'''گناه نخستین''' بنا به آموزههای [[ادیان ابراهیمی]]، اقدامی بود که انجام آن باعث شد [[آدم]] و [[حوا]] از [[بهشت]] رانده شوند و به زمین [[هبوط]] کنند. طبق کتاب [[عهد عتیق]]، [[خدا]] در ابتدا جهانی کامل و بینقص که [[مرگ]] نیز در آن راه نداشت خلق کرد. او [[آدم]] را که اولین [[انسان]] بود در [[باغ عدن]] جای داد و گفت که هر کاری را میتواند بکند جز آنکه از [[میوه ممنوع|میوهٔ]] یک [[درخت ممنوعه]] بخورد. سپس خدا [[حوا]] را که اولین [[زن]] بود آفرید تا همسر آدم باشد. حوا از یک [[مار]] فریب خورد و از میوهٔ آن درخت خورد و به آدم هم داد تا بخورد. پس آنها را از باغ عدن اخراج شدند. همچنین خدا خوردن میوهٔ [[درخت حیات|درخت زندگی]] را ممنوع کرد؛ میوهای که هر کس از آن بخورد همیشه زنده میماند؛ بنابراین مرگ وارد جهان شد. آدم و حوا به روی زمین آمدند و گناه خود را با خود به زمین آوردند. آنها دیگر از خدا دور شده بودند و چون اثر گناه آنها به فرزندان آنها هم منتقل میشد، پس تمام نسل بشر از خدا دور شدند؛ یعنی آنها شر و بدی را با خود به جهانی که کامل بود آوردند.<ref>{{یادکرد کتاب|نشانی=http://www.mediafire.com/file/d7a2q8tkze22vm5/SAFAR_BE_DELE_ADYAN.pdf/file|عنوان=سفر به دل ادیان|نام خانوادگی=ن. فخر|نام=|ناشر=|سال=۱۳۹۳|شابک=|مکان=|صفحات=۱۲۳–۱۲۴}}</ref>{{منبع بهتر}}
در چیستی این گناه نخستین بین ادیان ابراهیمی توافقی ندارد و لذا از آن به عنوان [[گناه]] نخست نام بردهمیشود. عقیده بر آن است که این گناه خوردن میوه از درختی بود که [[آدم]] و [[حوا]] از آن منع شدهبودند.
== گناه نخستین ==
برخی از متالهین تفسیر امر را آن میدانند که پیش از خوردن از آن درخت، [[آدم]] و [[حوا]] از تواناییشان در سرپیچی از دستور خداوند آگاه نبودند و پس از آن بود که به مختار بودن و آزادی اراده خود مطلع شدند، لذا میوه آن درخت را دانستن آزادی انتخاب بشر میدانند.{{منبع بهتر}}
گناه آدم و حوا یکی از آموزه های بنیادین در مسیحیت است که اصطلاحاً «گناه نخستین» نامیده می شود. آموزه ی گناه نخستین، نقشی کلیدی در [[الهیات مسیحی]] داشته و دلمشغولی بسیاری از اندیشوران مسیحی در درازای تاریخ مسیحیت بوده است. گفتگوها و مشاجره های الهیدانان مسیحی در خصوص گناه نخستین، به ویژه در دوره های نخستین مسیحیت، به برگرفتن موضعی رسمی از سوی کلیسا در این خصوص شد. در متون مقدس [[مسلمان|مسلمانان]] و به ویژه [[قرآن کریم|قرآن]] نیز ذیل آیه هایی چند، به نافرمانی و گناه آدم و حوا پرداخته شده است و اندیشوران و مفسران بسیاری به گفتگو درباره ی گناه آدم و حوا در قرآن پرداخته اند. به رغم توافق فراگیری که میان مسیحیان و مسلمانان در باب لغزش آدم و حوا وجود دارد، در چند و چون آن، میان آنان اختلاف نظرهای جدی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=گناه نخستین از دیدگاه اسلام و مسیحیت،مجید ملایوسفی داوود معماری، ادیان و عرفان سال چهل و چهارم پاییز و زمستان 1391 شماره 2}}</ref> ▼
از دید اسطورهشناسی، داستان، روایت نمادین رشد انسان از دوره کودکی و گذر از [[بهشت]] بیمسوولیتی به دوران آگاهی، اختیار و بالغی تفسیر شدهاست. به همین تفسیر نیز میوه آن درخت را دانایی و آگاهی دانستهاند.{{منبع بهتر}} ▼
در [[عهد عتیق|عهد عتيق]]، اشاره صريحي به فراگير بودن گناه آدم وجود ندارد. در مقابل، بر اين نكته تأكيد شده است كه گناه پدر هرگز بر دوش پسر نخواهد بود؛ پدر نيز متحمل گناه فرزند خويش نخواهد گرديد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس ،حزقيال، 2:18}}</ref>. همچنين در كتاب مقدس، بر بخشايش گناهان از سوي خداوند تأكيد شده و انسان ها به توبه فراخوانده شده اند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس ،حزقيال،30:21-21}}</ref>. از نگاه عهد قديم، گناه آدم تنها بر دوش وي خواهد بود. گذشته از اين، راه توبه نيز همواره به روي انسان ها باز است. اين دلايل سبب شده است كه [[يهوديان]]، آموزه گناه اصلي را اعتقادي غيرصحيح و مردود بشمارند. اعتقاد به انتقال گناه آدم به نسل وي، هيچ جايگاه الهياتي در ميان يهوديان ندارد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=The New Encyclopædia Britannica, 2010, p. 850}}</ref> ▼
== در متون ==
در انجيل ها نيز اثري از تعليم اين آموزه وجود ندارد. تنها به طور مبهم، اشاراتي به انحطاط انسان و فراگير شدن گناه در سراسر عالم اشاراتي وجود دارد، اما بيش از اين در سخنان مسيح، مطلبي در اين خصوص نميتوان يافت. ريشه هاي كتاب مقدسي اين آموزه را تنها در رسالات ''پولس'' ميتوان يافت. او در رسالات خويش، همواره بر اين نكته تأكيد ميكند كه گناه آدم، بر عهده تمام انسان هاست و تمام انسان ها به دليل گناه آدم، محكوم به قصاص هستند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روميان، 5: 21ـ12؛ اول قرنتيان، 15:22}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقد و بررسي نظرية گناه ازلي در مسيحيت، بهروز افشار}}</ref>
▲گناه آدم و حوا یکی از آموزه هایآموزههای بنیادین در مسیحیت است که اصطلاحاً «گناه نخستین» نامیده می شودمیشود. آموزه یآموزهٔ گناه نخستین، نقشی کلیدی در [[الهیات مسیحی]] داشته و دلمشغولی بسیاری از اندیشوران مسیحی در درازای تاریخ مسیحیت بوده استداشتهاست. گفتگوها و مشاجره هایمشاجرههای الهیدانان مسیحی در خصوص گناه نخستین، به ویژه در دوره هایدورههای نخستین مسیحیت، به برگرفتن موضعی رسمی از سوی کلیسا در این خصوص شد. در متون مقدس [[مسلمان|مسلمانان]] و به ویژه [[قرآن کریم|قرآن]] نیز ذیل آیه هاییآیههایی چند، به نافرمانی و گناه آدم و حوا پرداخته شده استشدهاست و اندیشوران و مفسران بسیاری به گفتگو درباره یدربارهٔ گناه آدم و حوا در قرآن پرداخته اندپرداختهاند. به رغم توافق فراگیری که میان مسیحیان و مسلمانان در باب لغزش آدم و حوا وجود دارد، در چند و چون آن، میان آنان اختلاف نظرهای جدی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=گناه نخستین از دیدگاه اسلام و مسیحیت،مجیدمسیحیت، مجید ملایوسفی داوود معماری، ادیان و عرفان سال چهل و چهارم پاییز و زمستان 1391 شماره 2}}</ref>
▲در [[عهد عتیق |عهد عتيق]]، اشاره صريحيصریحی به فراگيرفراگیر بودن گناه آدم وجود ندارد. در مقابل، بر ايناین نكتهنکته تأكيدتأکید شده استشدهاست كهکه گناه پدر هرگز بر دوش پسر نخواهد بود؛ پدر نيزنیز متحمل گناه فرزند خويشخویش نخواهد گرديدگردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدسمقدس، ،حزقيال،حزقیال، 2:18}}</ref> . همچنينهمچنین در كتابکتاب مقدس، بر بخشايشبخشایش گناهان از سويسوی خداوند تأكيدتأکید شده و انسان هاانسانها به توبه فراخوانده شده اندشدهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدسمقدس، ،حزقيال،30حزقیال،30:21-21}}</ref> . از نگاه عهد قديم،قدیم، گناه آدم تنها بر دوش ويوی خواهد بود. گذشته از اين،این، راه توبه نيزنیز همواره به رويروی انسان هاانسانها باز است. ايناین دلايلدلایل سبب شده استشدهاست كهکه [[ يهوديانیهودیان]]، آموزه گناه اصلياصلی را اعتقادياعتقادی غيرصحيحغیرصحیح و مردود بشمارند. اعتقاد به انتقال گناه آدم به نسل وي،وی، هيچهیچ جايگاهجایگاه الهياتيالهیاتی در ميانمیان يهوديانیهودیان ندارد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=The New Encyclopædia Britannica, 2010, p. 850}}</ref>
در شوراي ترنت نيز بر اين نكته تأكيد شده است كه اعتقاد به گناه اصلي، ريشه در تعاليم ''پولس'' دارد. در مصوبات اين شورا چنين آمده است: اگر كسي ادعا كند كه گناه آدم فقط به خودش صدمه رسانده است و به فرزندانش آسيبي نمي رساند، چنين كسي ملعون است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=برانتل، جرج، 1381، آيين كاتوليك، ترجمه حسن قنبري، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب}}</ref> ▼
امروزهدر بيشترانجیلها فرقهنیز هاياثری مسيحياز درتعلیم خصوصاین فراگيرآموزه بودنوجود گناهندارد. آدمتنها وبهطور انتقالمبهم، اين گناهاشاراتی به تمامانحطاط نسلانسان وي،و معترفندفراگیر وشدن گناه در اينسراسر زمينهعالم اتفاقاشاراتی نظروجود دارند.دارد، اما بیش از نگاهاین آناندر تماميسخنان افراد،مسیح، اعممطلبی ازدر نيكاین وخصوص يانمیتوان بدیافت. وریشههای حتيکتاب پيامبرانمقدسی الهياین نيزآموزه را تنها در گناهرسالات اصلي''پولس'' شريكمیتوان هستندیافت. گذشتهاو ازدر اين،رسالات تماميخویش، كودكانهمواره نيزبر ازاین بدونکته تولدتأکید گناهكارمیکند بهکه دنياگناه ميآيند.آدم، صحتبر اينعهده مطلبتمام راانسان درهاست آموزهو هايتمام ''پولس''انسانها ميبه تواندلیل دريافتگناه آدم، محکوم به قصاص هستند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتابرومیان، 5: 21ـ12؛ مقدساول ،روميان،قرنتیان، 2115:5ـ1222}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقد و بررسيبررسی نظريةنظریة گناه ازليازلی در مسيحيت،بهروزمسیحیت، بهروز افشار}}</ref>
▲در شوراي[[شورای ترنت ]] نيزنیز بر ايناین نكتهنکته تأكيدتأکید شدهشدهاست است كهکه اعتقاد به گناه اصلي،اصلی، ريشهریشه در تعاليمتعالیم ''پولس'' دارد. در مصوبات ايناین شورا چنينچنین آمده استآمدهاست: اگر كسيکسی ادعا كندکند كهکه گناه آدم فقط به خودش صدمه رسانده استرساندهاست و به فرزندانش آسيبي نميآسیبی رساند،نمیرساند، چنينچنین كسيکسی ملعون است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=برانتل، جرج، 1381، آيينآیین كاتوليك،کاتولیک، ترجمه حسن قنبري،قنبری، قم، مركزمرکز مطالعات و تحقيقاتتحقیقات اديانادیان و مذاهب}}</ref>
مسيحيان غالباً آئين مقدس غسل تعميد را كه آئين طهارت است به عنوان آييني براي پالايش روح از ننگ گناه نخستين توصيف مي كنند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Edwards. J., 1758, Oiginal Sin, ed. c. a. Holbrook ,London: Yale University Press,p39}}</ref>
== نظریات درباره گناه نخستین ==
==== پولس رسول ====
''پولس'' رسول، كتاب مقدس عبري را به عنوان پيش بيني هاي كامل از اموري تعبير مي كند كه تنها در زندگي عيسي تحقق مي يابد. ازاين رو تقابل شديد بلاغي او از آدم و مسيح اين گونه آغاز مي شود: پس، همان گونه كه گناه به واسطة يك انسان وارد جهان شد، و به واسطة گناه، مرگ آمد، و بدين سان مرگ دامنگير همة آدميان گرديد، ازآنجاكه همه گناه كردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس ، روميان، 12: 5}}</ref>نتيجه مي گيرد زيرا همان گونه كه به واسطة نافرماني يك انسان، بسياري گناهكار شدند، به واسطة اطاعت يك انسان نيز بسياري پارسا خواهند گرديد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس،روميان، 19: 5}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقد و بررسي نظرية گناه ازلي در مسيحيت، بهروز افشار}}</ref>
==== ''آگوستين'' ====
اگوستین با صراحت بر اين نظر پافشاري مي كند. او تأكيد مي كند: هنگامي كه اولين زوج بر مبناي داوري خداوند مجازات شدند، تمامي نژاد بشر، كه به واسطة اولين زن به اعقاب آدم بدل گشتند، در اولين انسان حاضر بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Augustine , Hippo, 1958, City of God, International edition, Doubleday،p27}}</ref> . او معتقد است: تمامي انسان ها در آدم حاضر بودند، به اين دليل كه ذات انسان ها در نطفة آدم وجود داشت تا آنجا كه مي گويد: ازآنجاكه اين ذات به واسطة گناه، آلوده شده و محكوم به مرگ گشته است و عادلانه، محكوم شمرده شد، هيچ انساني در غير از شرايط ديگر تولد نيافت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Augustine , Hippo, 1958, City of God, International edition, Doubleday,p276}}</ref>
==== ''آنسلم'' ====
در توصيف فرايندي كه به موجب آن، گناه و خطا از آدم و حوا به اولادشان به عنوان يك اصل دوگانه علّي كه صرفاً زيستي نيست، انتقال يافت، رويكردي مبتكرانه اي بدين مضمون دارد، چون آنچه شخصي است در اختيار طبيعت گذارده مي شود، بنابراين آنچه فطري است به فرد انتقال مي يابد . بر اساس اين اصل، گناهي كه آدم و حوا به هنگام خوردن شجرة ممنوعه مرتكب شدند موجب شد كه ماهيت انسان گناهكار شود. بنابر اصل فطرت، انسان گناهكار موجب شد كه فرزندانش از همان لحظه اي كه صاحب آن مي شوند؛ گناهكار و خطاكار باشند. او از نظرية ''آگوستين'' نتيجه مي گيرد كه كودكاني را كه بدون غسل تعميد از دنيا مي روند، قبل از ارتكاب هرگونه گناه، خداوند آنها را از قلمرو ملكوت آسمان محروم مي كند <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Anselm, Canterbury, 1969, Why God Became Man and the Virgin Conception and Orginal Sin (1100), Albany: Magi Books.,p202-208}}</ref>
=== جان كالوين ===
کالوین اینگونه بیان میکند: گناهي كه با آن زاده شده ايم بر ما سه اثر بر جاي مي گذارد: 1. روح ما را آلوده مي سازد، ما تمايلي فطري به گريز از خداوند داريم و مي كوشيم تا خودمان را به شيوه هاي خلاف عقل و قانون الهي ارضا و اقناع كنيم. 2. ما اسير شيطان زاده شده ايم؛ يعني علاوه بر آنكه خودمان تمايلي فطري به كردار و پندار ناشايست داريم، شيطان هم مي تواند قوياً در ما نفوذ كند. 3. گناه ما درخور كيفر است <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پترسون مايكل، و ديگران، 1376، عقل و اعتقاد ديني، ترجمه احمد نراقي و ابراهيم سلطاني، تهران، طرح نو.ص469}}</ref>
== منتقدین گناه نخستین ==
''[[پلاجیوس|پلاگيوس]]'' از متكلمان معاصر ''آگوستين''، معتقد است: انسان در اعمال خود و در پيروي از احكام شريعت آزاد و مختار است و مي گفت كه هر كس مسئول كارهاي خويش است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مك گراث، اليستر، 1385، در آمدي بر الهيات مسيحي، ترجمه عيسي ديباج، تهران، كتاب روشن.ص476}}</ref>
با فرا رسيدن [[عصر روشنگری|عصر روشنگري]]، اين عقيده دوباره از سوي برخي متفكران مسيحي رد گرديد. ''[[ژان-ژاک روسو|ژان ژاك روسو]]'' و ''[[ولتر]]''، ضمن رد اين آموزه، آن را موجب بدبيني انسان نسبت به توانايي هايش مي دانستند. از نگاه آنان، اعتقاد به گناه نخستین، مانع رشد و توسعه اجتماعي و مروج هرزگي و بيبند و باري است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مولند، اينار، 1375، جهان مسيحيت، تهران، امير كبير.ص51}}</ref>
''ابلارد'' را مي توان برجسته ترين فردي دانست كه با نظرياتش از نظرية قرون وسطا فاصله گرفت. ابلارد مي گفت:<blockquote>نزاع بين حس و عقل ويژگي انسان است كه از جانب خدا به وي اعطا شده است. اگر بگوييم همه به همراه آدم مرتكب گناه شده ايم، گناه را به معنا درستش به كار نبرده ايم. وي به نظرية مدرسي در شوراي ترنت به آموزة رسمي كليسا معترض شد و گفت؛ بنابر حكم شوراي ترنت، كه هبوط باعث فقدان عصمت ذاتي، فساد و آلودگي بدن و روح گشته و ما را اسير كرده و مورد خشم خدا قرار داده است، نظريه درستي نيست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كالين براون، 1375، فلسفه و ايمان مسيحي، ترجمة طاطه ميكائيليان، تهران، علمي و فرهنگي، ص98}}</ref></blockquote>''[[جان لاک|جان لاك]]'' در كتاب ''تفسير و يادداشت ها در باب رسائل قديس پولس''، پس از نقل اين فقره همان طور كه به واسطة عمل يك انسان، يعني آدم پدر همة ما، گناه آلوده به عالم وارد شد، و مرگ، گريبانگير او شد، و اعقاب آدم از اين رهگذر فاني شدند مي گويد: ''پولس'' در اينجا از كنايه بهره برده است و منظور اين است كه همان گونه كه به خاطر نافرماني يك نفر عدة زيادي به حالت فناپذيري كه حالت گناهكاران است، محكوم مي شوند، همين طور با اطاعت يك فرد، تعداد زيادي پرهيزگار خواهند شد و دوباره به زندگي دنيا برمي گردند چنان كه گويي اصلاً گناهكار نبوده اند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Locke, J, 1987, A Paraphrase and Notes on the Epistles of St. Paul ed. A. W. Wainwright Oxford: Clarendon Press.p523}}</ref>
''[[ایمانوئل کانت|كانت]]'' همچنين در كتاب ''دين در محدودة عقل''، آموزة ذاتي بودن گناه موروثي و خطاي اوليه را مردود مي شمارد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Kant, I, 1793, Religion within the Limits of Reason Alone, New York, Harper & Brothers.p35}}</ref>
''[[سورن کییرکگور|كي يركگارد]]'' در كتاب ''مفهوم اضطراب'' مي نويسد: يك شخص مي تواند با جديت زيادي بگويد كه در مصيبت و سختي متولد شده و مادرش او را در گناه آبستن شده، اما تنها در صورتي مي تواند دربارة اين موضوع اندوهگين باشد كه خود، گناه را به عالم آورده و اين مصيبت را بر سر خود آورده باشد . بنابراين ما تنها آن زمان گناهكاريم كه گناهي فردي را مرتكب شويم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Kierkegaard, S, 1844, the concept of Anxiety, Princeton University Press.p 41}}</ref>
== گناه نخستین از دیدگاه اسلامی ==
قرآن اين ادعاي مسيحيت را كه يك انسان خطايي مرتكب شده و خطاي وي، خطاي تمامي ذرية او و اثر سوء آن، گريبان همه اولاد او را تا قيامت بگيرد، با آيات أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن ، نجم 38}}</ref> و وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن ، نجم39}}</ref> نمي پذيرد.
به نظر مفسر قرآن محمدحسین ''طباطبائي'' اين سخن كه گناه آدم، ذريه او را گناهكار كرد، از حقيقت به دور است؛ زيرا لازمه اش آن است كه به طور كلي، گناه هر انساني گناه ديگران هم شمرده شود و آثار سوء هر گناهي، گريبان افراد ديگر را كه آن گناه را مرتكب نشده اند، بگيرد. اين معنا، هم به لحاظ عقلي و هم به تصريح قرآن مردود است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1371، الميزان في تفسير القرآن، قم، اسماعيليان.ج 3، ص394-395}}</ref>
▲از دید اسطورهشناسی، داستان، روایت نمادین رشد انسان از دوره کودکی و گذر از [[بهشت]] بیمسوولیتی به دوران آگاهی، اختیار و بالغی تفسیر شدهاست. به همین تفسیر نیز میوه آن درخت را دانایی و آگاهی دانستهاند.{{منبع بهتر}}
امروزه بیشتر فرقههای مسیحی در خصوص فراگیر بودن گناه آدم و انتقال این گناه به تمام نسل وی، معترفند و در این زمینه اتفاق نظر دارند. از نگاه آنان تمامی افراد، اعم از نیک یا بد و حتی پیامبران الهی نیز در گناه اصلی شریک هستند. گذشته از این، تمامی کودکان نیز از بدو تولد گناهکار به دنیا میآیند. صحت این مطلب را در آموزههای ''پولس'' میتوان دریافت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس، رومیان، 21:5ـ12}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقد و بررسی نظریة گناه ازلی در مسیحیت، بهروز افشار}}</ref>
بنا به آموزههای [[ادیان ابراهیمی]]، اقدامی بود که انجام آن باعث شد [[آدم]] و [[حوا]] از [[بهشت]] رانده شوند و به زمین [[هبوط]] کنند. طبق کتاب عهد عتیق، خدا در ابتدا جهانی کامل و بینقص که مرگ نیز در آن راه نداشت خلق کرد. او آدم را که اولین انسان بود در باغ عدن جای داد و گفت که هر کاری را میتواند بکند جز آنکه از میوهٔ یک [[درخت ممنوعه]] بخورد. سپس خدا حوا را که اولین زن بود آفرید تا همسر آدم باشد. حوا از یک مار فریب خورد و از میوهٔ آن درخت خورد و به آدم هم داد تا بخورد. پس آنها را از باغ عدن اخراج شدند. همچنین خدا خوردن میوهٔ [[درخت حیات|درخت زندگی]] را ممنوع کرد؛ میوهای که هر کس از آن بخورد همیشه زنده میماند؛ بنابراین مرگ وارد جهان شد. آدم و حوا به روی زمین آمدند و گناه خود را با خود به زمین آوردند. آنها دیگر از خدا دور شده بودند و چون اثر گناه آنها به فرزندان آنها هم منتقل میشد، پس تمام نسل بشر از خدا دور شدند؛ یعنی آنها شر و بدی را با خود به جهانی که کامل بود آوردند.<ref>{{یادکرد کتاب|نشانی=http://www.mediafire.com/file/d7a2q8tkze22vm5/SAFAR_BE_DELE_ADYAN.pdf/file|عنوان=سفر به دل ادیان|نام خانوادگی=ن. فخر|نام=|ناشر=|سال=۱۳۹۳|شابک=|مکان=|صفحات=۱۲۳–۱۲۴}}</ref>{{منبع بهتر}}
== منابع ==
|