اصطخر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
درست شده صحیح
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
درست شده صحیح
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳:
 
== شورش مردم در زمان [[عثمان بن عفان]] ==
.<ref>{{پک|زرین کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۳۵۰و۳۵۱}}</ref><ref>{{Cite journal|date=2019-01-15|title=Istakhr|url=https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Istakhr&oldid=878474859|journal=Wikipedia|language=en}}</ref><ref>{{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=Vaglieri|نام=Laura Veccia|پیوند نویسنده=لارا وسیا وگلییری|مقاله=ALI B. ABl TALIB|سال=۱۹۸۶|دانشنامه=[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]]|بازبینی=|ویرایش=second|جلد=۱|ناشر=E. J. Brill|مکان=Leiden|زبان=en}}</ref>حمله اعراب به شهر [<nowiki/>[[تاریخ طبری|6۶]]]
 
پیروزی اعراب بر ایران کار اسانی نبود. پس از شکست ایرانیان در جنگ قادسیه مردم بخش های گوناگون ایران پیوسته بر ضد اعراب دست به شورش می زدند. پس از فتح اصطخر در سال های 28- 30 قمری مردم انجا دست به شورش زدند و حاکم عرب استخر را کشتند . عثمان خلیفه سوم عبدالله بن عامر را برای فرو نشاندن شورش استخر به این ناحیه اعزام داشت. مردم اصطخر با نهایت مردانگی و فداکاری در برابر لشکریان عبدالله عامر پایداری کردند تا جایی که وی به خشم امد و سوگند خورد ان قدر از مردم اصطخر بکشد تا خون روان گردد. پس از پیروزی اعراب بر اصطخر هر چقدر از مردم انجا کشتند خون جاری نشد از این رو اب گرم به خون های ریخته شده افزودند تا خون جاری شد و سوگند سردار عرب تحقق پذیرفت. به گفته ابن بلخی در فارس نامه کشته شده گان این جنگ 40000 نفر بوده اند. در زمان خلیفه چهارم بعد از عثمان دوباره مردم استخر بر ضد اعراب دست به شورش زدند خلیفه وقت عبدالله بن عباس را که از خاندان بنی هاشم بود به اصطخر اعزام داشت و او شورش مردم استخر را در خون فرو نشانید. در همان زمان که مردم شهراصطخر شورش کردند مردم بقیه نقاط فارس و کرمان هم سر به شورش بر داشتند. خلیفه وقت زیاد بن عبید را به فارس و کرمان گسیل داشت و او که مانند حجاج بن یوسف خون خوارترین حکمران عرب بود شورش مردم فارس و کرمان را با خون ریزی فرو نشاند.
 
شورش مجدد شهراصطخر ...[<nowiki/>[[تاریخ طبری|7۷]]]
 
با قتل عثمان در مدینه مردم اصطخر فرصت را مغتنم شمرده و بار دیگر شورش می کنند و در همین زمان خلافت خلیفه چهارم مسلمین  است که ان حضرت در جهان اسلام فرمان روایی می کردند . ایشان عبد الله عباس را والی عراق و فارس می کنند و ابن عبدالله بن عباس به استخر لشکر می کشد واصطخررا به قهر می گشاید و مردم بسیار از استخر را می کشد و چون خبر این فتح به شهر های دیگر فارس می رسد از ان به بعد هیچ کس شورش نمی کند/ از فتوح البلدان و فارس نامه ابن بلخی/
 
نبرد خونین سال 29 ه. ق [<nowiki/>[[تاریخ طبری|<nowiki>8۸]</nowiki>]]
 
پس از اندک زمانی از پیمان صلح و رفتن عبیدالله از شهراصطخرمردم استخر بر عبیدلله بن معمر تمیمی شورش کردند . او هم برای سرکوبی شورش مردم اصطخرلشکر کشید و طرفین نبرد در برابر دروازه اصطخر به جنگ پرداختند. بلاذری صحنه نبرد را در رامگرد یا رامجرد ذکر می کند . بعد از این که عبدلله عامر از فتح دارابگرد فارغ می شود به سوی اصطخر باز می گردد و شهر را محاصره می کند و منجنیق ها را در ان جا بر پا می کند و شهر گشوده می شود و چهل هزار و به روایتی صد هزار نفر از مردم را به قتل می رساند. ابن بلخی درباره این جنگ می نویسد که عبدلله بن عامر خون همگان را مباح گردانید و هر چه می کشتند خون نمی رفت تا اب گرم بر خون می ریختند و پس برفت و این فتح در سال 32 از هجرت بود.
خط ۸۵:
به هر کشوری در ستم کاره ای          پدید اید و زشت پتیاره ای/ از شاهنامه  فردوسی/
 
کتاب های سرگذشت یزدگرد سوم و شهر بانو عروس پیامبر را حتما مطالعه کنید.[<nowiki/>[[تاریخ طبری|9۹]]]
 
== نگارخانه ==