چالاوبکر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Telma ngh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Telma ngh (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: برگردانده‌شده دارای ادبیات عامیانه ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۵:
 
== تاریخچه ==
 
تاریخچه طایف رجب _ چالوبکر
 
 
به قلم: میثم رجبی
 
 
در این نوشتار با نگاهی گذرا به تاریخ چند هزار ساله ی قوم کُرد پرداخته شده و از ایلات کُرد نشین در حرکتی کثرت وار به ایل کلهر که بزرگترین ایل کُردنشین محسوب می گردد، نگریسته شده و در پایان نیز از طوایف متشکله ایل کَلهر به طایفه ی رجب که جز سه طایفه ی بزرگ ایل کَلهر محسوب می شود، پرداخته شده است.
 
تاریخ مردمان کُرد را باید از هزاره های قبل از میلاد در میان سنگ نوشته های آشور که حکایت از طوایفی با تشابه های زیستی و زبانی می نماید, جستجو کرد.طوایفی با نام های گوتیان- کاسی ها- لولوها- نایری ها- میتانی ها- سوباری ها- ماناعی ها- اورارتوها و کردوک ها. از این میان واژه گوتی در هزاره سوم و دوم قبل از میلاد به طایفه ای مرسوم می گردد که در کُردستان و آذربایجان کنونی زندگی می کردند و دو سنگ نوشته از زمان پادشاه آشور(توکولتی اینورتا) به دست آمده که در یکی از آنها واژه گوتی و در دیگری واژه کورتی آمده است و این دو نام یادآور گروهی از کُردها است . بنا به گفته(دراور) واژه های گوتی و کورتی و کورتوخی و کاردا و کارداک و کارتاوای و کرد و کردیای و کُردی همه از یک رشته اند و به مردمی گفته می شود که امروزه به نام کُرد معروفند و در هزاره اول قبل از میلاد همه اوراتوئیان و مردم ماناو مادرا گوتی یا کورتی می گفتند.(صفی زاده،78،ص79)
عامل دیگر که این ذهنیت و تشابه لفظی واژه کوتی با کورتی را تقویت می کند پژوهش های برخی انسان شناسان فرانسوی است که با بررسی تیپ مردمان عصر کنون کُردستان و آذربایجان با تصاویر و مجسمه های به جا مانده از گوتیان معتقد هستند که تشابه های فراوانی بین آنها دیده میشود. آنچان که در سنگ نوشته های آشوری معلوم گردیده است گوتیان مردمان خشن و سنگدل بوده اند و زبانی مستقل و تا حدودی نزدیک به زبان های ایلامی داشته اند و از جمله شهرهای آنها در شمال دامنه ی سلسله ی زاگرس اوربیلیوم(اربیل کنونی) و در جنوب اربیل شیورم(التون کویری) نزدیک به زاب کوچک و در جنوب آن شهر هارش(توزخاموتو)بوده است.
در سنگ نوشته های آشور فهرستی از بیست و یک فرمانروای گوتی موجود است که برای صد و بیست و پنج سال بر مناطق خود و سومر فرمانروایی کرده اند که این مقاله قصد ندارد به زمامداری فرمانروایان گوتی بپردازد. در اینجا نکته ای در مورد پرستش گوتیان بارز است که در زمان ایمیا(2234-2231ق.م)اولین فرمانروای گوتی که در بین النهرین فرمانروایی کرده است و مردم گوتی در پاییتختش یعنی آراپخایااریها (کرکوک کنونی)می زیسته اند, پس از تصرف شهر بسپار نزدیک بابل و مجسمه ی آنونیت خدای بابل را به شهر آرپها می آورد زیرا آنان خدای بابل را پرستیده اند.
بعد از شکست تیرگان(آخرین فرمانروای گوتیان)و کوتاه شدن دست آنان بر بابل آنطور که در سنگ نوشته های آشور آمده است قوم گوتی به کوهستان های زاگرس بازگشته و سلسله ی گوتیان منقرض میشود و بعد از آنها دیگر طوایف کاسی ها(لرها که ابتدا در منطقه ی کرمانشاه کنونی زندگی کرده اند)، میتانی ها، مانائی و ...به قدرت میرسند.
آن طور که از این سنگ نوشته ها پیداست قبل از حرکت سه قبیله ی بزرگ مادها، پارت ها و پارس ها از جنوب اروپا و حضور ماد و پارس در ایران کنونی این طوایف قبل از آنها در این سرزمین می زیسته اند, و با سکنی گزیدن مادها در هگمتانه(همدان کنونی)می توان این گونه تخمین زد که احتمال تسلیم و زیر بیرق رفتن این طوایف و در نتیجه اضافه شدن آنها به بدنه ی حکومت ماد میرود.
حال جدا از این احتمال نیز نمی توان تاریخ مردمان کردنشین ایل کلهر یا دیگر ساکنین زاگرس را خارج از این سیر تاریخی دانست. چرا که از آن دوران با توجه به افزایش جمعیت که ناشی از کشف خواص گیاهی برای درمان بیماریها, ساخت ابزار و وسایل و همچنین اهلی کردن برخی حیوانات که بیشتر می توانست با تراکم اندیشه های این طوایف و آوردهای قوم ماد روند تسریعی گرفته باشد(اهلی کردن اسب را منسوب به کاسی ها(لرها)می دانند) اقوام و قبایل نیز در نتیجه ی این تحول تکثیر یافته و برای دست یابی به منابع و مایحتاج زندگی در وسعت رشته کوه زاگرس پراکنده شده اند.
کلهر در اصطلاح از دو کلمه به معنای کل بز کوهی با خصوصیات شجاعت و جنگندگی و قسمت دوم هور یا هر در لغت به معنای خورشید که از ویژگی های آن درخشندگی و جذابیت می باشد, آمده است.(گودرزی،1387،ص10)
قرار گرفتن آن در خط ارتفاع کوه سرکش باعث شده است که در زمستان ها دارای هوای بسیار سرد و پوشیده از برف باشد که این عامل باعث وجود وفور آبهای زیرزمینی در عمق بسیار کم و سطحی شده است که نام این روستا نیز به خاطر جذبه محیطی آن انتخاب شده است. شغل مردم روستا اکثرا کشاورزی و دامپروری است و تنها تعداد محدودی از این گروه نیز به زندگی عشایری و کوچ روی مشغول هستند. امروزه مردمان طایفه رجب جدا از دو منطقه اسلام آباد غرب(روستای چالوبکر)و منطقه گیلانغرب(شهر سرمست)به صورت پراکنده در سطح استان (بویژه اسلام آباد غرب, گیلانغرب و کرمانشاه)سکونت دارند. روستای چالوبکر تقریبا در 17کیلومتری شهرستان اسلام آباد غرب واقع شده و بر اساس آمار رسمی سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390تعداد خانوار آن 195خانوار و کل جمعیت آن 758نفر آمار گرفته شده است.(آمار سرشماری سال1390)
مردمان طایفه رجب دارای ذوقی سرشار می باشند و از طوایف سخت کوش و خلاق در ساخت ابزار و نیازهای زندگی روزمره خود در طول تاریخ بوده اند. از هنرها و صنایع دستی آنها می توان به گلیم بافی(که توسط زنان عشایر بافته می شود.)گیوه بافی(کلاش)که عمدتا توسط مردان میانسال با بالا بافته میشود. بافت جیخ (که با استفاده از ترکه های نی و نخ هایی که از پشم و موی گوسفند و بز توسط زنان عشایر بافته می شود) بافت سیاه چادر (دوار)که توسط زنان عشایر و از نخ آماده شده از موی بز سیاه که در برابر سرما و گرما و نیز رطوبت مقاوم می باشد, بافته می شود. همه ی این صنایع دستی به نوعی مربوط به زندگی کوچ نشینی است و امروزه با توجه به تغییر شیوه ی زندگی این صنایع دستی به صورت محدود در میان خانوار عشایر تولید می شود و از هنری و صنایع دستی نوین طایفه می توان به هنرهای تجسمی چون نقاشی- معرق کاری- خوشنویسی- بافت فرش- تابلوفرش و...اشاره نمود.
از دیگر برجستگی های فرهنگی طایفه رجب می توان به حفظ ادبیات شفاهی و انتقال آن به نسل های امروز در کنار دیگر طوایف ایل کلهر اشاره کرد که از این میان به داستان سرایی-افسانه گویی- نقش موسیقی- ترانه گویی- ترانه های زنانه- ترانه لالایی- ترانه شیردوشی- ترانه هنگام مشک زنی و هوره که در مقام های مختلفی گل و دره, دودنگی، ساروخانی، سحری، خان امیری، سوار، جنگدار، پاوموری سروده می شود و از قدیمی ترین نواهای باستانی کردها محسوب می شود که نزدیک به هفت هزار سال قدمت دارد، اشاره نمود. از نکات بارز دیگر در ادبیات شفاهی می توان به نقش طایفه رجب در خلق و حفظ ضرب المثل (مه س له ت)اشاره نمود که نشان از نکته سنجی و باریک بینی آنها در فرامین و دستورهای اخلاقی و پند و اندرزهای دینی دارد که با عبارات و جملات موزون و قافیه دار متداول است. ضرب المثل نشانی از ژنتیک کهن و تاریخچه هزاران ساله از کلمات است که چکش کاری شده و صیقل خورده و سینه به سینه به نسل های امروز رسیده است.
 
== موقعیت جغرافیایی ==