تپه حسنلو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۸۷:
در میان حیاط مرکزی نیز اسکلت‌های متعددی یافت شد که غالباً استخوان‌های آن‌ها سوخته و کاملاً از بین رفته بود. در ترانشه w ۳۰ چند اتاق وجود داشت که از یکی از اتاق‌ها دو بشقاب سه‌پایه سنگی بسیار زیبای منقوش پیدا شد. در این محل دروازه‌ای به اتاق‌ها باز می‌شد که در شرق آن دو تخته سنگ بزرگ بر روی سکوئی قرار گرفته بود. در همین محل یک اسکلت که در چاهی افتاده بود چنین وانمود می‌کرد که این چاه را نیز مخصوص دفن همین اسکلت کنده‌اند زیرا اسکلت را روی شکم و صورت در ته چاه خوابانیده بودند و اثری از دفن دیده نمی‌شد. به‌طوری‌که سر اسکلت به طرف شمال شرقی و پایش بسوی جنوبغربی شکم و صورتش بر روی زمین قرار داشت. جالب اینکه هیچ شیئی در کنارش دیده نمی‌شد. دایسون عقیده دارد که «احتمالاً در آن دوره صاحبان این نوع اسکلت‌ها با این نوع دفن حتماً دچار بیماری سخت و مسری شده‌اند» ولی به‌نظر اینجانب این امر غیرطبیعی و غیرمنتظره‌است زیرا هرچقدر بیماری خطرناک و مسری بوده باشد و آن‌ها در اثر این بیماری فوت شده باشند باید بازماندگانش ظرفی یا شیئی در کنارشان می‌گذاشتند، ولی ممکن است اعتقادات مذهبی آن‌ها اجازه گذاشتن چیزی را در قبر آن‌ها ندهد (مانند دین اسلام) یا اینکه اینان بزه‌کار، جانی، جاسوس و اسیر بوده‌اند و برای متنبه کردن افراد دیگر حتی خواسته‌اند آن‌ها را در انظار مردم خوار گردانیده و در دنیای دیگر نیز (بعقیده خودشان) بدون غذا و آب بگذارند.
 
در ترانشه‌های w ۱۸ و w ۱۹ که در سال‌های گذشته حفاری شده ولی حفاری آن ناقص مانده بود برای تکمیل حفاری چند روزی کار شد، در این ترانشه‌ها سه دیوار از سه دوره مختلف یافت شد و یک اسکلت گاو در این ترانشه قرار داشت که سه اسکلت انسان نیز در کنار آن افتاده بود. به‌درستی معلوم نیست که این محل چه بوده و [[علت مرگ]] انسان‌ها و گاو همان آتش‌سوزی بوده‌است؟ که سقف بنا فروریخته و آن‌هاآن ‌ها در زیر خاک مدفون شده‌اند یا جنگی رخ داده و ضمن جنگ کشته شده‌و بعداً آتش هم روی آن‌ها را فراگرفته‌است و استخوان‌ها را سوزانیده‌است. نظر به اینکه یک سرنیزه آهنی به شکم گاو فرورفته بود و یک پیکان آهنی هم در بالای سر حیوان دیده می‌شد معلوم می‌شود که هنگام آتش‌سوزی به این حیوان نیز حمله شده‌است.
 
به این نکته باید توجه شود که این دژ در دوره چهارم سکونت در حسنلو ایجاد شده‌است. بنای سوخته شده هم مربوط به این دوره‌است. در این هنگام یک آتش‌سوزی بسیار بزرگ و پرهیجان در قلعه رخ داده که با قتل و خرابی همراه بوده‌است. بعبارت دیگر برای ساکنین دژ این بلای ناگهانی و غیرمنتظره بوده‌است و شاید شبانه و هنگام خواب ساکنین قلعه، این محل مورد تاخت و تاز و حمله قرار گرفته باشد. به هر حال اثرات آتش‌سوزی در قسمت جنوبی، شرقی، شمالی، شمال شرقی و جنوب شرقی حیاط مرکزی و داخل حیاط بیشتر از قسمت‌های دیگر قلعه احساس می‌شود. زیرا در ترانشه w 3 E حتی تیرهای افتاده از سقف همه به صورت زغال درآمده و هرچه یافت می‌شد همراه با مقدار زیادی اثر آتش و زغال و خاکستر بود. وجود اسکلتهای انسانی و اسب و گاو که کاملاً سوخته بودند این نظریه را تأیید می‌کند.