رشیدخان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
حذف مطالب غیردانشنامه‌ای
خط ۱:
'''امیرحسین‌خان شجاع‌الدوله''' ملقب به '''رشیدخان''' حاکم قوچان در دوره [[ناصرالدین‌شاه قاجار]] بود.
{{لحن}}
== قراردادهای ننگین در حکومت قاجاریه ==
در زمان انعقاد قراردادهای آخال دو روستای فیروزه و باقر که به امپراطوری روسیه واگذار شد. رشیدخان حاکم قوچان بود.<ref>دکتر افراسیاب شکفته دبیر کل انجمن فرهنگی مدنی کُردهای خراسان</ref>
 
==فوتدرگذشت امیرحسین‌خان شجاع‌الدوله (میر رشیدخان)==
{{برای|ترانه‌ای به‌همین نام|رشیدخان (ترانه)}}<br />
اینرشیدخان بزرگ‌مردحاکم سیاستمدار تاریخ کُرمانج شمال خراسان،قوچان در روز یکشنبه ۳۰ مهرماهمهر ۱۲۷۲ خورشیدی، برابر با ۲۲ اکتبر ۱۸۹۳ میلادی است،درگذشت، و جنازه ایشاناو طی تشریفات خاصی به مشهد منتقل و در [[بارگاه امام رضا]] در مقبره خانوادگی زعفرانلو در کنار برادر و نیاکانش دفن می‌شود. متأسفانه در روز جمعه ۲۶ آبان ۱۲۷۲ خورشیدی، برابر با ۱۷ نوامبر ۱۸۹۳ میلادی نیز زلزله قوچان به وقعوقوع می‌پیوندد، همهٔزلزله در شهر زیرخرابی‌هایی وبوجود زبر می‌شودمی‌آورد و عده زیادی در زیر آوار می‌مانندکشته و از بین می‌روندمی‌شوند. فاصله فوت میر رشیدخان تا وقوع زلزله فقط ۲۷ روز بوده‌است. بدین ترتیب دو حادثه نزدیک به هم سوگواری و مرثیه‌هایی مرتبط را به وجود آورده‌است.
 
== قراردادهای ننگین در حکومت قاجاریه ==
بر اثر قراردادهای ننگینی که در [[حکومت قاجاریه]] بسته شد، شهرهای زیادی از پیکره منطقه شمال شرق ایران جدا و به روسیه واگذار گردید.
 
[[قرارداد آخال]] نیز از همان ننگین‌نامه‌ها بود که [[ناصرالدین شاه]] به [[مردم ایران]] تحمیل کرد. روستاهای فیروزه و باقر را که هم‌اکنون نیز در ترکمنستان درخشش خاصی دارند، در کنار قرارداد آخال، می‌بایستی به [[روسیه]] تحویل می‌شدند. چندین بار از طرف [[حکومت مرکزی]] ایران به حکومت محلی میر رشیدخان شجاع‌الدوله (سردار کل یا ایلخان کل اتحادیه ایل‌های کُرمانج شمال خراسان / کنفدراسیون ایلی زعفرانلو) دستور حرکت به سوی ترکمنستان و تحویل فیروزه داده شده بود. اما رشیدخان هر بار به بهانه‌های مختلف زیر این بار نرفته بود و نمی‌خواست که قسمتی از سرزمین و مسکن کُردهای شمال خراسان را (که با ریختن خون خود و عزیزانشان آن را حفظ و از حدود و ثغور آن پاسداری کرده‌اند) بخاطر عیلشی و بی‌لیاقتی شاه و همچنین فساد و رشوه دربار، تجزیه و به بیگانگان بسپارد. اما بالاخره ناصرالدین‌شاه فرستاده مخصوص خود (محمد صادق خان امین نظام) را از مرکز اعزام داشت و مؤکداً به میر رشیدخان شجاع‌الدوله دستور داد که فیروزه را تحویل دهند. چون [[شهر فیروزه]] در حوزه حکومت محلی رشیدخان شجاع‌الدودله قرار داشت این بار ایشان به ناچار و با چشمانی اشک آلود عازم محل گردید، و به نزدیکان خود گفت که دعا کنید این مأموریت ننگین به انجام نرسد، چون واگذاری قسمتی از سرزمینم با دست خودم به دیگران واقعأ یک ننگ تاریخی و بسیار دردناک است.
 
به‌هرحال کاروان از شهر [[قوچان]] به سوی [[فاروج]] راه می‌افتد. تا آنجا را با کالسکه رفتند و در فاروج، میر رشیدخان هوس اسب‌سواری می‌کند و از کالسکه پایین می‌شود و به اسب سیاهرنگی، که چندی پیش از دربار حکومت مرکزی برایش فرستاده بودند، سوار می‌شود. چون امیر رشیدخان با وجود کهولت سن اسب سوار ماهری بوده‌است، دیگران هم به تبعیت او از کالسکه‌ها پیاده می‌شوند و با اسب بسوی شهر فیروزه حرکت می‌کنند. هنوز مسافتی کوتاه از فاروج دور نشده بودند که اسب امیر حسین‌خان و فرستاده شاه که در یک ردیف حرکت می‌کردند، با هم گلاویز می‌شوند. اسب امیر رو به پشت برمی‌گردد و امیر پایش در رکاب گیر می‌کند و در زیر اسب می‌ماند. با اینکه دکتر از روسیه می‌آورند و دکتر مخصوص خود او هم حضور داشته، معالجات مؤثر واقع نمی‌شوند و روز دیگر در سن حدودأ هشتاد سالگی به دیار باقی می‌شتابد (یعنی در روز دوم سفرش وفات یافت؛ امروز دو روزه للو، فردا سه روزه لو … رشید نیومد للو، دلم می سوزه لو، …). همراهان و مردم که مطلع شده بودند، بسیار ناراحت و غمگین می‌شوند و جنازه را با روپوش سیاه در کالسکه‌ای قرار می‌دهند و این بار همان اسب سیاه حامل جنازه می‌گردد.<ref>دکتر افراسیاب شکفته دبیر کل انجمن فرهنگی مدنی کُردهای خراسان</ref>
 
==فوت امیرحسین‌خان شجاع‌الدوله (میر رشیدخان)==
این بزرگ‌مرد سیاستمدار تاریخ کُرمانج شمال خراسان، در روز یکشنبه ۳۰ مهرماه ۱۲۷۲ خورشیدی، برابر با ۲۲ اکتبر ۱۸۹۳ میلادی است، و جنازه ایشان طی تشریفات خاصی به مشهد منتقل و در [[بارگاه امام رضا]] در مقبره خانوادگی زعفرانلو در کنار برادر و نیاکانش دفن می‌شود. متأسفانه در روز جمعه ۲۶ آبان ۱۲۷۲ خورشیدی، برابر با ۱۷ نوامبر ۱۸۹۳ میلادی نیز زلزله قوچان به وقع می‌پیوندد، همهٔ شهر زیر و زبر می‌شود و عده زیادی در زیر آوار می‌مانند و از بین می‌روند. فاصله فوت میر رشیدخان تا وقوع زلزله فقط ۲۷ روز بوده‌است. بدین ترتیب دو حادثه نزدیک به هم سوگواری و مرثیه‌هایی مرتبط را به وجود آورده‌است.
 
== شعر وای وای رشیدخان ==
{{اصلی|رشیدخان (ترانه)}}
کُرمانج‌هایاهالی خراسانقوچان (بالاخص با همکاری اسمر خانم همسر میر رشیدخان)، شعر «وای وای رشیدخان» را برای مرگ میر رشیدخان درست کردند و در مراسم سوگواری و تدفین ایشان اجرا کردند، در زلزله قوچان که ضایعه‌ای بسیار دردناک و پر سوز بود مردم آن را در سوگ عزیزان از دست رفته خویش نیز اجرا کردند، تا از این طریق هم غم و درد خود را تسکین دهند و هم روح رفتگان خود را متعالی کنندکردند.
 
رشیدخان لقبی بود که مردم کُرمانج به میر حسین خان داده بودند و اصولاً کلمهٌ رشید برای افرادی به کار برده شده و می‌شود که شجاع و دلیر بوده‌اند. کلمهٔ ” شجاع الدوله ” لقبی بود که حاکمین فارس زبان مرکزنشین (ناصرالدین شاه قاجار) به امیر و حاکم کُرمانج شمال خراسان داده بودند (بواسطهٔ خدمات شجاعانه ایشان در برابر تاخت و تاز اوزبکان و ترکمانان (ترکان افشار)، اما برای مردم در منطقه بیان لفظ کُرمانجی آن یعنی همان رشیدخان معمول و رایج بوده و هست.
 
در واقع تمامی شعر و موسیقی اولیهٔ «وای وای رشیدخان» به زبان کُرمانجیکردی کرمانجی و نشان‌دهنده حالات تألم و تأثر مردم محل از فوت امیرحسین خان و بعد هم حادثه زلزله ناگوار قوچان بوده‌است، اگرچه امروزه اجرای آن به مرور زمان در ردیف موسیقی شاد قرار گرفته‌است.<ref>ماهنامه فرهنگی سویدا در استان خراسان رضوی شماره پیاپی ۸ و ۹</ref>
 
===بخشى از ترانه===
از آنجا که کُردهای شمال خراسان در نواحی مرزی شمال شرق ایران، به عنوان یکی از نقاطی که ایران همیشه از این مسیر مورد یورش اقوام مهاجم از ناحیه خوارزم بوده، می‌باشند لذا کُرهای خراسان همیشه در معرض کشتارها، غارت‌ها، اسارت‌ها و آوارگی‌ها بوده‌اند. ناملایمات دردناک و دلخراش از ویژگی‌های این گونه زندگی بوده‌است و این ویژگی‌ها تأثیر مستقیمی بر موسیقی مردم کُرمانج نیز گذاشته است.<ref>ماهنامه فرهنگی سویدا در استان خراسان رضوی شماره پیاپی ۸ و ۹</ref>
بخشى از ترانه
امروز دو روزه للو فردا سه روزه لو
رشيد نيومد للو دل ميسوزه لو...
سطر ۳۴ ⟵ ۲۴:
 
[[رده:اهالی قوچان]]
[[رده:ویکی‌سازیاهالی رباتیکایران]]
[[رده:حاکمان قاجار قوچان]]