استر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ۳ ویرایش از 2.190.164.174 (بحث) به آخرین نسخه توسط Dexbot برگردانی شد (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
تکمیل شد. بدرود و سپاس
خط ۸۴:
== نژاد اِستِر ==
برخی استر را از نژاد قبیله [[بنیامین]] و از خویشاوندان [[شاؤل]] دانسته‌اند؛ در حالی که بعضی از مفسرین [[تورات]] نیز بر ایرانی‌الاصل بودن او تأکید دارند. برگ خاطرنشان می‌کند: «آشنایی نویسنده باجنبه‌های عمومی و خصوصی زندگی در [[دورهٔ هخامنشیان]] نیز بر اعتبار روایت او می‌افزاید. اطلاعات دقیق این روایت از آداب دربار و دستگاه دیوانی ایران اعتبار آن را تقویت می‌کند.»<ref>{{پک|Berg|1979|ک=The Book of Esther|ص=2}}</ref> گوردیس هم می‌گوید: «استر آشنایی کاملی با قانون و عرف و زبان [[دورهٔ هخامنشی]] دارد.»<ref>{{پک|Gordis|1976|ک=Studies in the Esther Narrative|ص=47}}</ref> رودلف مایر بر آن است که استر از داده‌های تاریخی، شهرشناسی شوش، آداب و تشریفات قصر، دسیسه‌های دربار و نظایر آن شناخت دقیقی به دست می‌دهد.<ref>{{پک|Mayer|1961|ک=Iranischer Beitrag zu Problemen des Daniel-und Esther-Buches|ص=130}}</ref> لوئیس پاتون و مور در تفسیرهای خود فهرستی چشمگیر از موارد و آداب و رسومی به دست می‌دهند که بر واقع نمایی این روایت می‌افزایند. به ویژه وجود سی نام شخصی یا بیش تر با ریشهٔ ایرانی و ایلامی و دوازده واژهٔ ایرانی در متن استر چشمگیر است.<ref>{{پک|Paton|1916|ک=The Book of Esther|ص=65}}</ref><ref>{{پک|Moore|1977|ک=Daniel, Esther and Jeremiah |ص=20}}</ref> در برابر ابهام حاکم بر تلفظ این نام‌ها در روایت یونانی و لاتینی، متن ماسورایی (شرح عبری کتاب مقدس) با دقتی چشمگیر [[نام‌های ایرانی]] را حفظ کرده‌است.<ref>{{پک|Millard|1977|ک=The Persian Names in Esther and the Reliability of the Hebrew Text |ص=481-488}}</ref>
 
طبری می‌نویسد: "و کانت امّ بهمن استوریا، و هی استار بنت یأئیر بن شمعی بن قیس بن میشا بن طالوت الملک ابن قیس بن ابل بن صارور بن بحرث ابن افیح ابن ایشی بن بنیامین بن یعقوب." و این شجره را دکتر محمدجواد مشکور از متن عربی طبری، در پانویس صفحه 66 جلد مربوط به ایرانیان با ترجمه بلعمی، آورده است. در همان صفحه عنوان اصلی چنین می‌باشد: فصل در ذکر خبر بهمن بن اسفندیار بن گشتاسب الملک (که او را حکیم فردوسی اردشیر درازدست می‌نامد). قابل ذکر است که در همین مجلد به نامهای کورش و داریوش -داریوش پیش از داراب و دارای- برمی‌خوریم که خود بررسی تازه ای از زندگی سیاسی کورش کبیر پیش از پادشاهی و احتمالا داریوش اول را می‌تواند مقتضی گردد. طبری یا با عنوان هخامنشی آشنایی نداشته یا برای کیانی نامیدن شاهان این دوره دلیل مختص به خود را داشته، اما اگر بتوان ویشتاسب را برابر با گشتاسب گرفت مسئلهء همسازگاری کیخسرو با کورش، کورش اول و به تبع همنامی در یک اختلاط مشتبه با کورش دوم (هردو ذیل عنوان کیخسرو) نیز جدّی‌تر می‌شود. به ویژه آنکه ماجرای تومیریس را نیز بتوان با مسئلهء فرزندان و احفاد تور پسر فریدون در عهد کیخسرو، قیاسی گرفت. به هرجهت طبری عمدتا شاهان و فرمانروایان این دوره را دارای ملکه های یهودی یا ارتباطات خانوادگی ازین منظر بیان می‌دارد، چندانکه درمورد بهمن اردشیر در متن همان مجلد و نیز طی پانویس آمده: و او را (اردشیر را) پسری بود نام او ساسان از زنی نام او شیوذ از فرزندان طالوت. پانویس صفحه 70: و امّ ساسان ابنة شالتیال بن یوحنا بن اوشیا بن امون بن منشی بن حازقیا. ولی به هر حال، در این مجلّد غیر از همان جملات نخستین، دربارهء استر، مطلب دیگری بیان نشده است. (تاریخ ابوعلی چاپ 1337)
 
== پانویس ==