گلرت گریندلوالد: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲:
گریندلوالد با دزدیدن [[چوبدست کهن]] از صاحب قبلی آن گریگوروویچ، یکی از یادگاران مرگ را به دست میآورد. با به دست آوردن قدرت فراوان این چوبدستی کهن ، او دست به جرم و جنایتهای بسیاری میزند. فعالیتهای گریندلوالد منجر به کشته شدن بسیاری از دانشآموزان دورمشترانگ و مشنگ ها و فشفشه ها (کسانی که خود بی جادو زاده شدند ولی پدر و مادرشان جادوگر هستند) میشود.
بعد از به قدرت رسیدن گریندلوالد ، آلبوس دامبلدور به عنوان استاد و پرفسور مدرسه جادوگری هاگوارتز مشغول به تدریس درس دفاع در برابر خباثت ها است و بر خلاف گذشته حالا او از رویاهای حکومت بر مشنگ ها دست کشیده است و هیچ کاری به گریندل والد ندارد تا اینکه رییس اداره کل جادوگری به دیدن دامبلدور می آید و میگوید هیچ جادوگری توان مقابله با گریندل والد را ندارد و فقط دامبلدور میتواند گریندل والد را نابود کند ولی آلبوس دامبلدور قبول نمیکند و میگوید که با گریندل والد نمیجنگد . بعد ها مشخص میشود که آلبوس دامبلدور با گلرت گریندل والد پیمان خونی بسته اند که همیشه با هم مثل برادر باشند و هرگز باهم نجنگند ، تا اینکه بعد از مدتی طلسم پیمان خونی که پیش گریندل والد بود توسط نیوت اسکمندر دزدیده شد و به دست دامبلدور رسید و دامبلدور طلسم را نابود کرد و به جنگ گریندل والد رفت و عاقبت آنها با یکدیگر روبرو شده و به دوئل جادویی میپردازند. شاهدان این دوئل گفتهاند که هرگز چنین دوئلی دوباره اتفاق نخواهد افتاد. گریندلوالد که در آن زمان چوبدست کهن را در اختیار داشته و قرار بوده شکستناپذیر باشد بخاطر توانایی و استعداد بینظیر دامبلدور شکست میخورد. از آنجایی که دامبلدور گریندلوالد را شکست داده، قدرت چوبدست کهن به او منتقل میشود و دامبلدور تا زمان مرگش صاحب چوبدست کهن میماند و بعد ها چوبدست کهن به ولدمورت میرسد. بعد از دستگیری گریندلوالد، او را در زندان جادویی نورمنگارد حبس میکنند
== مرگ ==
|