م.ا. به‌آذین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
حمید فرخ (بحث | مشارکت‌ها)
ازدواج + دو کتاب
ادیت جزیی
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خط ۳۰:
| جوایز =
}}
'''محمود اعتمادزاده''' (م.ا. '''به‌آذین''') (۱۲۹۳–۱۳۸۵) نویسنده، مترجم و فعال سیاسی معاصر [[ایران]]ی بود. به‌آذین فعالیت‌های ادبی خود را از سال ۱۳۲۰ –و زمانی که به علت جراحت در جنگ جهانی دوم یک دست خود را از دست داده بود– با انتشار [[داستان کوتاه|داستان‌های کوتاه]] آغاز کرد. نوشته‌ها و داستان‌های کوتاهِ بیشتری در طولِ سالهای بعد به رشتهٔ تحریر درآورد و با ترجمهٔ آثار [[ویلیام شکسپیر|شکسپیر]]، [[بالزاک]]، [[رومن رولان]] و، [[میخائیل شولوخف|شولوخوف]] و نگارشِ خاطرات و تجربیاتش از زندان‌های دههٔ ۱۳۵۰، به خدمات ادبی خود ادامه داد.<ref>{{یادکرد
|کتاب= '''اعترافات شکنجه‌شدگان''' عبدالعلی دستفروش در اوائل سال ۵۷ کتابی در تحلیل اشاره او منتشر کرد.
|نویسنده = [[ارواند آبراهامیان]]
خط ۴۱:
 
== زندگی ==
محمود اعتمادزاده در بیست و سوم دی ۱۲۹۳ در کوی خُمِران چهل‌تن<ref>خُمِر به ضم خا و کسر میم به معنی کوزه‌گر، کوی خُمران یعنی محلهٔ کوزه‌گران</ref> شهر [[رشت]] به دنیا آمد. آموزش ابتدائی را در رشت، سه سال اول متوسطه را در [[مشهد]] و سه سال آخر متوسطه را در [[تهران]] ادامه داد. در سال ۱۳۱۱ جزو دانشجویان اعزامی ایران به [[فرانسه]] رفت و تا دی‌ماه ۱۳۱۷ در فرانسه ماند. زبان فرانسوی را آموخت و از [[دانشکده مهندسی دریائی برِست|دانشکدهٔ مهندسی دریائی برِست]] (Brest) و [[دانشکده مهندسی ساختمان دریائی|دانشکدهٔ مهندسی ساختمان دریائی]] در [[پاریس]] گواهی‌نامه گرفت.
 
پس از بازگشت به ایران به [[نیروی دریایی ایران|نیروی دریائی]] ارتش شاهنشاهی پیوست. او با درجهٔ ستوان دوم مهندس نیروی دریائی در [[خرمشهر]] مشغول به کار شد. دو سال بعد به نیروی دریائی در [[بندر انزلی]] منتقل شد و ریاست تعمیرگاه این نیرو را به عهده‌ گرفت.
 
در چهارم شهریور ۱۳۲۰ در جریان [[اشغال ایران در جنگ جهانی دوم|اشغال ایران]] و بمباران بندر انزلی زخم برداشت که منجر به قطع دست چپ او و اتکایش به دست راست تا پایان عمر گشت.
خط ۵۱:
چندی بعد، برای رهائی از قیدهائی که افسر نیروی دریائی بودن برای فعالیت سیاسی و ادبی‌اش ایجاد کرده بود، استعفا داد. سرانجام در بهار ۱۳۲۳، به گفتهٔ خودش «رشتهٔ توان‌فرسای خدمت نظامی از گردنش باز شد» و به وزارت فرهنگ منتقل شد. سال‌هائی را به تدریس خصوصی زبان فرانسوی، تدریس ریاضی در دبیرستان‌ها و کار در [[کتابخانه ملی|کتابخانهٔ ملی]] — در دایرهٔ روزنامه‌ها و مجلات — گذراند. چند هفته‌ای هم در دورهٔ وزارت [[فریدون کشاورز|دکتر کشاورز]]، در سال ۱۳۲۵، سمت معاونت فرهنگ [[گیلان]] به عهده‌اش بود. در پی [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲]] او را منتظرخدمت کردند و دیگر اجازهٔ کار در وزارت فرهنگ را به او ندادند.
 
او در تقابل با فشار تنگ‌دستی و تنگناهای تأمین زندگی خانواده، به کار ترجمه پرداخت. از آن پس — تا پایان عمر — زندگی او به فعالیت سیاسی و اجتماعی و به ترجمه و نویسندگی گذشت.
 
به‌آذین روز چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۵ بر اثر [[ایست قلبی]] در [[بیمارستان آراد تهران]] درگذشت.