آرایه‌های ادبی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Pouria-Hlz (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Araraz24 (بحث | مشارکت‌ها)
بانام فراروایت و نام مجعول پایایسم مدتیست تخریب و تحریفی گسترده در صفحه های ادبی انجام میشود که امیدوارم بررسی شود
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۷۶۱:
ترجیعی ارغوانی می‌بخشد.
 
== آرایه و تکنیک های جدید در ادبیات ==
'''پایاتکنیک ادبی''': شایداید در دنیای امروز واژه تکنیک را بیشتر از ادبیات در جهان ورزش و آن هم فوتبال می شنویم. می خواهیم با مثالی مشخص کنیم که تکنیک چه هست. در فوتبال به بازیکنی که در کنار وظایف تیمی دست به خلاقیت هایی می زند، بازیکن تکنیکی گفته می شود. در ادبیات هم همین طور است تکنیک یک خلاقیت است که یا کشف شخصی است یا قبلاً کشف شده است. مثل نوعی دریبل یا خلق دریبلی خاص به وسیله بازیکن. تکنیک باعث زیبایی اثر می شود. همانطور که باعث زیبایی فوتبال می شود. خلق تکنیک و تمرکز بر آن سبک را شکل می دهد و خارج از متن هم می تواند به عنوان تکنیک مورد استفاده دیگران قرار گیرد. برای نمونه آرایه ها که از لفظ آنها نیز پیداست کار آرایش و زیبا سازی شعر را بر عهده دارند، جزء این تکنیک ها هستند که امروزه مورد استفاده همگان قرار می گیرند. تکنیک شاید لفظی عام تر در مقابل آرایه های ادبی باشد. چرا که تکنیک تنها به شعر ختم نمی شود و داستان را نیز در بر می گیرد، هر چند استفاده از آرایه ها هم در داستان کم و زیاد مورد توجه بوده و در ساختار زبان خودش را در داستان بر مبنای نیاز متن نشان داده است. اما تکنیک از نظر ما در مکتب فراروایت «نوعی خلاقیت و آرایش دادن کلمات است که به روابط بین آنها توجه دارد. که این روابط از هم نشینی و جانشینی گرفته تا در هم آمیزی، تاکید، تکرار، ترکیب، مخلوط و مفهوم و محتوای آنها را شامل می شود». از نظر ما تکنیک در شعر و داستان به دو صورت است. یک آرایش کلمات به طوری که صورت و فرم کلمات مورد توجه است، مانند انواع جناس و واج آرایی و دوم زیبا سازی که محتوای و مفهوم کلمات را مدنظر دارد که چگونه در روابط هم نشینی و جانشینی و دیگر روابطی که گفته شد تکنیکی را خلق نمایند. برای نمونه در اغراق بجای پنجاه سال عمر، پانصد سال عمر آورده می شود. در اینجا جانشینی کلمه پانصد به جای پنجاه مفهوم عمر یک انسان را نشانه گرفته است و باعث اغراق و بزرگ نمایی شده است. در داستان نیز همین طور است و توجه به عناصر و آرایش دادن آنها بر مبنای روابطی که گفته شد منجر به خلق تکنیک می شود.
در مکتب [[پایایسم (فراروایت)]] بر مبنای سهم گرایی شعر و داستان از هم و مخلوط وارگی که مد نظر دارد<ref>اکبریان ایلامی، پروین (۱۳۹۹) دیوارهای ناتمام، ایلام، انتشارات نگارستان غرب</ref>؛ زمانی که در اثر به مخلوط وارگی تکنیک های شعر و داستانی رسیدیم، آن وقت توانسته ایم «پایاتکنیک» را خلق نمایم. شاید سوال شود این امر چگونه امکان پذیر است؟ ما زمانی که بر مبنای خلاقیت و آرایش عناصر روایت دست به خلق تکنیک زدیم و از طرفی از تکنیک های شعر نیز استفاده نماییم ما در اثر به ساحتی می رسیم که اشتراکات تکنیکی در هم محلول و افتراقات تکنیکی در کنار هم قرار می گیرند و اثر ما را به مرحله مخلوط وارگی و پایاتکنیک می رساند.
هر مکتب و ژانری که مطرح می شود می تواند در طول زمان ارائه دهنده تکنیک ها یا آرایه هایی باشد. برای این منظور میثم رجبی بنیانگذار مکتب پایایسم (فراروایت) برای گونه فراروایت، تکنیک هایی را به عنوان تکنیک های پایه در این مکتب ارائه داده است که در مقابل ادبیات گذشته تعداد آنها قابل توجه است.
خط ۹۲۰:
در این نامه تلخ.
 
*'''تکنیک آغاز''': تکرار یک واج در آغاز دو یا چند سطر که ریتم ملایمی را به اثر می بخشد. این تکرار در آغاز سطر انجام می گیرد و جای آن مشخص و ثابت است و با تکرار یک واج (صامت و مصوّت) در واج آرایی تفاوت مکانی در اثر دارد و در واقع تکنیک آغاز نوعی از واج آرایی محسوب می شود که بخاطر پذیرفتن ساحت مکانی خاص در سطر تفاوت و تمایز لازم را ایجاد کرده است. مثلاً:
 
برای به تو پیوستن
 
ها
با تمام زبان ها
 
ذوق
باید گفت از سر ذوق
 
را
رازهای دلتنگ بشری را
 
ای پرنده مهاجر.
 
(ب)
تکرار واج (ب)
 
*مثلاً:
*'''تکنیک تحریف''': یعنی واقعیت را جور دیگر بیان کردن به نحوی که خواننده اگاه فوری آن را رد کند. این تکنیک نوعی تلنگر زدن به ذهن خواننده است مثلاً:
 
کشید.
رنج بیستون را کلنگ خسرو کشید.
 
دید.
سهراب وقتی مهره بازوی پسرش رستم را دید.
 
شد.
وقتی دویست سال تنهایی نوشته شد.
 
*مثلاً:
*'''تکنیک متلک''': متلک به زبان آوردن سخنی کوتاه که بصورت گوشه و کنایه است و با زبان غیر محترمانه بیان می شود، بنحوی که شنونده با درک آن در بیشتر مواقع دچار واکنش منفی و یا مثبت می شود که این واکنش دو گانه بستگی به شرایط بیان متلک و طرف مقابل و غیره دارد. مثلاً:
 
بودم
چتر را روی سرم گرفته بودم
 
زدم
و خیابان را در فکر خود قدم می زدم
 
بود
نمی دانم کی باران بند آمده بود
بود
اما هنوز چتر روی سرم بود
 
_خانم بارون بدم خدمتتون
 
به خودم آمدم
 
شد
و در جواب پسری که از کنارم رد می شد
یواشکی
 
تنها لبخند زدم.
 
*مثلاً:
*'''تکنیک زنجیره ای''': در این تکنیک کلمات در چندین سطر به صورت زنجیره ای تکرار می شوند. تکنیک زنجیره ای نوعی از تکرار است که بصورت زنجیره ای با چندین کلمه در چندین سطر رقم می خورد. مثلاً:
 
پرچم تکان می خورد
 
آب
می خورد لیوان آب
 
آب چه غنیمتیست در این بیابان
 
بیابان فکر ماست
 
تشنه
 
که نگداشته اند به باران بیندیشد.
 
== جستارهای وابسته ==