سرهنگ [[علی زیبایی]]،زیبایی، بازجوی اصلی بازداشتشدگان حزب توده که بعدها به سفارش [[ساواک]]، کتابی را به نام «''کمونیسم درایران''» نگاشتهاست و امکان دسترسی عموم به این کتاب تا پیش از پیروزی [[انقلاب ۱۳۵۷]] وجود نداشتهاست، در کتاب خود نقل میکند که خسرو روزبه در بازجوییها به قتل [[محمد مسعود]] یک روزنامهنگار مستقل، در سال ۱۳۲۶ و همچنین قتل چهار تن از اعضای حزب توده که بهخاطر خیانت به حزب و فروش اطلاعات به پلیس پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] مورد ظن قرار داشتند، اعتراف کردهاست. از این چهار نفر، نام ''حسام لنکرانی''، فرزند یک روحانی شناخته شده در آذربایجان به چشم میخورد. زیبایی مینویسد که روزبه با این حال، تأکید کردهاست که قتل محمد مسعود را بدون در میان گذاشتن آن با حزب انجام دادهاست، در حقیقت حزب توده تشکیلات نظامی خود را در سال ۱۳۲۵ منحل کرده و تا سال ۱۳۲۹ آن را دوباره ایجاد نکردهاست. به خاطر میانهروی بیش از حد و نامطلوب حزب، روزبه به سال ۱۳۲۵ از آن کنارهگیری کرده و تا حدود سال ۱۳۳۰ دوباره به آن نپیوستهاست. در کتاب [[علی زیبایی]]،زیبایی، روزبه - که به پیروی از [[میخائیل باکونین]] و نه [[مارکس]] و [[انگلس]] یک افراطی بوده - همچنین اعتراف میکند که معتقد بوده ترور یک روزنامهنگار شناختهشده و ضدّ دربار مانند مسعود، کشور را به وضعیت دوقطبی رسانده و حزب توده را افراطیتر و رادیکالتر خواهد کرد.<ref>[http://www.escholarship.org/editions/view?docId=ft3s2005jq&chunk.id=d0e5090&toc.depth=1&toc.id=d0e4549&brand=ucpress;query=rouzbeh#1 Tortured Confessions] by Ervand Abrahamian, Published by University of California Press, 1999, {{ISBN|0-520-21866-3|en}}, 9780520۲۱۸۶۶۶, Page ۸۹ & ۹۴ & ۹۵</ref>
ساواک هیچگاه اعترافات روزبه را بیرون نداد، شاید به این خاطر که مرگ جسورانهاش، از او یک الگوی انقلابی ساخته و پرداختن بیشتر به این موضوع، موجب شهرت بیشتری برای روزبه میشد. ساواک ترجیح میداد از مخالفان شاه - زنده یا مرده -شاه، افرادی گمنامگمنام بسازد.<ref name="autogenerated1"/>