افسانه زمستان (فیلم): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز حذف الگوهای خرد با کمک خرد-زدا |
دلارام عطا (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۶:
پرلی سوامز که از افراد شیطان ([[لوسیفر]]) است و نماینده او در نیویورک محسوب میشود از او میخواهد تا به او مجوز عبور از دریاچه و رسیدن به پیتر را بدهد، او میگوید پیتر به معجزه درونی خود نزدیک شده و فکر میکنم که او میتواند دختر مو قرمز را از مرگ نجات دهد ما باید باعث تباهی انسانها شویم و اجازه ندهیم تا آنها به نیروی درونی خود دست یابند اما شیطان با درخواست پرلی موافقت نمیکند پس پرلی به یک نفر پول میدهد تا بورلی را مسموم کند بورلی آن شب پس از [[رابطه عاشقانه]] با پیتر میمیرد و تلاش پیتر برای نجات جان او فایدهای ندارد پیتر حتی بورلی را به روی تختی که ویلای کوچک (خواهر کوچکتر بورلی) ساخته و به پیتر گفته است برای برآورده کردن آرزوهاست میبرد اما فایدهای ندارد و بورلی از دنیا میرود. پس از خاکسپاری بورلی روی پل بین پیتر و پرلی درگیری ایجاد میشود و پرلی او را از پل به پایین میاندازد.
پیتر پس از خروج از آب به زمان آینده رفته و چیزی از خاطراتش را به یاد نمیآورد او پس از آشنایی با زنی روزنامهنگار به نام ویرجینیا جاملی آشنا میشود و به کمک او به آرشیو خانوادگی پن دست مییابد و خاطراتش را بازمییابد او با ویلا که حالا پیرزنی است آشنا میشود ویرجینیا پیتر را به خانه خودش دعوت میکند او آنجا با دیدن ابی دختر کوچک ویرجینیا میفهمد فرد مو قرمزی که او در رویاهایش میدیده و وظیفه نجات او را داشته ابی است، در همین حین افراد پرلی سر میرسند و پیتر به همراه ویرجینیا و ابی به بالای پشت بام فرار میکنند اسب سفید منتظر آن هاست و جانشان را نجات میدهد و آنها را به سمت خانه بورلی در کنار
پرلی به نزد لوسیفر میآید و از او درخواست کمک میکند او میفهمد که معجزه از طرف بورلی برای پیتر بوده و پیتر با
== بازیگران ==
|