>
 
=== مهارت سخنوری ===
[[Image:Illus0362.jpg|thumb|250px|تابلویی از هکتور لرو (۱۶۴۰–۱۷۴۰)، که پریکلس و آسپاسیا را، حین این که مجسمهٔ عظیم آتنا را در استودیوی فیدیاس تحسین می‌کنند، به تصویر می‌کشد.]]
مفسران معاصر توسیدید، با سایر مورخان و نویسندگان معاصر، در مورد این مسئله که چه مقدار از سخنان پریکلس در روایات توسیدید از خود اوست و چقدر را مورخ با زبان و ادبیات آزاد خلق کرده، اختلاف نظر دارند.{{efn-lg|به گفته ولاخوس، توسیدید حین نوشتن تاریخ، باید ۳۰ سال سن داشته باشد که خطابه پریکلس در مراسم خاکسپاری را شاهد باشد و احتمالاً او در میان مخاطبان بوده‌است.<ref name="Vlachos">A. Vlachos, ''Remarks on Thucydides'', 170</ref>}} از آنجا که پریکلس هرگز سخنان خود را ننوشته و توزیع نکرده‌است،{{efn-lg|ولاخوس اشاره می‌کند که او نمی‌داند چه کسی این کلام را نوشته‌است، اما «این مطلبی بود که باید در پایان سال ۴۳۱ قبل از میلاد گفته شده باشد».<ref name="Vlachos"/> به گفته سر ریچارد سی جب، سخنرانی‌های توسیدیدی پریکلس با وفاداری به ایده‌های کلی پریکلس نوشته شده؛ بعلاوه،به‌علاوه، این احتمال وجود دارد که آن‌ها ممکن است حاوی سخنان ضبط شده‌ای از وی باشد «اما مسلم است که نمی‌توان آن‌ها را به عنوان فرم سخنوری دولتمرد مذکور در نظر گرفت».<ref name="Jebb"/> جان اف دابسون معتقد است که "«گرچه زبان اینزبان، زبان مورخ است، ولی ممکن است برخی از افکار دولتمردان در آن باشد "».<ref name="Dobson">J.F. Dobson, [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.04.0075&query=head%3D%235/ The Greek Orators]</ref> اسکینگ استدلال می‌کند که «ما صدای واقعی پریکلس را می‌شنویم»، در حالی که ایوانس تی کاکریدیس ادعا می‌کند که مراسم خاکسپاری تقریباً آفرینش توسیدید است، زیرا «مخاطبان واقعی آن آتنی‌های آغاز جنگ نیستند، مخاطب در اینجا نسل ۴۰۰ پ‌م است، که از عواقب شکست در جنگ رنج می‌برد».<ref name="Sicking133">C.M.J. Sicking, ''Distant Companions'', 133</ref><ref name="Kakridis6">I. Kakridis, ''Interpretative comments on the Funeral Oration'', 6</ref> گوم با کاکریدیس مخالف است و بر اعتقاد خود به قابل اعتماد بودن توسیدید اصرار دارد.<ref name="Go2"/>}} هیچ مورخی قادر به پاسخ این امر با قطعیت نیست. توسیدید سه مورد از آن‌ها را از حافظه بازآفرینی کرد و بنابراین نمی‌توان به‌طور حتم گفت که او لحن و افکار خود را در این نطق‌ها دخیل کرده یا خیر.{{efn-lg|این همان چیزی است که پلوتارک پیش‌بینی می‌کرد.<ref name="Pl8">Plutarch, Pericles, [[:en:wikisource:Lives/Pericles#6|VIII]]</ref> با این احوال، در دانشنامهٔ قرن دهمی [[سودا (کتاب)|سودا]]، گفته شده پریکلس اولین سخنوری بود که سخنان خود را به‌طور سیستماتیک می‌نوشت.<ref name="SudaPer">Suda, article [http://www.stoa.org/sol-bin/search.pl?search_method=QUERY&login=guest&enlogin=guest&page_num=1&user_list=LIST&searchstr=Pericles&field=hw_eng&num_per_page=25&db=REAL Pericles] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20171013160026/http://www.stoa.org/sol-bin/search.pl?search_method=QUERY&login=guest&enlogin=guest&page_num=1&user_list=LIST&searchstr=Pericles&field=hw_eng&num_per_page=25&db=REAL |date=13 October 2017}}</ref> [[سیسرون]] در مورد نوشته‌های پریکلس مطالبی دارد که معتبر پنداشته نمی‌شوند.<ref name="Cic93">Cicero, ''De Oratote'', [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.02.0120;query=section%3D%23358;layout=;loc=2.94 II, 93]</ref> به احتمال زیاد، نویسندگان دیگر از نام وی استفاده کرده‌اند.<ref name="Inst1">Quintilian, ''Institutiones'', III, [http://www.thelatinlibrary.com/quintilian/quintilian.institutio3.shtml 1]</ref>}}
 
اگرچه پریکلس منبع اصلی الهام او بود، اما برخی از مورخان متذکر شده‌اند که سبک ادبی پرشور و آرمان‌گرایانهٔ سخنرانی‌هایی که توسیدید به پریکلس نسبت می‌دهد، کاملاً با سبک نوشتاری تحلیلی و سرد خود توسیدید مغایرت دارد.{{efn-lg|ایوانس کالیتسوناکیس استدلال می‌کند که «هیچ خواننده ایخواننده‌ای نمی‌تواند از آرایه‌های باشکوه مراسم ادای احترام، به عنوان یک کل و همبستگی یکتا میان احساس هیجان‌انگیز و سبک شگفت‌انگیز و ویژگی‌های گفتاری که توسیدید برای هیچ سخنور دیگری جز پریکلس توصیف نمی‌کند، چشم بپوشاند».<ref name="Helios"/> به گفته هاروی ینیس، توسیدید میراث بلاغی نامشخص پریکلس را ایجاد کرد که از آن زمان سلطه داشته‌است.<ref name="Yunis63">H. Yunis, ''Taming Democracy'', 63</ref>}} اما این ممکن است نتیجه ادغام ژانر بلاغت در ژانر تاریخ‌نگاری باشد. به عبارت دیگر، توسیدید می‌توانست به سادگی از دو شیوهٔ نوشتاری متفاوت برای دو منظور متفاوت استفاده کند.{{منبع؟}}
 
یوانیس کاکریدیس و آرنولد گومه، دو دانشمندی بودند که دربارهٔ اصالت سخنرانی و خصوصاً آخرین سخنرانی پریکلس بحث کردند. کاکریدیس معتقد است که توسیدید کلمات پریکلس را تغییر داده‌است. برخی از قوی‌ترین استدلال‌های وی در مقدمه سخنرانی گنجانده شده‌است (Thuc.11.35).<ref name="jstor.org">{{cite journal|last1=Sicking|first1=C. M. J.|title=The General Purport of Pericles' Funeral Oration and Funeral Speech|journal=Hermes|year=1995|volume=123|issue=4|pages=404–25|jstor=4477104}}</ref> کاکریدیس عنوان می‌کند غیرممکن است که تصور کنید پریکلس پس از جنگ پلوپونز و در مراسم خاکسپاری، به تعداد ۴۳۰ نفر مخاطبان سوگوار اشاره کند.<ref name="jstor.org"/> دو گروه مخاطب او بودند، دسته‌ای که حرف‌های او دربارهٔ شهدا را تحسین کردند و عده‌ای که به او باور نداشتند.<ref name="jstor.org"/> گومه موضع کاکریدیس را رد می‌کند و با دفاع از روایت توسیدید، می‌گوید: «هیچ انسانی به اندازهٔ یونانیان نسبت به رشک و عملکرد او آگاه نبوده‌است و به ویژه یونانیان و توسیدید علاقه زیادی به شرح همه زمینه‌ها در کلیات خود داشتند؛ نه همیشه مرتبط.»<ref name="jstor.org"/>
 
[[File:Bust Pericles Chiaramonti.jpg|thumb|نیم‌تنهٔ مرمری پریکلس با [[کلاه‌خود کورینتیان]]، کپی رومی از نمونه اصلی یونانی، موزه چیرامونتی، [[موزه‌های واتیکان]].]]
کاگان اظهار داشت که پریکلس «شیوه گفتاری عالی داشت؛ فارغ از حیله‌های عوامانه و شیطنت‌آمیز سخنرانان» و به گفته [[دیودوروس سیکولوس]]، «او در مهارت سخنوری همه همشهریان خود را سرآمد بود».<ref name="War">{{Cite book | first=Donald | last=Kagan | title = The Peloponnesian War | publisher = Viking | year= 2003 | isbn = 978-0-641-65469-5 | postscript=<!--None-->}}</ref><ref>Diodorus, XII, [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.01.0084;query=chapter%3D%23207;layout=;loc=12.40.1 39]</ref> طبق گفته‌های [[پلوتارک]]، او برخلاف سخنان پرشور دموستن، از به‌کارگیری القاب در سخنان خود پرهیز می‌کرد و همیشه به روشی آرام و خونسرد صحبت می‌کرد.<ref name="Plutarch5">Plutarch, ''Pericles'', [[:en:wikisource:Lives/Pericles#5|V]]</ref> با این حال، این زندگی‌نامه‌نویس خاطرنشان کردکرده‌است که شاعری به نام [[یون (شاعر)|یون]] گزارش داده که شیوه صحبت کردن پریکلس «یک سخنرانی جسورانه و تا حدودی متکبرانه است، و این امر، غرور او نسبت به دیگران، بسیار بی‌احترامی و تحقیر قلمداد می‌شود».<ref name="Plutarch5"/>
 
[[گرگیاس]]، در گفتگوی همنام افلاطون، از پریکلس به عنوان نمونه‌ای از سخنوری قدرتمند یاد می‌کند.<ref name="Gorgias455d">Plato, ''Gorgias'', [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.01.0178;query=section%3D%23490;layout=;loc=Gorg.%20455e 455d]</ref>با این حال، در [[منکسنوس (افلاطون)|منکسنوس]]، سقراط (از طریق افلاطون) شهرت بدیعی پریکلس را نقد می‌کند و می‌گوید از آنجا که پریکلس توسط آسپاسیا، مربی بسیاری از سخنوران، آموزش دیده‌است، در سخنرانی نسبت به کسی که تحت تعلیم [[آنتیفون (ناطق)|آنتیفون]] تحصیل کرده باشد، برتر خواهد بود.<ref name="Menexenus">Plato, ''Menexenus'', [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.01.0180;layout=;query=section%3D%23255;loc=Menex.%20235e 236a]</ref> او همچنین نگارش نطق مراسم خاکسپاری را به آسپاسیا نسبت می‌دهد و به طرفداران معاصر پریکلس حمله می‌کند.<ref name="Monoson">S. Monoson, ''Plato's Democratic Entanglements'', 182–86</ref>
خط ۱۹۱:
سر ریچارد سی. جب نتیجه می‌گیرد که «پریکلس به عنوان یک دولتمرد آتنی بی‌نظیر است و از دو لحاظ باید به عنوان یک سخنور آتنی نیز بی‌نظیر بوده باشد. اولاً، به این دلیل که او چنین موقعیتی از رشد شخصی را به دست آورد که هیچ‌کس قبل یا بعد از او به دست نیاورد؛ ثانیاً، زیرا اندیشه‌ها و منش اخلاقی او چنان به فصاحت شهرت یافت، که هیچ‌کس دیگر در میان آتنی‌ها به او نرسید».<ref name="Jebb">Sir Richard C. Jebb, [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.04.0077%3Ahead%3D%2336/ The Attic Orators]</ref>
 
نویسندگان یونان باستان پریکلس را «المپین» می‌نامیدند و استعدادهای او را ارج می‌داشتند. هنگام سخنرانی او «تندر و صاعقه و شور یونان» بپابه‌پا می‌خاست و او سلاح‌های زئوس را حمل می‌کرد.<ref name="ArDi">Aristophanes, ''Acharnians'', [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.01.0240;query=card%3D%2326;layout=;loc=541/ 528–31] and Diodorus, XII, [http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin/ptext?doc=Perseus%3Atext%3A1999.01.0083;query=chapter%3D%23208;layout=;loc=12.41.1/ 40]</ref> به گفته [[کوئنتیلی]]، پریکلس همیشه با کوشش زیاد برای سخنرانی‌های خود آماده می‌شد و قبل از رفتن به تریبون، همیشه از خدایان طلب امداد می‌کرد، تا کلمات ناروا بر زبان نیاورد.<ref name="Qui">Quintilian, ''Institutiones'', [http://www.thelatinlibrary.com/quintilian/quintilian.institutio12.shtml XII, 9]</ref>
 
=== پریکلس و خدایان شهر ===
هیچ چیز برای یونانیان بیشتر از مفهوم [[جدایی دین و دولت|جدایی بین دین و دولت]] بیگانه نبود. در آتن، جامعه چارچوبی محکم برای جلوه‌های مذهبی فراهم کرد در حالی که به‌طور متقارن، دین عمیقاً در زندگی مدنی جای گرفته بود. در این زمینه، شرکت در آیین‌ها عملی کاملاً سیاسی و رایج بود<ref>Sourvinou-Inwood, C. 1990. ''What is polis religion?'' in ''The Greek City from Homer to Alexander'', ed. O. Murray and S. Price. Oxford: Clarendon Press, 295–322.</ref>
 
برای تجزیه و تحلیل روابط پریکلس با خدایان، باید موقعیت او را به دو شکل کلی و خاص بررسی کنیم؛کرد؛ میان آنچه برای وی شخصی بود و آنچه به نظر کل جامعه می‌رسید. از یک سو، شغل ''«استراتیگوس‌ها''» رابطه بهم‌پیوستهٔ آتنی‌ها را با همهٔ آنچه الهی بود، روشن می‌کند. پریکلس به عنوان یک استراتیگوس که مجدداً انتخاب شد و یک سخنور متقاعدکننده، سخنگوی یک مذهب مدنی بود که دست‌خوش تحول شده بود. وی درگیر ارائهٔ سیاست‌های پیشنهادهایی دائم برای راه انداختن پروژه‌های عظیم معماری مذهبی، نه تنها در آکروپلیس، بلکه در سراسر آتیک، بود. به علاوه، او زمانی مشغول چنین فعالیت‌هایی بود، که در پس‌زمینه‌ای پر از تنش‌های دیپلماتیک در روابط میان شهرها، آتن به ارائهٔ تغییرات مذهبی ژرفی دربارهٔ ریشه‌های خود می‌پرداخت.<ref>Vincent Azoulay, 2014. ''Pericles of Athens'', trans. Janet Lloyd. Princeton and Oxford, 107–108</ref>
 
از سوی دیگر، منابع باستانی نگاهی اجمالی به عقاید شخصی پریکلس دربارهٔ خدایان را ممکن می‌سازند. روابط او با خدایان، در وهلهٔ اول روابط نزدیکی بود: او گاهی اوقات به عنوان یک محافظ الههٔ [[آتنا]] به تصویر کشیده می‌شد، اما در کمدی‌های آتیک او نیز به خدای [[زئوس]] تشبیه شد، در قیاسی که به هیچ وجه چاپلوسانه نبود. اما بعداً روابطی نیز وجود داشت که بر فاصله تأکید می‌ورزید: برخی از گزارش‌های فلسفی وی را به عنوان شخصی نزدیک به [[سوفسطایی‌گری|سوفسطایی‌ها]] یا حتی به عنوان یک [[اندیشه آزاد|آزاداندیش]] معرفی کرده‌اند. از دیگر سو، روابطی هم با هتک حرمت و بی‌احترامی به خدایان، وجود داشته: است؛ برخی منابع متأخر و ضعیف‌تر، بسیاری از محاکمات و دادگاه‌های بی‌دینی و ارتداد را گزارش کردند که در آن نزدیکان پریکلس درگیر بودند و این مسئله تحمل مذهبی را در قرن پنجم آتن به شدت برمی‌انگیخت. به ویژه نشان می‌دهد که افراد در مواجهه با جامعهٔ مدنی، تا چه اندازه از آزادی اندیشه برخوردار بودند.<ref>Vincent Azoulay, 2014. ''Pericles of Athens'', trans. Janet Lloyd. Princeton and Oxford, 108.</ref>
 
=== میراث ===
خط ۲۰۴:
مشهورترین میراث پریکلس را می‌توان در آثار ادبی و هنری دوران طلایی یافت که بیشتر آن‌ها تا به امروز باقی مانده‌اند. آکروپلیس اگرچه ویرانه است اما هنوز پا برجاست و نمادی از آتن مدرن است. پاپاریگوپولوس نوشت که این شاهکارها «کافی هستند تا نام یونان را در جهان ما جاودانه جلوه دهند».<ref name="Pap"/>
 
در سیاست، ویکتور ال. ارنبرگ استدلال می‌کند که عنصر اساسی میراث پریکلس امپریالیسم آتن است، که به جز دولت حاکم، دموکراسی و آزادی واقعی را برای مردم نفی می‌کند.<ref name="Ehren332">V. L. Ehrenberg, ''From Solon to Socrates'', 332</ref> گفته می‌شود ترویج چنین امپریالیسم استکباری‌ای، آتن را خراب کرد.<ref name="Starr">C.G. Starr, ''A History of the Ancient World'', 306</ref> پریکلس و سیاست‌های «گسترش» وی در مرکز توجه بحث‌های مربوط به ترویج دموکراسی در کشورهای تحت‌ستمتحت ‌کنترل قرار داشته‌است.<ref>V.D. Hanson, ''Peloponnesian War'', 584</ref><ref>L. Miller, [https://query.nytimes.com/gst/fullpage.html?res=9F00E0D6123EF932A15750C0A9629C8B63 My Favorite War]</ref>
 
تحلیلگران دیگر نیز اومانیسم آتنی را نشان می‌دهند که دربرآمده از عصر طلایی برآمدهاست.<ref name="Power">E.J. Power, ''A Legacy of Learning'', 52</ref><ref name="Popper">Karl Popper, ''The Open Society and Its Enemies''</ref> آزادی بیان به عنوان میراث ماندگار ناشی از این دوره قلمداد می‌شود.<ref name="Katula18">R.A. Katula, ''A Synoptic History of Classical Rhetoric'', 18</ref> از پریکلس به عنوان «[[سنخ آرمانی|نوع ایده‌آل]] دولت کامل در یونان باستان» ستایش می‌شود و خطابهٔ او در مراسم خاکسپاری، امروزه مترادف با مبارزه برای دموکراسی مشارکتی و غرور مدنی است.<ref name="Pap"/><ref name="Mattson32">K. Mattson, ''Creating a Democratic Public'', 32</ref>
 
== یادداشت‌ها ==