اسقلبیوس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری وظیفه تازهوارد |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۳:
'''آسکِلِپیوس''' یا '''اَسقَلِبیوس اول''' (به یونانی Ἀσκληπιός، به لاتین: Aesculapius) [[ایزدگونه]] [[پزشکی]] و درمان در [[اساطیر یونان]] باستان بود.<ref>آسکِلِپیوس (اسقلبیوس) ایزدگونه پزشکی و درمان در اساطیر یونان باستان بود. وقتی کسی از یک درد شفا مییافت، حیوانی را برای وی نذر میکرد.</ref>
آسکلپیوس نشانگر جنبه درمانی دانش
در [[اساطیر یونانی]] فرزند [[آپولن]]، او نه تنها بیماران را شفا میبخشید بلکه مردگان را نیز احیا میکرد. پس از نجات [[هیپولوتس|هیپولیتوس]] از مرگ و قبول کردن پول از او، [[فلوطن]] خدای مردگان و جهنم، به [[زاوش]] (زئوس) شکایت برد؛ که اسقلبیوس به زودی مملکت مرا بی شهروند خواهد کرد و زئوس با زدن صاعقهای بر او جان او را گرفت.
اسقلبیوس یکی از چهار پادشاهی است که مصاحب [[هرمس]] بودند و از او حکمت فراگرفتند و اسقلبیوس بیش از آنان حکمت آموخت و مشهورتر از ایشان شد و هرمس او را بر ربع معمور زمین ولایت داد و یونانیان پس از طوفان بر این ربع تسلط یافتند و چون
بحث
ای فرزندان! شما را به خالق موت و حیات و به پدر خود و پدر شما اسقلبیوس سوگند میدهم و من در تراجم کتاب عهود چنین یافتم. جالینوس در تفسیر خود بر این کتاب که به ما رسیده‚ دو قول از داستان اسقلبیوس نقل کرده‚ نخستین آنها لغز است و دوم طبیعی است‚ به روایتی دیگر، اسقلبیوس شاگرد هرمس مصری و مسکن او سرزمین شام بود و جالینوس درکتابی که تألیف کرده‚ گوید که خدا به اسقلبیاذس وحی فرستاد که اگر ترا فرشته بنامم خوشتر از آنست که انسان بخوانم؛ و بقراط در کتاب ایمان و عهد خویش، آورده که این اسم (یعنی اسقلبیادس)‚ در زبان یونانیان مشتق از بهاء و نور است و طب، صناعت اسقلبیوس است و او دوست نمیداشت کسی به [[علم طب]] روی آرد مگر آنکه همانند وی دارای طهارت و عفاف و تقوی باشد و نمیخواست که بدطینتان را تعلیم دهد و دوست داشت که به اشراف و متألهین یعنی عارفین به خدای علم آموزد‚ و [[بقراط]] در این کتاب گوید:
خط ۱۹:
اسقلبیوس به استشهاد همگان نخستین کسی است که طب را استخراج و استنباط کرده و گفتهاند طب بر سبیل وحی بدو رسیده اما درباب حصر زمان او و زمان کسانی که پس از وی آمدهاند گویند که بین او و جالینوس بیش از پنج هزار سال است و این دلالت میکند بر اینکه وی پیش از طوفان بودهاست و هرچه که قبل از طوفان بوده‚ حقیقت آن شناخته نیست زیرا شاهدی از آن خبر نداده و کسانی که مدعی نسبت به اسقلبیوس شدهاند‚ چنانکه گویند بقراط از نسل اوست‚ کلامی است نادرست. زیرا اجماع جمهور آن است که نسل آدم منقطع شد مگر از فرزندان سهگانه نوح که سام و حام و یافث باشند‚ پس اتصال نسبی به اسقلبیوس اول صحیح نیست.
مورخ دیگری گوید اول کسی که طب را آشکار کرد‚ تا آنجا که از کتب مکتوبه و احادیث مشهوره از علماء معتمد به ما رسیده‚ اسقلبیوس اول است‚ او کسی است که طب را به تجربه استخراج کرد و از اسقلبیوس به جالینوس خاتم اطباء هشتگانه رسید و آنان عبارتاند از:{{سخ}}
اسقلبیوس اول و [[غورس]] و [[مینس]] و [[برمانیدس]] و [[افلاطون]] طبیب و [[اسقلبیوس دوم]] و [[بقراط دوم]] و [[جالینوس]]‚ و مدت مابین ظهور نخستین و وفات آخرین ایشان پنج هزار و پانصد و شصت سال است که از آن جمله فترتهای بین وفات هر یک از این اطباء هشتگانه و ظهور دیگری چهار هزار و هشتصد و هشتاد و نه سال کشید و از این مدت‚ از وقت وفات اسقلبیوس اول تا ظهور غورس هشتصد و پنجاه و شش سال بود و از گاه مرگ غورس تا ظهور مینس پانصد و شصت سال و از زمان فوت مینس تا ظهور برمانیدس هفتصد و پانزده سال و از هنگام وفات برمانیدس تا ظهور افلاطون هفتصد و سی و پنج سال و از گاه مرگ افلاطون تا ظهور اسقلبیوس دوم هزار و چهارصد و بیست سال و از وفات اسقلبیوس دوم تا ظهور بقراط شصت سال و از مرگ بقراط تا
اسقلبیوس اول دوره صباوت و جوانی او نود سال طول کشید پیش از آنکه قوه الهیه بر روی او گشوده شود و مدت پنجاه سال هم عالم و چهل سال معلم بود… اسقلبیوس دوم مدت صد و ده سال در صباوت و پانزده سال در تعلم گذرانید و نود سال عالم معلم بود… و هر یک ازاین اطباء بزرگ را استادانی بود که بدیشان صناعت طب میآموختند و ایشان خود فرزندان و شاگردانی از منسوبین خویش به جای گذاشتند زیرا در بین ایشان عهدها و میثاقها بود که به رسم اسقلبیوس اول این صناعت را به بیگانه نیاموزند و از شاگردان اسقلبیوس، از فرزندان و خویشاوندان، شش تن باشند و آنان ماغینوس و سقراطون و اخروسیوس طبیب و مهراریس و موریذوس و میساوس نام دارند که هریک از آنها رأی استاد خود اسقلبیوس را که رای تجربه بود (چه طب او را از راه تجربه حاصل شد) از آن خود کردند.
خط ۲۸:
== نماد ==
امروزه عصای اسقلبیوس که به دور آن ماری پیچیده شدهاست، یکی از نمادهای پزشکی و داروسازی میباشد. داستانهای مختلفی حول این عصا و مار ذکر شدهاست که یکی از آنها این است که زمانی که اسقلبیوس مشغول معالجهٔ فردی بود که
== جستار پیوسته ==
|