حوا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
ابرابزار |
||
خط ۳:
|image=File:Szyndler Eve.jpg
|image_size=250px
|caption=''حوا'' از [[پانتالئون سیندلر]]،
|spouse=[[آدم]]
|children=[[هابیل]]{{سخ}}[[هابیل و قابیل|قابیل]]{{سخ}}[[شیث]]
خط ۱۹:
باید توجه نمود که حوا همان [[حوای میتوکندریایی]] نیست که در مبحث [[تکامل انسان]] به عنوان جدیدترین نیای مشترک تمام انسانهای امروزی از طرف مادری شناخته میشود.
[[ابن مجاور]] بنای اولین آرامگاه بر قبر حوا را که در [[جده]] [[عربستان]] بوده، به ایرانیان نسبت داده و از نابودی آن در سده هفتم قمری سخن گفتهاست. در سال ۱۳۴۴ قمری با تسلط حکومت منتسب به وهابیها بر جده، این آرامگاه ویران میشود.<ref>[http://www.yandory.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=3129:آرامگاه-حضرت-حواء-کجاست؟/عکس&Itemid=64 آرامگاه حضرت حواء کجاست؟/عکس] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150322234638/http://www.yandory.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=3129%3A%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%A1-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F%2F%D8%B9%DA%A9%D8%B3&Itemid=64 |date=22 مارس 2015
== روایت کتاب مقدس ==
=== پیشزمینه ===
[[پرونده:Michelangelo, Creation of Eve 01.jpg|بندانگشتی|259x259پیکسل|''آفرینش حوا'' اثر [[میکلآنژ]]]]
در [[کتاب مقدس]] چندین [[اسطوره آفرینش|افسانه آفرینش]] مختلف وجود دارد. میان این قصهها، دو مورد در سفر پیدایش بازگو شده و حوا شخصیتی در روایت دوم است. سفر پیدایش اولین کتاب از پنج کتاب [[تورات]] و بهطور کلی اولین کتاب در مجموعه [[کتاب مقدس]] است. در نظر اکثر پژوهشگران، سفر پیدایش در [[شاهنشاهی هخامنشی|دوره هخامنشی]] (۵۵۰ – ۳۳۰ قبل از میلاد) نوشته شدهاست.<ref>{{پک|Cosgrove|2004|ک=The Meanings We Choose|ص=168|زبان=en}}</ref> با این وجود، از آنجا که در دیگر بخشهای تنخ هیچ اشارهای به آدم نشده،{{efn|تنها یک استثنا وجود دارد؛ در آغاز [[کتب تواریخ]] که نیاکان اسرائیل نام برده شدهاند، نام آدم در آغاز فهرست ذکر شدهاست.<ref
در روایت اول شخصیتهای [[آدم]] و حوا وجود ندارند. در این داستان، بعد از اینکه خدا به زمین و آسمانها شکل داد، در ششمین روز مرد و زن را آفرید و روز بعد استراحت کرد. سپس روایت دوم آغاز میشود که [[داستان عامیانه|قصهای
=== سرگذشت حوا ===
آدم نتوانست میان حیوانات باغ عدن برای خود همنشینی بیابد، پس یهوه الوهیم برای اینکه آدم تنها نماند، از دندهاش [[زن]] را آفرید. آفرینش از دنده بازی با کلمات در [[زبان سومری]] است، زیرا در این زبان، «تی» به دو معنای «دنده» و «زندگی» به کار میرفتهاست. همچنین ارائه توضیحی برای انگیزه برای [[آمیزش جنسی|رابطه جنسی]] است: زن و مرد ابتدا یکی بودند که جدا شدند، اما در زمان سکس دوباره یکی خواهند شد. شکستخوردن خدا در یافتن همنشینی برای آدم در تلاش اولش، نشان میدهد او خدایی [[انسانانگاری|انسانانگاشتهشده]] و جایزالخطاست.<ref>{{پک|Bandstra|2008|ک=Reading the Old Testament|ص=45–54|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Attridge|Meeks|2017|ف=Genesis 2|ک=The HarperCollins Study Bible|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Collon|1995|ک=Ancient Near Eastern Art|ص=213|زبان=en}}</ref>
در ادامه به حضور [[مار]] در باغ عدن پرداخته شدهاست؛ او از همه حیوانات باغ هوشیارتر بود (که نشان میدهد داستانپرداز مار را یک حیوان در نظر گرفته، نه [[شیطان]] یا موجودی دیگر) و زن را برای خوردن از میوه درخت معرفت وسوسه کرد؛ مار از زن پرسید: «به راستی خدا به شما گفته از میوه درختان باغ نخورید؟» و زن پاسخ داد: «از میوههای باغ میخوریم، غیر از میوه درخت معرفت، زیرا خدا گفته اگر بخورید خواهید مرد.» مار به او گفت: «نخواهید مرد، بلکه خدا میداند اگر بخورید، چشمانتان باز خواهد شد و مانند او از نیک و بد مطلع خواهید شد.» پس زن از میوه درخت معرفت خورد و به شوهرش هم داد؛ چشمانش باز شد و متوجه شدند که [[برهنگی|لخت]] هستد و در نتیجه، با برگ درخت انجیر خود را پوشاندند.<ref>{{پک|Bandstra|2008|ک=Reading the Old Testament|ص=45–54|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Attridge|Meeks|2017|ف=Genesis 3|ک=The HarperCollins Study Bible|زبان=en}}</ref>
سطر ۳۶ ⟵ ۳۵:
وقتی آدم و زن صدای آواز خدا که میان درختان باغ در هنگام وزش نسیم میخرامید را شنیدند، خود را از حضور او پنهان کردند زیرا میدانستند از حدود تعیین شده تجاوز کردهاند. زمانیکه خدا بازگشت، از آدم پرسید: «کجا هستی؟» و آدم پاسخ داد: «چون میدانستم خواهی آمد، خود را پنهان کردم، زیرا لخت هستم.» پاسخ آدم باعث شد خدا متوجه شود که آنان از میوه معرفت خوردهاند. خدا آدم را پاسخ داد: «چه کسی به تو اطلاع داد که لخت هستی؟ آیا از درختی که گفتم نخوری، خوردی؟» آدم در جواب تقصیرات را گردن زن و خودِ خدا انداخت: «این زنی که همنشین من کردی میوه را به من داد.» خدا از زن پرسید: «این چه کاری بود که کردی؟» و زن مار را مقصر دانست. به مار فرصت دفاع داده نمیشود. خدا هر سه اینان را نفرین کرد: مار از این پس بر روی شکمش راه خواهد رفت، زن تابع مرد خواهد بود و باید درد [[زایمان]] را تحمل کند و مرد باید بر روی زمینهای کشاورزی زراعت کند.<ref>{{پک|Bandstra|2008|ک=Reading the Old Testament|ص=45–54|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Attridge|Meeks|2017|ف=Genesis 3|ک=The HarperCollins Study Bible|زبان=en}}</ref>
خدا همچنین هراسان بود که آدم و زن از میوه درخت حیات هم بخورند و جاودان شوند. او گفت: «اینک انسان یکی از ما
در زمین آدم و حوا آمیزش کردند؛ حوا حامله شد و [[هابیل و قابیل|قائن]] (قابیل) را زایید. بار دیگر آمیزش کردند و [[هابیل]] متولد شد. در قصهای که شبیه به یکی از داستانهای خدایان سومری [[تموز (اسطوره)|تموز]] (خدای چوپانان)، [[انکیمدو]] (خدای زراعت) و [[اینانا]] (ایزدبانوی عشق و رابطه جنسی) است، قائن هابیل را کشت. مدتی بعد [[شیث]] متولد شد. سرانجام از آمیزش پسران خدا و دختران آدمیان نژادی به نام [[نفیلیم]] به وجود آمد. سفر پیدایش به سرانجام آدم و حوا اشارهای نکردهاست.<ref>{{پک|Bandstra|2008|ک=Reading the Old Testament|ص=58|زبان=en}}</ref>
== یادداشتها ==
{{یادداشت}}
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== نگارخانه ==
سطر ۵۰ ⟵ ۵۲:
== جستارهای وابسته ==
* [[حوای میتوکندریایی]]
== منابع ==
|